همان طور که در پست قبلی گفته شد، رسول الله صلی الله علیه و سلم توسط فردی یهودی به نام «لبید بن اعصم» سحر شد اما برخی ازعلما این حقیقت را که پیامبر صلی الله علیه وسلم جادو شده است را متناقض با قرآن می دانند و می گویند:
اگر بپذیریم که پیامبر سحر شده است، این سخن ظالمان را هم باید بپذیریم که گفتند: «وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلاً مَّسْحُوراً »: (الفرقان/ ۸). ستمگران می گویند شما جز از یک انسان دیوانه پیروی نمی کنید».
و همچنین الله متعال می فرماید: «وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ». (و خداوند تو را از مردمان محفوظ می دارد» و می فرماید: «وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَى» (طه: ۶۹) و جادوگر هر کجا برود پیروز نمی شود»، اگر بپذبریم که رسول الله جادو شده است پس باید ساحر را پیروز دانست و این برخلاف آیات قرآن است!
از جمله کسانی که منکر سحر شدن رسول الله هستند عبارتند از:
ابوبکر أصم؛ از ایشان در (شارح المجموع/۱۹/۲۴۳) نقل شده است که وی گفته است: (حدیث روایت شده در مورد جادو شدن پیامبر، متروک است زیرا… این مخالف نص قرآن است…).
جصاص؛ ایشان در (أحکام القرآن/ ۱/۴۹) بعد از استناد به آیات ذکر شده در مورد حدیث عایشه (که در پست قبلی به آن استناد کردیم) می گوید: (چنین روایاتی به دست ملحدین ساخته شده است تا به این وسیله مردم عوام و ساده لوح را به بازی بگیرند و از این طریق معجزات پیامبران را باطل شمرده و آن را دچار اشکال سازند).
شیخ جمال الدین قاسمی، ایشان در (محاسن التأویل) می گوید: (با دلایلی که ذکرشد جای تعجب ندارد که چنین روایتی مورد قبول واقع نشود اگر چه کتاب های صحیح هم آن را روایت کرده باشند…).
قبل از این که به بررسی و پاسخ منکرین سحرشدن پیامبر بپردازیم لازم است بدانیم:
آیاتی که منکرین سحر شدن رسول الله به آن استناد می کنند به این معنا نیست که پذیرفتن سحر شدن پیامبر تأیید سخن ظالمین است. چون ظالمین ادعا می کردند پیامبر در سخنانی که برایشان وحی می شود، جادو شده است و تصور آنها این بود که العیاذبالله همان طور که شخص جادو شده سخنان بی ربط و هذیان می گوید، رسول الله هم جادو شده و هذیان می گوید لذا این سخن ظالمین مربوط به وحی می شود نه چیز دیگری. در حالی که ما می گوییم: سحری که پیامبر شده بود بر هیچ چیزی از وحی و عبادت تأثیر نگذاشته بود.