شیعه و توحید الوهیت. پس از آنکه نخست با توحید ربوبیت و بینش شیعه نسبت به آن آشنا شدیم، اکنون در مورد توحید الوهیت و بینش این مذهب نسبت به آن سخن می رانیم.
ما اگر بخواهیم توحید الوهیت را بصورت ساده و واضح تعریف کنیم می توانیم بگوییم: توحید الوهیت یعنی اینکه شخص مسلمان فقط معبود بر حق را بپرستد و آنچه که شرعاً عبادت و پرستش محسوب می گردد را برای احدی از مخلوقات بجا نیاورد. خداوند متعال مسلمانان را امر کرده که بگویند: ﴿إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ﴾. [الفاتحه /۵]. « تنها تو را عبادت کرده و تنها از تو استعانت می جوییم».
با در نظر داشتن این مطلب که حتی مشرکین نیز به توحید ربوبیت ایمان داشته اند، می توان به این نتیجه رسید که علت و سبب اساسی بعثت پیامبران، دعوت و فراخواندن مردم به سوی توحید الوهیت و بر حذر داشتن آنها از شرک ورزیدن در آنچه که شرعاٌ عبادت و پرستش محسوب می گردد، بوده است.
پس از این مقدمه مختصر، اکنون به ذکر بینش تشیع نسبت به این نوع از توحید می پردازیم. متأسفانه بایستی گفت: در مراجع و مصادر مذهب تشیع روایاتی منسوب به ائمه وجود دارند که در آنها شیعیان را به مرتکب شدن اعمالی تشویق کرده اند که با توحید الوهیت و یکتاپرستی منافات و تضاد دارند. البته جای هیچ شک و تردیدی نیست که اهل بیت پیامبر (صلى الله علیه وسلم) از این سخنان و گفتارها پاک و مبری بوده اند. ما قبل از سخن در مورد این روایات به مسأله بسیار مهم دیگری اشاره می کنیم. این مسأله این است که سردمداران مذهب تشیع برای فرار از آیاتی که مسلمانان را به توحید و یکتاپرستی فراخوانده و آنها را از شرک ورزیدن در عبادات بر حذر داشته اند، در هر کجا از قرآن مجید که نامی از توحید برده شده آنرا به ولایت ائمه تفسیر کرده اند. و همانگونه که بزودی مشاهده خواهیم کرد حتی در برخی از موارد لفظ جلاله (کلمه «الله») را به امیرالمؤمنین تفسیر کرده اند. اکنون برای اثبات این ادعا به ذکر چند مثال می پردازیم:
خداوند متعال در سوره الزمر آیه ۶۵ مى فرماید: ﴿وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ﴾. [ الزمر / ۶۵]. «(ای پیامبر) به تو و پیامبران پیش از تو وحی شده است که اگر شرک ورزی، تمام اعمال صالحه تو بر باد خواهند رفت».
همانگونه که از معنای واضح و آشکار این آیه پیدا است، خداوند متعال پیامبر خویش را مورد خطاب قرار داده تا امت اسلامی را به بزرگی گناه و معصیت شرک ورزیدن گوشزد کنند و به آنها بگویند شرک ورزیدن چنان گناه بزرگی است که حتی اگر احدی از پیامبران مرتکب آن گردد تمام اعمال صالحه او بر باد خواهند رفت.
اکنون بیایید بینیم سردمداران و بزرگان مذهب تشیع این آیه را چگونه تفسیر کرده اند. کلینی و قمی در تفسیر این آیه گفته اند: «اگر در خلافت، کسی را با علی شریک گردانی تمام اعمال صالحه تو بر باد خواهند رفت»[۱].
مثالی دیگر:خداوند متعال در سوره النمل آیه ۶۱ می فرماید: ﴿أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ﴾ [النمل /۶۱]. «آیا معبود بر حقی جز خداوند وجود دارد؟ براستی که اکثریت مشرکین حقیقت توحید و یکتاپرستی را نمی دانند».
مراجع و مصادر مذهب تشیع این آیه کریمه را به این صورت تفسیر کرده اند: «آیا امکان دارد در یک زمان دو امام و دو پیشوا وجود داشته باشند؟ یکی امام حق و عدالت و دیگری امام و پیشوای گمراهی و ضلالت»[۲].
ببینید چگونه سردمداران تشیع برای به کرسی نشاندن ادعاهای بی اساس خود قرآن مجید را به بازی گرفته اند و لفظ جلاله (الله) را به امام تفسیر کرده اند.
پس از این ما به ذکر و بررسی یکی از اصول و اساسیت توحید الوهیت می پردازیم و سپس با موضع مذهب تشیع نسبت به آن آشنا می گردیم. این مسأله بسیار مهم و اساسی این است که بر اساس معتقدات پاک اسلامی در تمام انواع عبادات، هیچ واسطه و میانجی بین معبود بر حق و مخلوق وجود ندارد. و ما بایستی بدانیم قرار دادن واسطه و میانجی در دعا و یا سایر عبادات و متوسل شدن به آنها همان شرکی است که مشرکین در طول تاریخ مرتکب آن می شده اند. خداوند متعال در این رابطه فرموده:
﴿وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ﴾ [البقره /۱۸۶].
«و چون بندگان من از تو در مورد دوری و نزدیکی من پرسند، بایستی بدانند که من به آنها نزدیک بوده و دعای آنکس که مرا خواند را اجابت خواهم کرد. پس بر آنها است که به من ایمان آورده و در برابر اوامر من سر تسلیم فرود آورند تا به راه راست هدایت یابند».
و همچنین خداوند متعال خطاب به تمام بندگان مؤمن و مسلمان خود فرموده: ﴿وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ﴾ [غافر /۶۰]. «پروردگار شما فرمود مرا بخوانید تا دعاهایتان را مستجاب سازم. بی شک آنانیکه از پرستیدن من إعراض و سر کشی کنند بزودی با ذلت و خواری درون جهنم جای خواهند گرفت».
اهل سنت و جماعت معتقد هستند هر کس در عبادات خویش، بین خود و خداوند متعال مخلوقی را واسطه و میانجی قرار دهد و بر او توکل کند و حاجات خود را بجای اینکه مستقیماٌ از معبود بر حق بطلبد از این واسطه طلب کند، در دام همان شرکی افتاده که مشرکین مرتکب آن می شده اند. مشرکین نیز همانگونه که قرآن مجید از آنها نقل کرده است در توجیه این عمل مشرکانه خود می گفتند: ﴿مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى﴾. [الزمر / ۳]. «ما آنها را عبادت نمی کنیم مگر برای اینکه مقداری ما را به بارگاه الهی مقرب و نزدیکتر سازند.»
اما مذهب تشیع بر خلاف این اعتقاد پاک اسلامی، ائمه اثنی عشر را در عبادات و دعاها واسطه و میانجی بین انسان و خداوند متعال می دانند. مجلسی در این رابطه می گوید: «ائمه حجاب خداوند و واسطه و میانجی بین ایشان و خلائق می باشند»[۳].
و در کتاب «عقائد الامامیه» در مورد ائمه گفته شده: «آنها دروازه های بارگاه الهی و راههای رسیدن به ایشان هستند. آنها همانند کشتی نوح می باشند، هرکس بر آن نشیند نجات می یابد و هر کس از آن اعراض ورزد غرق می گردد»[۴].
در بسیاری از روایات تشیع ادعا شده که حتی پیامبران نیز در دعاهای خود به ائمه متوسل می شده اند! در کتاب «بحار الأنوار» گفته شده: «دعاهای پیامبران به سبب توسل جستن آنها به ائمه، مستجاب می شده اند»[۵]. و در برخی دیگر از روایات دروغین ادعا شده که چون برخی از پیامبران در برابر ائمه شیعه و ولایت آنها سر تسلیم فرود نیاوردند، خداوند آنها را معاقبه و مبتلی به مصیبت ساخت. در روایتی که سرشار از اهانت به آدم -علیه السلام- می باشد گفته شده: «… هنگامیکه خداوند آدم را در بهشت جای داد، محمد و علی و حسن و حسین -صلوات الله علیهم- را در مقابل او ظاهر کرد. آدم با نگاهی سرشار از حسادت به آنها نگریست. سپس از او خواسته شد ولایت ائمه را بپذیرد. اما او از اینکار سرباز زد. به همین سبب بهشت او را از درون خود به بیرون پرتاب کرد. پس از مدتی آدم به اشتباه خود پی برد و از حسادت خویش توبه کرد و به حق پنج تن محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین صلوات الله علیهم متوسل شد. در نتیجه خداوند او را بخشید و از گناه او در گذشت. و در مورد همین ماجرا است که خداوند متعال فرموده است: ﴿فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ﴾ (سپس آدم کلمات و دعاهایی از خالق خویش آموخت)»[۶].
و در یکی دیگر از این روایات دروغین گفته شده: «سبب محبوس شدن یونس -علیه السلام- در شکم نهنگ امتناع او از پذیرفتن ولایت علی -علیه السلام- در شکم نهنگ رهایی نیافت مگر پس از پذیرفتن ولایت علی بن ابی طالب -علیه السلام-»[۷].
ما از اینگونه روایات دروغین می توانیم چندین نتیجه دیگر نیز بگیریم که عبارتند از:
۱- آن دروغپردازانی که روایات مذهب تشیع را روایت کرده اند، برای دست یافتن به اهداف ناپسند خود از هیچ حیله و نیرنگی فروگذار نکرده اند.
۲- در روایات موجود در مصادر و مراجع مذهب تشیع به پیامبران -علیهم الصلاه والسلام- هیچ احترامی گذاشته نشده است.
۳- روایات مراجع و مصادر مذهب تشیع چنان بی پایه و اساس هستند که به هیچ وجه نمی توان به آنها اعتماد کرد.
در روایت دروغینی که جعل کنندگان آن خواسته اند هرگونه ارتباط مستقیم فرد شیعی مذهب را با خالق هستی قطع کنند، هر یک از ائمه مسئول برآورده ساختن حاجتی قرار داده شده است.
در این روایت خطاب به فرد شیعی مذهب گفته شده: «… برای نجات از سلاطین و وسوسه های شیاطین دستت را بسوی علی بن حسین -علیه السلام- دراز کن. و در بجا آوردن عبادات و امور اخروی از محمد بن علی -علیه السلام- و جعفر بن محمد -علیه السلام- مدد بخواه، و برای طلب عافیت از خداوند به موسی بن جعفر -علیه السلام- متوسل شو. و برای طلب رزق از خداوند از محمد بن علی -علیه السلام- کمک بخواه. و در نیکی کردن به برادران و بجا آوردن عبادات نافله از علی بن محمد -علیه السلام- و برای رسیدن به نعیم اخروی از حسن بن علی -علیه السلام- مدد بخواه. و هنگامیکه شمشیر دشمن را بر بالای سر خود دیدی که می خواهد سرت را از بدنت جدا کند از صاحب زمان (عج) مدد بجو و یقین داشته باش که ایشان ترا نجات خواهند داد»[۸].
ایمان داشتن به اینگونه روایات دروغین هر گونه رابطه مستقیم بین فرد شیعی مذهب و خالق هستی را از بین برده و امید و توکل او را بجای خداوند بر ائمه قرار می دهد. و بدین ترتیب هیچ شور و شوقی برای روی آوردن به بارگاه الهی در او باقی نمی ماند. بلکه تمام دعاها و راز و نیاز کردن های خود را برای ائمه بجا آورده و از آنها مدد می جوید.
این در حالی است که قرآن مجید به ما آموخته است دعاها و حاجات خود را مستقیماً با معبود بر حق در میان گذاشته و هیچ مخلوقی را در این میان واسطه و میانجی قرار ندهیم. خداوند متعال می فرماید: ﴿وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا﴾ [الأعراف /۱۸۰]. «خداوند را نامهای نیکو است، او را به این نامها بخوانید».
همچنین خداوند متعال خطاب به مشرکین که دست دعا بسوی مخلوق دراز می کنند فرموده است:
﴿إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُوا لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ﴾. [الأعراف / ۱۹۴]. «جز خداوند سایر کسانیکه آنها را می خوانید بندگانی همچون شما (فانی وضعیت و ناتوان) هستند. اگر شما راست می گویید (و آنها توانایی بر آورده ساختن حاجات شما را دارند) پس، از آنها بخواهید دعاها و خواسته های تان را مستجاب سازند (تا آشکار گردد آیا شما درست می گویید یا ما».
فضیلت زیارت قبر ائمه:
اکنون ما در باب توحید الوهیت به بررسی یکی دیگر از معتقدات تشیع پرداخته و آنرا مورد نقد و بررسی قرار خواهیم داد. بنابر روایات مصادر مذهب تشیع زیارت قبر ائمه از اداء کردن فریضه حج واجب تر و با ارزشتر می باشد. در کتاب «کافی» و دیگر مصادر مذهب تشیع در روایتی گفته شده: «زیارت قبر امام حسین -علیه السلام- معادل بیست حج می باشد»[۹]. و در روایت دیگری گفته شده: «هر کس مقام و منزلت امام حسین -علیه السلام- را درک کرده و به زیارت قبر ایشان بیاید، مانند کسی است که صد بار با پیامبر صلی الله علیه و آله به حج رفته باشد»[۱۰].
ابن بابویه و ابن قولویه پا را از این فراتر نهاده و روایتی به این مضمون نقل کرده اند که : «هر کس مقام و منزلت امام حسین -علیه السلام- را درک کرده و به رود فرات رفته و در آن غسل کند و سپس رو بسوی قبر امام حسین -علیه السلام- نهد، با هر قدمی که بر می دارد و یا بر زمین می نهد، خداوند أجر و ثواب صد حج مقبول و صد عمره مبرور و صد غزوه همراه با پیامبری مرسل و یا امامی عادل را به او پاداش می دهد»[۱۱].
در روایتی دیگر در مورد کسیکه به زیارت قبر حسین بن علی -رضی الله عنهما- رفته و این عمل را به پایان رسانده گفته شده: «فرشته ای بر او نازل می شود و خطاب به او می گوید: من فرستاده خداوند هستم. پروردگارت بر تو سلام می فرستد و می فرماید زندگی جدیدی را آغاز کن. من تمام گناهان تو را آمرزیده ام»[۱۲].
و در روایت دیگری گفته شده: «زیارت قبر امام حسین -علیه السلام- بهترین و با ارزش ترین عملی است که یک فرد شیعی می تواند در زندگی خود انجام دهد»[۱۳].
اکنون به ذکر روایتی از کتاب آقای مجلسی می پردازیم که در آن آقایان دروغگو، جسارت و بی خردی را به حد اعلای خود رسانده اند. در این روایت گفته شده: «خداوند و فرشتگان و همچنین پیامبران و مؤمنین به زیارت قبر امیرالمؤمنین -علیه السلام- می روند»[۱۴].
جای بسی تعجب و شگفتی است که کتابی با این روایات کفر آلود به عنوان یکی از مصادر و مراجع مذهب تشیع شناخته شده است! جالب است بدانیم از آنجائیکه دروغگویان توقع آنرا داشته اند که گروهی از شیعیان این روایات مکذوبه را نپذیرفته و آنها را مورد انتقاد قرار دهند، برای ترساندن و زهر چشم گرفتن از اینگونه اشخاص روایاتی از خود جعل کرده و در این روایات کسانی که به زیارت قبر حسین بن علی (رضی الله عنهما) نروند را کافر و مرتد معرفی کرده اند [۱۵]. در یکی از این روایات هارون بن خارجه گفته است:
«از ابا عبدالله -علیه السلام- پرسیدم: کسیکه بدون داشتن عذر به زیارت قبر امام حسین -علیه السلام- نرود چگونه شخصی است؟ ایشان در جواب فرمودند: این شخص از اهل جهنم خواهد بود»[۱۶].
بر اساس این روایات جعلی نه تنها زیارت قبر ائمه، بلکه زیارت قبر دختران آنها نیز شخص زائر را بهشتی خواهد ساخت. در روایتی منسوب به امام جعفر (رحمت الله علیه) گفته شده: «حرم خداوند مکه و حرم پیامبر مدینه و حرم امیرالمؤمنین کوفه می باشد. شهر قم نیز حرم ما است. در این شهر یکی از دختران فرزند من بنام فاطمه دفن خواهد شد. هر کس به زیارت قبر او رود بهشت را برای خود ضمانت کرده است»[۱۷].
در یکی دیگر از این روایات که به امام جعفر صادق (رحمت الله علیه) منسوب است گفته شده: «اگر من فضیلت ایشان و قداست قبرشان را آنگونه که باید و شاید با شما در میان بگذارم هرگز احدی از شما به حج نخواهد رفت»[۱۹].
در برخی از مراجع تشیع از گروهی از شیعیان نقل شده که گفته اند: «به خداوند سوگند آرزو دارم به حج نرفته بودم و بجای آن قبر امام حسین (علیه السلام) را زیارت می کردم»[۲۰]. و برخی دیگر در مورد زیارت قبر امام رضا گفته اند:
یک طواف مرقد شاه رضا در مشهدش هفت هزارو هفتصد و هفتاد حج اکبر است
دروغپردازان در برخی از روایات دروغین خود چنان اجر و ثوابی برای نماز خواندن و به رکوع و سجده رفتن نزد قبر حسین بن علی (رضی الله عنهما) قائل شده اند که حتی در خیال انسان نیز نمی گنجد.
در روایتی در اینمورد گفته شده: «با هر رکعت نماز که نزد حرم حسین بن علی (علیه السلام) بخوانی ثوابی معادل ثواب هزار حج و هزار عمره و آزاد کردن هزار برده و هزار هزار بار شرکت در جهاد را برای خود کسب خواهی کرد»[۲۱].
اعمالی که از فرد شیعی خواسته شده نزد قبر حسین بن علی رضی الله عنهما انجام دهد:
در روایتی که روافض آن را به امام جعفر صادق نسبت داده اند گفته شده: «هنگامیکه قصد زیارت قبر امام حسین -علیه السلام- را کردی، سه روز روزه بگیر. سپس غسلی بجا آور و دو جامه پاک و طاهر به تن کن و دو رکعت نماز بخوان. هنگامیکه به ضریح ایشان رسیدی مقابل باب ضریح بایست و در حالیکه روبروی قبر ایشان قرار گرفته ای بگو: ای مولای من، ای ابا عبدالله، ای فرزند رسول الله، بنده شما، و فرزند بنده شما، و فرزند کنیز شما و کسیکه در مقابل شما ذلیل و سر شکسته و در بجا آوردن حق شما مقصر و به مقام عظیم و والای شما معترف است به شما پناه آورده است و … آنگاه خود را بر قبر ایشان بیافکن و بگو: ای مولای من، من هراسان و بیمناک هستم، شما مرا در امان خود نگاه دارید. من به شما پناه آورده ام. شما مرا در پناه خود نگاه دارید سپس بار دیگر خود را بر قبر ایشان بیافکن… و به هنگام خارج شدن از ضریح بار دیگر خود را بر قبر ایشان بیافکن و آنرا ببوس و بگو: السلام علیک یا ابا عبدالله. شما امان و پناه من از عذاب هستید»[۲۲].
در این روایت مکذوبه نیز مانند روایات پیشین هیچ اثر و نشانه ای از دست دعا بسوی خالق هستی دراز کردن و از ایشان حاجات خود را طلبیدن به چشم نمی خورد. بایستی از این روافض پرسید آیا ممکن است کسیکه بشری همچون خود را مأمن و پناهگاه و مشکل گشای خود می داند، حقیقت لا إله إالا الله را درک کرده باشد؟ هرگز.
فضیلت سرزمین کربلا:
نکته دیگری که در رابطه با این مسأله شایان ذکر است این می باشد که بر اساس روایات تشیع همانگونه که زیارت قبر حسین بن علی رضی الله عنهما بهتر و با ارزشتر از حج خانه خدا است، سرزمین کربلا نیز والاتر و با ارزشتر از مکه مکرمه می باشد. در این رابطه در یکی از روایات منسوب به امام جعفر صادق رحمت الله علیه از قول ایشان گفته شده: «روزی خاک کعبه به خود گفت: خاک هیچ سرزمینی نمی تواند به پای مقام و منزلت من رسد. چون بیت الله الحرام را بر من بنا کرده اند. در این هنگام از جانب خداوند به خاک کعبه وحی شد که: ای خاک کعبه ساکت شو. مقام و منزلت تو در مقابل ارزش خاک کربلا به چند قطره آب می ماند که با سوزن از دریایی بیرون آورده شده باشند. ای خاک کعبه، اگر به خاطر تربت کربلا نمی بود هرگز به تو هیچ ارزشی نمی بخشیدم و اگر به خاطر آن کسی که در خاک کربلا آرمیده است نمی بود هرگز تو و آن کعبه ای که به آن افتخار می کنی را نمی آفریدم. پس ساکت و خاموش بر جای خود بنشین و در مقابل خاک کربلا متواضع و فروتن باش. و در غیر این صورت تو را به درون آتش جهنم خواهم افکند. اما خاک کعبه از این فرمان الهی سر پیچی کرد. در نتیجه تمام آبها و خاکهای آن مورد معاقبه قرار گرفته و بر کعبه مشرکین مسلط شدند و آب زمزم فاسد گشت»[۲۳].
معلوم نیست دروغپردازانی که این روایت را جعل کرده اند چگونه انتظار داشتند این روایت مضحک مورد قبول مردم واقع گردد؟!
خوردن خاک قبر حسین:
در یکی از این روایات «حارث بن مغیره می گوید: به اباعبدالله -علیه السلام- گفتم: من به بیماریهای گوناگونی مبتلی هستم و تمام داروها را امتحان کرده ام. اما هیچ نتیجه ای نگرفته ام. ایشان در جواب فرمودند: تو از گل قبر حسین بن علی -علیه السلام- غافل بوده ای. این گل شفابخش تمام بیماریها و پناهگاهی از تمام خوف و هراس ها است»[۲۴].
روافض دروغپرداز حتی به نوزادان بی گناه نیز رحم نکرده اند. و سعی داشته اند بوسیله دروغپردازیهای خود گل و خاک به خورد آنها دهند. در یکی از این روایات گفته شده: «اباعبدالله -علیه السلام- فرموده اند: فرزندان خود را به خاک قبر امام حسین -علیه السلام- تحنیک کنید [۲۵]. زیرا این خاک آنها را از بلا و مصیبت در امان نگاه می دارد»[۲۶].
این اعتقاد همانند اعتقاد مشرکین است که بتهای سنگی و چوبی خود را دور کننده بلا و مصیبت می دانستند. البته با این تفاوت که مشرکین هرگز بت ها سنگی و چوبی خود را نمی خوردند.
دروغپردازان پس از زندگان به سراغ کسانی رفته اند که دستشان از دنیا کوتاه شده است. در روایاتی که مصادر و مراجع شیعه آنرا روایت کرده اند مستحب دانسته شده مقداری از خاک قبر حسین بن علی درون قبر و در کنار مرده گذاشته شود تا او را از وحشت و دلهره در امان نگاه دارد[۲۷].
در نسخه ای که روافض آنرا به امام جعفر صادق رحمت الله علیه نسبت داده اند چگونه مصرف کردن خاک قبر حسین بن علی رضی الله عنهما بدین صورت تجویز شده است: «هرگاه یکی از شما قصد استعمال این تربت را داشت با کنار انگشتان خود به اندازه دانه نخود از این خاک برداشته سپس بر آن بوسه زند و آنرا بر چشم خود گذارد»[۲۸].
روافض پس از انس به سراغ پریان رفته و در روایتی گفته اند «حور عین آرزو دارند فرشتگان به هنگام بازگشتن از زمین برای آنها گل قبر حسین بن علی را به ارمغان برند»[۲۹].
بایستی دانست در هیچ کیش و مذهبی سردمداران و پیشوایان آن اینگونه به ریش پیروان خود نخندیده اند که خاک پر از میکروبهای گوناگون را به خورد آنها دهند.
این روایات باطل و اعتقادات بی پایه و اساس همگی نشان می دهند که سردمداران مذهب تشیع همواره سعی کرده اند توکل کردن بر مردگان و امید بستن به آنها و سایر اعمال شرک آلود را زگهواره تا گور همگام و همراه فرد شیعی مذهب قرار داده و او را از پرستش و راز و نیاز کردن با معبود بر حق محروم سازند. در اثر همین روایات باطل و اعتقادات بی پایه و اساس است که می بینیم یک فرد شیعی در زندگی روزمره خود اگر یک بار «یا الله …» گفت و از خالق هستی مدد خواست، در مقابل دهها بار یا علی و یا حسین و یا حضرت عباس و یا … می گوید و از آنها مدد می جوید. در حالیکه خالق هستی فرموده است:
﴿إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُوا لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ﴾. [ الاعراف / ۱۹۴ ].
«جز خداوند سایر کسانیکه آنها را می خوانید بندگانی همچون شما (ضعیف و ناتوان) هستند. اگر شما راست می گویید (و آنها توانایی بر آورده ساختن حاجات شما را دارند) پس، از آنها بخواهید دعاها و خواسته های تان را مستجاب سازند (تا آشکار گردد آیا شما درست می گویید یا ما)».
و در آیه دیگری خداوند متعال فرموده:
﴿وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا یَخْلُقُونَ شَیْئاً وَهُمْ یُخْلَقُونَ * أَمْوَاتٌ غَیْرُ أَحْیَاءٍ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ * إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ﴾.[النحل / ۲۰ -۲۲] .
«و معبوداتی که جز خداوند (مشرکین) آنها را می خوانند، نه تنها توانایی آفریدن چیزی را ندارند بلکه خود مخلوق و آفریده شده هستند. آنان مردگانی اند که هیچ اثری از حیات و زندگی در آنها وجود ندارد و نمی دانند کی مبعوث و برانگیخته خواهند شد. (بدانید که) معبود بر حق شما معبودی یگانه و یکتا است».
در پایان این مبحث می خواهیم به این نکته اشاره کنیم که ممکن است شبهه ای در اذهان برخی از خوانندگان گرامی وجود داشته باشد. و این شبهه این است که مدد جستن از مردگان و توکل کردن بر آنها و …. تنها به شیعیان اختصاص ندارد، بلکه در بین اهل سنت و جماعت نیز کسانی دیده می شوند که مرتکب چنین اعمالی می گردند.
برای زدودن این شبهه بایستی گفت: اختلافی اساسی در اینمورد بین دو مذهب اهل سنت و جماعت و مذهب تشیع وجود دارد. و این اختلاف اساسی این است که مصادر و مراجع و علمای اهل سنت و جماعت همواره پیروان این مذهب را از اینگونه اعمال بر حذر داشته اند. و به همین سبب نمی توان آنچه را که برخی از نادانان و گمراهان سنی مذهب مرتکب می گردند به پای مذهب اهل سنت و جماعت گذاشت.
________________________________________
[۱] اصول الکافی للکلینی ۱/۴۲۷ (چاپ سابق الذکر) ، تفسیر القمی ۲/۲۵۱ (چاپ سابق الذکر). البرهان للبحرانی ۴/۸۳ (ط. طهران، الثانیه).
[۲] بحار الانوار للمجلسی ۲۳ / ۳۹۱ (چاپ سابق الذکر)، کنز جامع الفوائد ص ۲۰۷٫
[۳] بحار الانوار للمجلسی ۲۳ / ۹۷ (چاپ سابق الذکر).
[۴] عقائد الامیه للمظفر ص ۹۸-۹۹ دار الغدیر، بیروت ۱۳۹۳ هـ
[۵] بحار الانوار للمجلسی ۲۶/۳۱۹-۳۳۴ (چاپ سابق الذکر).
[۶] بحار الانوار للمجلسی ۲۶ / ۳۲۵ (چاپ سابق الذکر)، وسایل الشیعه للحر العاملی ۴ / ۱۱۴۳، (تحقیق: عبدالرحیم الشیرازی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ط. الخامسه ۱۴۰۳ هـ).
[۷] تفسیر فرات ص ۱۳ لفرات بن ابراهیم الکوفی، المطبعه الحیدریه ، النجف ، نشر: مکتبه الداوری، قم . بحار الانوار للمجلسی ۲۶/۳۳۳-۳۳۴ (چاپ سابق الذکر).
[۸] بحار الانوار للمجلسی ۹۴/۳۳ (چاپ سابق الذکر).
[۹] فروع الکافی للکلینی۱/۳۲۴ (تصحیح علی اکبر الغفاری، دار صعب، دار التعارف، بیروت، ط. الثالثه ۱۴۰۱ هـ)، ثواب الاعمال لابن بابویه ص ۵۲ (ط. ایران ۱۳۷۵ هـ )، تهذیب الاحکام للطوسی ۲/۱۶ (تحقیق: حسن الخراسانی، دار الکتب الاسلامیه، طهران، ط. الثالثه ۳۹۰ هـ)، کامل الزیارات لابن قولویه ص ۱۶۱، (صححه و علق علیه: عبدالحسین الامینی، المطبعه المرتضویه بالنجف ۱۳۵۶ هـ)، وسایل الشیعه للحر العاملی ۱۰/۳۴۸، (تحقیق: عبدالرحیم الشیرازی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ط. الخامسه ، ۱۴۰۳ هـ).
[۱۰] ثواب الاعمال لابن بابویه ص ۵۲ (چاپ سابق الذکر)، وسایل الشیعه للحر العاملی ۱۰/۳۵۰ (چاپ سابق الذکر).
[۱۱] وسائل الشیعه للحر العاملی ۱۰/۳۷۹ (چاپ سابق الذکر)، کامل الزیارات لابن قولویه ص ۱۸۵ (چاپ سابق الذکر).
[۱۲] تهذیب التهذیب للطوسی ۲/۱۴ ، کامل الزیارات لابن قولویه ص ۱۳۲ (چاپ سابق الذکر)، ثواب الاعمال ص ۵۱ (چاپ سابق الذکر)، وسایل الشیعه للحر العاملی ۱۰/۳۴۱،۳۴۲ (چاپ سابق الذکر).
[۱۳] کامل الزیارات لابن قولویه ص ۱۴۶ (چاپ سابق الذکر)، بحار الانوار للمجلسی ۱۰۱/۴۹ (چاپ سابق الذکر).
[۱۴] بحار الانوار للمجلسی ۱۰۰/۲۵۸ (چاپ سابق الذکر).
[۱۵] تهذیب الاحکام للطوسی ۲/۱۴ (چاپ سابق الذکر)، کامل الزیارات لابن قولویه ص ۱۹۴ (چاپ سابق الذکر)، وسایل الشیعه للحر العاملی ۱۰/۳۳۳-۳۳۷ (چاپ سابق الذکر).
[۱۶] وسایل الشیعه ۱۰/۳۳۶-۳۳۷ (چاپ سابق الذکر)، کامل الزیارات لابن قولویه ص ۱۹۳ (چاپ سابق الذکر).
[۱۷] مشاهده العتره لعبد الرزاق الحسینی ص ۱۶۲ و ما بعدها. (مطبعه الاداب، النجف ۱۳۸۷ هـ).
[۱۸] بحار الانوار للمجلسی ۱۰۱/۳۳ (چاپ سابق الذکر)، کامل الزیارت لابن قولویه ص ۲۶۶ (چاپ سابق الذکر).
[۱۹] وسایل الشیعه للحر العاملی ۱۰/۳۲۱(چاپ سابق الذکر)، فوع الکافی للکلینی ۱/۳۳۵ (چاپ سابق الذکر)، ثواب الاعمال لابن بابویه ص ۳۵ (چاپ سابق الذکر).
[۲۰] الوافی للفیض الکاشانی المجد الثانی ۸/۲۳۴(چاپ سابق الذکر).
[۲۱] بحار الانوار للمجلسی ۱۰۱/۲۵۷-۲۶۱ عن المزار الکبیر لمحمد المشهدی ص ۱۴۳-۱۴۴-۱۵۴٫
[۲۲] کامل الزیارات لابن قولویه ص ۲۷۰ (چاپ سابق الذکر)، بحار الانوار للمجلسی ۱۰۱/۱۰۹(چاپ سابق الذکر).
[۲۳] الامالی للطوسی ۱/۳۲۶، بحارالانوار للمجلسی ۱۰۱/۱۱۹(چاپ سابق الذکر)، همچنین می توان به این کتابها نیز مراجعه کرد: وسایل الشیعه للحر العاملی ۱۰/۴۱۵(چاپ سابق الذکر)، کامل الزیارات لابن قولویه ص ۲۷۸و۲۸۵ (چاپ سابق الذکر).
[۲۴] جویدن چیزی و آنرا به سقف دهان مالیدن تحنیک نامیده می شود.
[۲۵] کامل الزیارات لابن قولویه ص ۲۷۸(چاپ سابق الذکر)، بحارالانوار للمجلسی۱۰۱/۱۲۴ (چاپ سابق الذکر).
[۲۶] وسایل الشیعه للحر العاملی ۲/۷۴۲ (چاپ سابق الذکر)، مستدرک الوسایل للنوری الطبرسی ۱/۱۰۶ (المکتبه الاسلامیه، طهران ۱۳۸۲ هـ).
[۲۷] مکارم الاخلاق لابی نصر رضی الدین الحسن بن الفضل بن الحسن الطبرسی ص ۱۸۹ (ط. ایران ۱۳۷۶هـ)، بحارالانوار للمجلسی ۱۰۱/۱۲۰(چاپ سابق الذکر).
[۲۸] بحارالانوار للمجلسی ۱۰۱/۱۳۴(چاپ سابق الذکر).