سلسله دفاعیات از ام المومنین عایشه ی صدیقه و پاسخ به شبهات حول ایشان (۲۲)

شبهات پیرامون واقعه ی افک و بدگمان شدن پیامبر به ام المومنین عائشه

شیعه میگوید این معقول است، که رسول الله به زن پاکدامنش بدگمان شود و به مدت یکماه از رفتن به خانه او خودداری کند در حالی که او بی گناه بوده است؟؟

جواب:
چرا معقول نیست؟ حضرت موسی با آنکه پیامبر بود وقتی عصایش تبدیل به اژدها شد پا بفرار نهاد.
{أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ یعَقِّبْ یا مُوسَى أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ إِنَّکَ مِنَ الْآمِنِینَ} «القصص/۳۱».
عصایت را بیفکن!» هنگامی که موسی (عصا را افکند و) دید همچون ماری با سرعت حرکت می‌کند، ترسید و به عقب برگشت، و حتی پشت سر خود را نگاه نکرد! ندا آمد: «برگرد و نترس، تو در امان هستی!

حتی از این بیشتر موسی علیه السلام، با وجود داشتن پنجه درخشان و عصای جادویی، باز از جادوی جادوگران ترسید:
{قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیهُمْ یخَیلُ إِلَیهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى} «۶۶».
گفت: «شما اول بیفکنید!» در این هنگام طنابها و عصاهای جادوگران بر اثر سحرشان چنان به نظر می‌رسید که حرکت می‌کند!
{فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَهً مُوسَى} «طه/۶۷».
موسی ترسی در دل احساس کرد
هان ای برادران شیعه ! معقول است یا نیست ؟ آیا از این بیشتر میخواهید ؟ پس گوش کنید !

پیامبر به عایشه بدگمان شد، اما او را نزد. در حالیکه به گواهی قرآن، موسی برادر بیگناه خود را زد . آیه را ببینید:
{وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِنْ بَعْدِی أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یجُرُّهُ إِلَیهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُوا یقْتُلُونَنِی فَلَا تُشْمِتْ بِی الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ} «الأعراف/۱۵۰».
و هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت، ……….و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیت) به سوی خود کشید؛ او گفت: «فرزند مادرم! این گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند؛ و نزدیک بود مرا بکشند، پس کاری نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه ستمکاران قرار مده!» {قَالَ یا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیتَهُمْ ضَلُّوا«۹۲» أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیتَ أَمْرِی} «۹۳».
(موسی) گفت: «ای هارون! چرا هنگامی که دیدی آنها گمراه شدند.از من پیروی نکردی؟! آیا فرمان مرا عصیان نمودی؟!»
{قَالَ یا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَینَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی}«۹۴».
(هارون) گفت: «ای فرزند مادرم! [ ای برادر!] ریش و سر مرا مکش ! …….سوره طه.

مشاهده کردید موسی برادرش را گناهکار میداند، برادری که مقام پیامری دارد و ریش برادر خود را با عصبانیت میکشد در حالیکه او بیگناه است

پس شیعه چرا بر روایت سنی خرده میگیرد و منکر میشود که حضرت محمد عایشه را بازخواست کرده باشد؟
در حالیکه شیعه میگوید من به قرآن ایمان دارم، پس چرا از حدیث ما تعجب میکند؟ در حالیکه روایت ما شاهد از قرآن دارد، شاهد از کار موسی دارد.اگر ایمان دارد پس ببینید رفتار موسی را با برادرش، پس چه چوابی دارد؟ بگوید! میشنویم !!

اما این تفسیر شیعه از آیه:
{وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ ﴿٣﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَىٰ ﴿۴﴾} (النجم / ۳و۴).
او از روزی هوای نفس چیزی نمیگوید، و قرآن چیزی جز وحی الهی نیست.
تفسیری نادرست است ؛ آیه دارد درباره قرآن سخن میگوید و ادعای کافران را رد میکند که فکر میکردند قرآن ساخته خود رسول الله است.
آیه نمیگوید که هر سخن رسول وحی است، آیا سخنان مزاح گونه رسول نیز وحی است؟ آیا وقتی رسول الله در خانه میپرسید امروز غذا چیست؟ این وحی است؟!

بله قرآن وحی است. بله سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم و احادیث ایشان نیز از هوای نفس نیست و هدایت از طرف الله است اما هر سخن رسول وحی نیست.
در کتابهای ما نوشته که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: اگر گفتم حرفم از طرف الله است پس اشتباه نمیشود ، اما سخنان خودم شاید صحیح باشد یا اشتباه باشد، چون من بشرم
عن رَافِعُ بْنُ خَدِیجٍ قَالَ قَدِمَ نَبِىُّ اللَّهِ -صلى الله علیه وسلم- الْمَدِینَهَ وَهُمْ یأْبُرُونَ النَّخْلَ یقُولُونَ یلَقِّحُونَ النَّخْلَ فَقَالَ « مَا تَصْنَعُونَ ». قَالُوا کُنَّا نَصْنَعُهُ قَالَ « لَعَلَّکُمْ لَوْ لَمْ تَفْعَلُوا کَانَ خَیرًا ». {فَتَرَکُوهُ فَنَفَضَتْ أَوْ فَنَقَصَتْ قَالَ فَذَکَرُوا ذَلِکَ لَهُ فَقَالَ « إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ إِذَا أَمَرْتُکُمْ بِشَىْءٍ}.

(مِنْ دِینِکُمْ فَخُذُوا بِهِ وَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِشَىْءٍ مِنْ رَأْىٍ فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ). صحیح مسلم

…………. فإنما أنا بشر مثلکم وإن الظن یخطئ ویصیب ولکن ما قلت لکم قال الله فلن أکذب على الله. ( سنن ابن ماجه رافع میگوید وقتیکه پیامبر به مدینه تشریف آوردند دیدند که مردم شاخه درخت نر را به درخت ماده میزنند.
پرسیدند چه میکنید؟ گفتند کار ابا اجدادی ماست. فرمود این کار را نکنید بهتر است!
مردم مدینه کار تلقیح درختان را رها کردند و محصول کم شد و خرما نرسیده و کال ، از درخت ریخت. به رسول الله جریان را گفتند، فرمود:
من بشرم، اگر در امور دین بشما امری کردم قبول کنید و اگر در امور دنیا نظری دادم پس من هم مثل شما بشرم
و در ترمذی آمده که فرمودند:
من بشری مثل شما هستم،و گمانم و نظرم گاهی اشتباه گاهی درست است، و لی اگر گفتم از طرف الله است یا الله فرموده پس هرگز بر الله دروغ نمیبندم.
خواننده گرامی!
شما را بخداوند قسم آیا این بهتر است یا این نظر شیعه که گمان میکند وقتی پیامبری به همسرش گفت نهار نان و گوشت درست کن! این گفته معمولی هم وحی است !!!

خلاصه بحث:
شک پیامبر به همسرش ؛قبل از نزول وحی؛ کاری عادیست، اما بخاطر شک، عایشه را مجازات نکردند، و اینکه یکماه با عایشه حرف نزدند، عایشه مستحق این مجازات بود، زیرا او اندکی مقصر بود! با توجه به مقامش و با توجه به دهان منافقان گرگ صفت منتظر فرصت، باید بیشتر مراقب ساعت حرکت کاروان میبود ، به هرحال عقب ماندن از کاروان نیز نشانه بی دقتی ایشان است ( چون جوان بود و کم تجربه ) و اگر عایشه توسط پیامبر ( با دوری یکماهه )تنبیه شد ، این را نباید کاری خلاف عدل بدانیم.

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw