«فکان یسیر اللیل ویکمن النهار فاتى الخبر هوازن فهربوا وجاء عمر بن الخطاب لهم فلم یلق منهم أحداً».
«او شبها میرفت و روزها توقف میکرد و از دشمن خود را پنهان نگه میداشت. هوازن از این امر مطلع شدند پا به فرار گذاشتند، حضرت عمر به محلّه آنان آمد و هیچکس را نیافت».