ابواسحاق طبری روایت میکند: شخصی به نام احمد بن سلمان رحمه الله در عصر خودش از عباد بزرگ بود، طبری در شرح حال این بزرگوار میفرماید: احمد بن سلمان رحمه الله عموماً روزها را روزه میگرفت، با یک قرص نان افطار مینمود و قطعهای از همین نان را جدا میکرد، زیرا در روز جمعه یک قرص کامل نان را به شخص مسافری و یا نیازمندی میداد و آنچه را باقی میماند، خودش میخورد. عبدالله حربی میگوید که احمد بن سلمان رحمه الله میفرمود: هر شخصی که دوستانش را مورد محاسبه قرار دهد، دوستانش اندک خواهند گردید، و هرکسی که گناهانش را به راستی به یاد آورد، آه و گریه و زاریاش بیشتر خواهد گردید[۱].
علامه ابن تیمیه رحمه الله از علمای بزرگ قرن هفتم پیرامون علوم و معارف اسلامی، تألیفات متعددی دارند، در یکی از کتابهایشان اینچنین مینویسند: ذکر و یاد الله برای انسان همانند آب است برای ماهی، به خوبی بیندیشید اگر ماهی را از آب جدا کنند به چه روزی خواهد افتاد. در کتابی دیگر اینطور بیان میکنند: کمال انسان در این است که در پیشگاه الهی هرچه بیشتر بتواند بندگی خویش را ظاهر کند و هر کسیکه برای اظهار این عبدیت سعی و کوشش بیشتری بکند، به همان اندازه مراتب و کمالاتش افزایش خواهند یافت. و در جائی دیگر اینچنین بیان میکنند: هر مخلوقی در ارتباط با رزقش حتماً نیازمند کسی خواهد بود، بنابراین اگر برای رفع نیازهایش به سوی الله متوجه شود، در آنصورت محتاج خداوند خواهد بود. اما اگر برای رفع نیازش به غیر از خدا به سوی دیگران متوجه گردد در آنصورت نیازمند مخلوق خواهد بود[۲].
ابن قیم رحمه الله از شاگردان ابن تیمیه رحمه الله و از علمای برجسته و بزرگوار، صاحب تألیفات و تصنیفات بیشماری میباشند و توان علمی ایشان از لابلای کتابهایشان به خوبی مشاهده میگردد، در یکی از همین کتابهایش میفرماید: دعاهای یک انسان همچون اسلحه مؤثرند، هرگاه اسلحهها تیز و محکم باشند، انسان به خوبی خواهد توانست خویشتن را از حملات دشمنان محفوظ نگه دارد. اما تأثیر مثبت دعاها هنگامی ممکن خواهد بود که دعاها طبق اصول و ضوابط و شرائط مقرر باشد و هم اینکه قلب و زبان دعاکننده با هم یکسو و یکنواخت باشد. در غیر آنصورت، در قبولیت دعاها متردد خواهم بود[۳].
در جائی دیگر میفرمایند: هر وقت احساس نمودی که عقلت چیزهای فانی را بر چیزهای جاودانی ترجیح میدهد، این را بفهم که توازن عقل و فهمت برابر و متعادل نمیباشد. و هر وقت محبت خدا از قلب بیرون بیاید و جایش را محبت غیر بگیرد و اظهار محبت نسبت به چیزهای دنیوی افزایش و برتری یابد، لازماً مرگ معنوی اینچنین شخصی در پیش خواهد بود. و هر وقت به خاطر خوف و خشیت الهی قطرۀ اشکی نچکد، این واقعیت را باید پذیرفت که قساوت قلبی به اوج خود رسیده. و هر وقت وجود از خدا بترسد اما تمایلش نسبت به دنیا و اهلش بیشتر باشد، لازماً مسیر انسان و نفس از همدیگر جدا خواهد گشت، و همۀ این موارد دلیل بر این امر هستند که فطرت ایمانی به هم خورده و توان و تحرک خواهشات نفس در حال برتری میباشد[۴].
علامه ابن قیم رحمه الله در یکی از کتابهایش در ارتباط با چگونگی اطاعت از خدا اینچنین مینویسد: بزرگترین اثر اطاعت از خدا این است که قلب مملو از نور معنویت میگردد و تاریکیها محو میگردند، و در نتیجه آنچنان حالتی پیش خواهد آمد که قلب همچون آیینه گردد. و هر وقت شیطان بخواهد که اینچنین قلب منوری را در اختیار خودش درآورد موفق نمیشود بلکه برعکس متضرر میگردد، همچون گوسفندی خواهد بود که چگونه از ببر و پلنگ در هراس و وحشت میباشد. وقتی شیطان از اینچنین قلبهائی ناامید میگردد، همۀ شیطانها دور و بر هم جمع میگردند و از همدیگر میپرسند: چه شده؟ خودشان پاسخ خواهند داد: درخشش و نورانیت قلب مؤمن ما را از بین برده است[۵].
در جائی دیگر میفرمایند: وقتی انسان تأثیر فوری دعاها را مشاهده نمیکند بسا اوقات از نعمت دعا کردن محروم میگردد. مثالش همانند شخصی است که بذرافشانی نموده و در حفاظت آن سعی و تلاش خویش را بنماید، اما در فصل برداشت محصول بنابر سهلانگاری و تأخیر جزئی همه چیز را ترک نموده و از ثمره هر محصولی خودش را محروم گرداند. در صحیح بخاری به روایت از حضرت ابو هریره آمده که رسول الله ج فرمودند: دعای انسان تا آن وقت مورد قبولیت قرار نخواهد گرفت مگر اینکه عجلت و شتاب را ترک نکند[۶].
علامه ابن قیم رحمه الله در مورد تأثیرات گناهان چنین میفرمایند: بزرگترین ضرر گناهان این است که به جای خوف و هراس از الله، خوف و عظمت و رعب دیگران در قلب جای خواهد گرفت، در حالیکه ثمرۀ اطاعت از الله و رسولش آنچنان قلعۀ مستحکمی است که هیچ دشمنی نمیتواند آن را در سیطرۀ خویش درآورد و هر کسی که داخل این قلعه گردید از سختیها و دشواریهای دنیا و آخرت محفوظ میماند. این واقعیت از مشاهدات و تجربههای روزمره است که قلب بزهکاران و گناهکاران بسیار افسرده و هرگونه مشکلات و مصائب را علیه خودشان تصور میکنند، و قلبهایشان را ترس و اضطراب و تزلزل و وحشت فرا خواهد گرفت. هرگاه انسان فهمیده و دوراندیشی بین هر گناه و نتیجهاش موازنه کند به این نتیجه خواهد رسید که چه کسانی خوشبخت و یا بدبخت خواهند شد. حقیقت امر هم همین است هر کسی که از خدا بترسد از هر چیز دنیا بیخوف خواهد شد، و هر شخصی که از خدا نترسد هر چیز موجود در دنیا دشمنش خواهد شد. زیرا اطاعت و فرمانبری از خدا موجب قرب الهی و گناه و عصیان باعث دوری از الله خواهد شد[۷].
در مقامی دیگر میفرمایند: حیاء بر اثر گناهان از بین میرود، (همان حیائی که) موجب حیات قلب انسان میگردد، بنابراین فقدان حیاء مترادف با مرگ قلبها خواهد بود. زیرا زندگی سرچشمۀ حیاء است. چنانچه نام دیگر غیث (ابر، باران) هم به معنای حیاء میآید. لذا هر کجا که حیاء نباشد در آنصورت حیثیت یک انسان از یک مرده هم پایینتر خواهد بود و به اعتبار زندگی آخرت بدبخت و ذلیل خواهد گردید[۸].
باز هم ابن قیم رحمه الله میفرماید: بر اثر گناه بینائی قلب از بین خواهد رفت و نورش فاقد تأثیر مثبت و سازنده خواهد گردید. و راههای فراگیری علم مسدود میگردد و تاریکی و ضلالت بر شاهراههای هدایت و رستگاری مسلط خواهد گردید. به همین خاطر امام مالک رحمه الله به امام شافعی رحمه الله فرموده بود: مشاهده میکنم که نور خصوصی الهی بر قلب تو موجود میباشد، لذا آن را به خاطر تأثیرات منفی گناهان خاموش نگردان[۹].
[۱]– صفوه الصفوه از ابن جوزی ج ۲ ص ۲۶۴٫
[۲]– رساله العبودیه.
[۳]– جواب کافی از ابن قیم ص ۱۰٫
[۴]– بدائع القواعد از علامه ابن قیم ج ۳ ص ۲۲۴٫
[۵]– جواب کافی ابن قیم ص ۷۹٫
[۶]– جواب کافی از ابن قیم ص ۶٫
[۷]– جواب کافی از علامه ابن قیم ص ۶۳-۶۴٫
[۸]– جواب کافی از علامه ابن قیم ص ۶۳-۶۴٫
[۹]– جواب کافی از ابن قیم ص ۶۵٫