مهربانی رسول الله صلی الله علیه وسلم به همسرانش، و نیک رفتاری ایشان تا جایی بود که: همسرش صدای خود را بر ایشان بالا می برد و ایشان این کار همسرش را تحمل می نمود.
از نعمان بن بشیر رضی الله عنه روایت است که گفت:
«جَاءَ أَبُو بَکْرٍ یَسْتَأْذِنُ عَلَى النَّبِیِّ، فَسَمِعَ عَائِشَهَ وَهِیَ رَافِعَهٌ صَوْتَهَا عَلَى رَسُولِ اللهِ، فَأَذِنَ لَهُ، فَدَخَلَ، فَقَالَ: یَا ابْنَهَ أُمِّ رُومَانَ، وَتَنَاوَلَهَا، أَتَرْفَعِینَ صَوتَکِ عَلَى رَسُولِ اللهِ؟ قَالَ: فَحَالَ النَّبِیُّ بَیْنَهُ وَبَیْنَهَا، قَالَ: فَلَمَّا خَرَجَ أَبُو بَکْرٍ جَعَلَ النَّبِیُّ، یَقُولُ لَهَا یَتَرَضَّاهَا: أَلاَ تَرَیْنَ أَنِّی قَدْ حُلْتُ بَیْنَ الرَّجُلِ وَبَیْنَکِ؟ قَالَ: ثُمَّ جَاءَ أَبُو بَکْرٍ فَاسْتَأْذَنَ عَلَیْهِ، فَوَجَدَهُ یُضَاحِکُهَا، قَالَ: فَأَذِنَ لَهُ فَدَخَلَ، فَقَالَ لَهُ أَبُو بَکْرٍ: یَا رَسُولَ اللهِ، أَشْرِکَانِی فِی سِلْمِکُمَا کَمَا أَشْرَکْتُمَانِی فِی حَرْبِکُمَا» [مسند احمد: ۱۷۹۲۷؛ السلسله الصحیحه].
(ابوبکر برای ورود نزد پیامبر اجازه خواست، شنید که عایشه صدای خود را بر رسول الله بالا برده است، وارد شده، و گفت: ای دختر ام رومان، و او را دشنام داد، آیا صدای خود را بر رسول الله بالا می بری؟ گفت: پیامبر میان ابوبکر و عایشه پا در میانی کرد، زمانی که ابوبکر بیرون رفت، پیامبر صلی الله علیه وسلم به او می گفت: آیا نمی بینی که من بین شما دو نفر پا درمیانی کردم؟، سپس ابوبکر دوباره اجازه خواست، و دید که پیامبر عایشه را می خنداند، به او اجازه داد و وارد شد، ابو بکر گفت: یا رسول الله آیا همانگونه که مرا در دعوای خود شریک کردید در صلح خود شریک نمی کنید؟).
بلکه چه بسا یکی از همسرانش در کاری به ایشان مراجعه می نمود، و تا شب ایشان را هجر (با ایشان قهر) می کرد، و ایشان این رفتار را از همسرش تحمل می نمود، همانگونه که عمر می گوید:
«کُنَّا، مَعْشَرَ قُرَیْشٍ، نَغْلِبُ النِّسَاءَ؛ فَلَمَّا قَدِمْنَا عَلَى الأَنْصَارِ إِذَا قَوْمٌ تَغْلِبُهُمْ نِسَاؤُهُمْ، فَطَفِقَ نِسَاؤُنَا یَأْخُذْنَ مِنْ أَدَبِ الأَنْصَارِ؛ فَصَخِبْتُ عَلَى امْرَأَتِی فَرَاجَعَتْنِی، فَأَنْکَرْتُ أَنْ تُرَاجِعَنِی؛ قَالَتْ: وَلِمَ تُنْکِرُ أَنْ أُرَاجِعَکَ فَوَاللهِ إِنَّ أَزْوَاجَ النَّبِیِّ صلى الله علیه وسلم لَیُرَاجِعْنَهُ، وَإِنَّ إِحْدَاهُنَّ لَتَهْجُرُهُ الْیَوْمَ حَتَّى اللَّیْلِ فَانطَلَقتُ فَدَخَلْتُ عَلَى حَفْصَهَ؛ فَقُلْتُ لَهَا: أَیْ حَفْصَهُ أَتُرَاجِعِینَ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم فَقَالَتْ نَعَمْ، فَقُلْتُ أَتَهْجُرُهُ إِحْدَاکُنَّ الْیَوْمَ إِلَى اللَّیْلِ قَالَتْ نَعَمْ…» [بخاری: ۸۹؛ مسلم: ۱۴۷۹].
(ما گروه قریش بر زنان خود غالب بودیم؛ تا اینکه نزد انصار آمدیم آنان گروهی بودند که زنانشان بر آنان غالب بودند، پس زنان ما نیز از زنان انصار یاد گرفتند؛ روزی بر سر زنم داد زدم او نیز جواب مرا داد، من جواب دادنش را بد شمردم، گفت چرا جواب دادن من را بد می دانی به الله قسم که همسران پیامبر صلی الله علیه وسلم جواب او را می دهند، و یکی از آنان تمامی روز را تا شب با ایشان قهر می کند، پس به نزد حفصه رفتم؛ و به او گفتم: ای حفصه آیا جواب رسول الله صلی الله علیه وسلم- را می دهی؟ گفت: بله، گفتم: آیا یکی از شما تمامی روز را تا شب با ایشان قهر می کند؟ گفت: بله…).
«از حدیث چنین برداشت می شود: که سخت گیری بر زن مذموم است؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه وسلم در مورد رفتار با زنان شیوه ی انصار را در پیش گرفت، و شیوه قوم خود را ترک کرد.
و همچنین از حدیث برداشت می شود: که باید در مورد همسران صبر پیشه نمود و از خطاهای آنان در گذشت، و اشتباهاتی که در حق مرد مرتکب می شوند را باید بخشید، البته تا زمانی که در حق الله متعال نباشد» .