در این عرصه منهج سلفی را به تحجر و عقب ماندگی متهم میکنند و این شیوه را قشری نگر میپندارند و ادعا مینمایند که سلفیها، از درک واقعیت و مسائل روز عاجزند و در دنیایی که رو به جهانی شدن نهاده و با وجود گسترش ارتباطات، از حالت خودجوشی درآمده و حالتی مجموعی گرفته، همچنان در گیر و دار انحصارگرایی در اقوال شیخ محمد بن عبدالوهاب و یا ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم گرفتارند! این اتهام ناروا را در حالی به هواداران منهج سلف وارد میکنند که عمده اقوال و دیدگاههای آنها، با دیدگاههای علمای پیشین اعم از صحابه و تابعین و امامانی از قبیل: ابوحنیفه، مالک، لیث، شافعی، احمد حنبل، بخاری، طبری، ابن عبدالبر، آجری، لالکائی، هروی، دارمی و ابن منده و سایر سرآمدان دینی، همانندی و سازگاری بیشتری دارد و در فحوا و اصول یکی است.