سخنان ائمه چهارگانه در اتباع سنت

امام ابوحنیفه و امام شافعی – رحمهما الله – می‌ فرمایند:

«اگر حدیثی صحیح باشد، آن حدیث مذهب من است.»

امام مالک – رحمه الله – می ‌فرماید:  (جز پیامبر -صلى الله علیه وآله وسلم- پس از او، هیچ انسانی وجود ندارد که براساس گفته او کاری انجام گیرد یا انجام نگیرد.)

امام أحمد – رحمه الله – می ‌فرماید: (کسی که حدیث پیامبر خدا -صلى الله علیه وآله وسلم- را رد نماید بر روی لبه پرتگاه هلاکت است.)

۶۳۴- آیا تقلید از ائمه چهارگانه اهل سنت واجب هست؟

برخی می پندارند که وقتی حول و حوش اجتهاد و تقلید و جایز بودن تقلید از مجتهدانی بجز ائمه ی چهارگانه چیزی نوشته می شود، این کار نوعی طعنه و بدگویی از آنان و کم ارزش جلوه دادن ایشان است. باید گفت این پندار از اساس نادرست می باشد، برای آنکه امامان چهاگانه مورد اجماع و اتفاق نظر امت اسلامی بوده و همگی آنان را دوست داشته و به آنان محبت خاصی داریم و هرگز طعن و بدگویی از آنان را برنمی تابیم و هر کدام از انها راه و روش خاصى در منهجشان داشته اند و خداوند میداند که کذمیک به حق نزدیکر هست، ولى هر کاه حق براى ما در مورد مسئله اى ثابت شود باید از ان بیروى کنیم هر جند مخالف مذهبمان باشد.

در اینجا به چند نکته مهم در مورد ائمه مذاهب و پیروى از آنها بیان میکنیم:

۱- تقلید از امامان چهارگانه برای کسی که توان اجتهاد یا اتباع (و نه تقلید) نداشته باشد جایز است ولی مسلماً واجب نیست.

۲-  التزام و پایبندی به یک مذهب بخصوص نه پیمانی از جانب خداوند بر ما بوده و نه واجب می باشد.

۳- تقلید و پیروی از هریک از ائمه ی مذکور جایز می باشد و همگی بر راه درست و خیر و نیک می باشند.

۴- کسی که از یک امام تقلید می کند حق ندارد از دیگر امامان بدگویی نماید.

۵- تعصب مذهبی هیچ بهره ای از دین ندارد.

۶- کسی که توانایی اجتهاد داشته و یا اگر احیاناً قدرت و درک کافی ادله را داشته باشد می تواند با توجه به دلایل خویش خلاف قول ائمه عمل نماید؛ با توجه به این منطق که خود ائمه می گویند: حجت با ادله است نه به خاطر سخن کسی از ما.

۷- گزینش ضعیف ترین یا آسان ترین احکام از بین مذاهب چهارگانه مگر در هنگام ضرورت یا وجود دلیل ارجح تر جایز نیست.

۸- تلفیق و آمیزش میان مذاهب به گونه ای که تکلیفی را ساقط ساخته یا حقی را از بندگان ضایع نماید شرعاً روا نمی باشد.

۹- ائمه ی اربعه رضی الله عنهم جزو معصومان از خطا و گناه نبودند، بلکه گاهی دچار خطا شده و گاه اجتهادشان صحیح می بود ولی در هر حال به خاطر اجتهاد خویش سزاوار پاداش بودند.

۱۰- قول ائمه درصورت صحت حدیث مذهب من است و قول و نظر صحیح می باشد، ولی نیاز به فهم درست و درک معنی دارد و درصورت صحیح بودن حدیث براساس قواعد و ضوابطی که امام برای صحت روایت تعیین نموده است و حدیثی هم طراز آن یا قوی تر از آن حدیث دربرابر آن قرار نگیرد، آنگاه مذهب آن امام محسوب می شود اما چنانچه حدیث براساس شروط امام صحیح دانسته شود آنگاه امام مذکور و پیروان وی ملزم به آن نمی باشند. از این روی ادعاهای برخی افراد که بعضی از احادیث را صحیح دانسته و انگاه می خواهند دیگران را نیز ملزم به التزام به آن بدارند و کسانی که به آن احادیث عمل نمی کنند را گناهکار می دانند از درجه ی اعتبار ساقط می شود. چنانچه بسیاری از احادیث نزد امام مالک رحمه الله صحیح دانسته شده و آن ها را در “الموطأ” نیز روایت کرده ولی بدان ها عمل ننموده است برای آنکه به علت هایی که قوی تر از آن می باشند آن را نقض نموده است. در این جا می توان به کتاب “رفع الملام عن الأئمه الأعلام” نوشته ی شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله مراجعه نمود که در آن بیان کرده که ده علت برای عمل نکردن یک فقیه به یک حدیث معین وجود دارد.

۱۱- طبیعتاً هر حدیثی که در صحت و ضعف آن اختلاف وجود داشته باشد جز برای آن کسی که آن را صحیح بشمارد لازم الاتباع نمی باشد.

۱۲-  امروزه جای شکر دارد که رویکردی قوی به سمت و سوی اجتهاد جماعی در میان مجامع فقهی پدید آمده است و با این رویکرد از مرحله ی تعصبات مذهبی و دیگر آفاتی که در تاریخ اسلام روی داده اند می گذریم.

۱۳- از جمله آثار مجامع فقهی موسوعه (دائرهالمعارف) های فقه اسلامی است که نمایانگر تمامی مذاهب فقهی دارای پیرو و بدون پیرو بوده و گامی پیشرو و برتر برای گردآوردن و اتحاد مسلمانان و یکصدا نمودنشان می باشد.

۱۴- همه ی مذاهبی که پیروانی دارند یا ندارند، نمایانگر فقه اسلامی زنده ای هستند که قادر به برکندن تمام مشکلات زندگی می باشند و یک فقه اسلامی به تنهایی این توان را ندارد.

۱۵- با توجه به اینکه ادله گردآوری شده و احادیث نیز چمع آورده شده اند، بر همه ی طلاب علم ضروری است که از مرتبه ی تقلید به مرتبه برخاسته و به درجه ی اتباع براساس بصیرت و فهم درست دست یابند.
خداوند متعال مى فرماید:
{ قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَهٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ} (یوسف:۱۰۸) یعنی: « بگو این است راه من که من و هر کس پیروى‏ام کرد با بینایى به سوى خدا دعوت مى‏کنیم و منزه است‏خدا و من از مشرکان نیستم.»

۱۶- چنانچه برای ما اثبات گردد که یکی از ائمه درباره ی حکم مسأله ای دچار اشتباه شده باشد پس از آن دیگر برای ما تقلید از وی جایز نخواهد بود ولی دلیل هم نمی شود که طعن و بدگویی از وی نیز روا نمی باشد چون همگی ما گاه دچار خطا و اشتباه گشته و گاه راه درست می جوییم و هیچ کدام معصوم نمی باشیم و چه بسا اگر ما نیز در این مسیر گام برداشته و به اجتهاد می پرداختیم و در آن پیش می رفتیم دچار اشتباهات فاحشی می گشتیم. همانطور که خوانندگان عزیز می دانند بسیاری از علمای معروف و به نام عصر و زمان ما اجتهادات و فتاوایی صادر کرده اند که دلیل و برهان محکمی از جانب خداوند برآن ها نیست.

از خداوند تبارک و تعالی هدایت و بهروزی را برای تمام مسلمانان و تمام مذاهب اهل سنت و جماعت خواستاریم.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …