سبب و علت داخل شدن در شرک

همانا اصل و اساس شرک و سبب واقع شدن بنی آدم در آن افراط و زیاده روی در مورد انسان‌های صالح بزرگوار است. و در تعریف، مدح و ثنای آن‌ها از حد خود تجاوز نمودند. الله تعالی می‌فرماید: ﴿وَقَالُواْ لَا تَذَرُنَّ ءَالِهَتَکُمۡ وَلَا تَذَرُنَّ وَدّٗا وَلَا سُوَاعٗا وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسۡرٗا ٢٣ وَقَدۡ أَضَلُّواْ کَثِیرٗاۖ وَلَا تَزِدِ ٱلظَّٰلِمِینَ إِلَّا ضَلَٰلٗا ٢۴﴾ [النوح: ۲۳-۲۴]. «و گفتند: معبودان خود را رها نکنید و ود، سواع، یغوث، یعوق و نسر را وا نگذارید و بسیاری را گمراه کردند.[بار خدایا] جز بر گمراهی ظالمان میفزای».

این نام‌های مردان صالح از قوم نوح هستند، هنگامی که مردند بر شکل‌ها و صورت‌های آنان بت‌هایی قرار دادند و بر آن بت‌ها اسم آن‌ها را گذاشتند که هدفشان از اینکار بزرگداشت و زنده نگه داشتن یاد و فضیلت آن‌ها بود تا با دیدن شکل و تصاویر آن‌ها مانند آنان به عبادت بپردازند.

و دلیل بر آن آنچه است که از ابن عباس رضی الله عنها روایت است که گفت: «صَارَتْ الْأَوْثَانُ الَّتِی کَانَتْ فِی قَوْمِ نُوحٍ فِی الْعَرَبِ بَعْدُ أَمَّا وَدٌّ کَانَتْ لِکَلْبٍ بِدَوْمَهِ الْجَنْدَلِ وَأَمَّا سُوَاعٌ کَانَتْ لِهُذَیْلٍ وَأَمَّا یَغُوثُ فَکَانَتْ لِمُرَادٍ ثُمَّ لِبَنِی غُطَیْفٍ بِالْجَوْفِ عِنْدَ سَبَإٍ وَأَمَّا یَعُوقُ فَکَانَتْ لِهَمْدَانَ وَأَمَّا نَسْرٌ فَکَانَتْ لِحِمْیَرَ لِآلِ ذِی الْکَلَاعِ أَسْمَاءُ رِجَالٍ صَالِحِینَ مِنْ قَوْمِ نُوحٍ فَلَمَّا هَلَکُوا أَوْحَى الشَّیْطَانُ إِلَى قَوْمِهِمْ أَنْ انْصِبُوا إِلَى مَجَالِسِهِمْ الَّتِی کَانُوا یَجْلِسُونَ أَنْصَابًا وَسَمُّوهَا بِأَسْمَائِهِمْ فَفَعَلُوا فَلَمْ تُعْبَدْ حَتَّى إِذَا هَلَکَ أُولَئِکَ وَتَنَسَّخَ الْعِلْمُ عُبِدَتْ»[۱] «بت‌هایی که در قوم نوح بودند بعداً معبودان قوم عرب شدند. چنانکه ود برای قبیله کلب در شهر دومه الجندل، سواع برای قبیله هذیل، یغوث برای قبیله مراد سپس برای قبیله بنی غطیف در شهر جوف کنار سرزمین سبأ، یعوق برای قبیله همدان، نسر در حمیر برای طایفه ذی کلاع بود. نام‌های مردان صالح از قوم نوح بودند هنگامی که مردند شیطان به قومشان وحی کرد که در محل جاهایی که آن‌ها می‌نشستند مجسمه‌هایی نصب کنند و آن را با نام‌های آنان بنامند پس آن کار را کردند ولی آن‌ها را عبادت نمی‌کردند تا اینکه نسل‌های اولین از بین رفتند و جهل فراگیر شد و نسل‌های بعدی به عبادت آن مجسمه‌ها روی آوردند».

ابن جریر طبری از محمد بن قیس در باره این فرموده خداوند: ﴿وَقَالُواْ لَا تَذَرُنَّ ءَالِهَتَکُمۡ﴾ «گفتند معبودان خود را رها نکنید» روایت می‌کند که گفت: «کانوا قوما صالحین من بنی آدم، وکان لهم أتباع یقتدون هم، فلما ماتوا قال أصحابهم الذین کانوا یقتدون بهم: لو صورناهم کان أشوق لنا إلى العباده إذا ذکرناهم، فصوروهم، فلما ماتوا وجاء آخرون دب إلیهم إبلیس فقال: إنما کانوا یعبدونهم وبهم یسقون المطر، فعبدوهم»[۲] «قوم صالحی از بنی آدم بودند و برای خود پیروانی داشتند که به آن‌ها اقتدا می‌نمودند ولی هنگامی که مْردند مردمانی که به آن‌ها اقتدا می‌کردند گفتند: اگر تصویر آن‌ها را بنگاریم وقتی آن‌ها را بیاد آوریم به عبادت مشتاق تر می‌شویم پس تصویر آن‌ها را کشیدند و هنگامی که مردند و نسل بعدی آمد ابلیس به آن‌ها وسوسه کرد و گفت: اجداد شما آن‌ها را عبادت می‌کردند و به وسیله آن‌ها درخواست باران می‌کردند پس آن‌ها را عبادت کردند». پس بین دو گمراهی بزرگ واقع شدند: اول: اعتکاف کردن نزد قبرهای آنان. دوم: به تصویر کشیدن آن‌ها و نصب کردن در مجالسشان و نشستن به سوی آن‌ها.

اینگونه بود که برای اولین بار در تاریخ بشریت شرک واقع گردید که آن دو مورد از بزرگترین وسایل شرک در تمام زمان و مکان گردید.

 

 

[۱] صحیح البخاری برقم (۴۹۲۰).

[۲] تفسیر الطبری (۱۲ / ۲۵۴).

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …