سبب اصلی وقوع غزوۀ بدر

یکی از خصوصیت‌های قومی و ملی اعراب این بود که هرگاه شخصی از افراد قبیله به طریقی به قتل می‌رسید، هنگامه و شورش شدیدی درمی‌گرفت و کشتار و خونریزی برپا می‌شد. سلسلۀ جنگ تا مدت‌ها تداوم پیدا می‌کرد، چه بسا افراد زیادی از دو طرف از بین می‌رفتند و جنگ همچنان به قوت خود باقی می‌ماند، از سویی دیگر اعراب مردمی باسواد و تحصیل‌کرده نبودند؛ با وجود این نام مقتول بر کاغذ یادداشت می‌شد و به نسل‌های بعدی خاندان مقتول به طور ارث منتقل می‌گشت. بخاطر سپردن این نام به کودکان تلقین می‌شد تا پس از اینکه به سن جوانی رسیدند، انتقام خون آن را بگیرند، علت جنگ‌های ویرانگر و وحشتناک «واحس» و «بسوس» که تا چهل سال ادامه داشت و هزاران نفر به خاک و خون کشیده شدند، نیز همین امر بود. در زبان عربی به این نوع انتقام‌گیری «ثأر» می‌گویند و این کلمه، مهمترین و باافتخارترین شعار تاریخ ملی اعراب به حساب می‌آید.

همچنانکه قبلاً نوشته شد، در سریه «عبدالله بن جحش» و «عمرو بن حضرمی» کشته شد، حضرمی مورد حمایت و هم‌پیمان عتبه بن ربیعه سردار بزرگ قریش بود، سرمنشأ و انگیزه غزوۀ بدر و سایر غزوه‌ها گرفتن انتقام خون حضرمی توسط قریش بود، عروه بن زبیر خواهرزادۀ حضرت عایشه این واقعه را با صراحت چنین بیان کرده است:

«وکان الذی هاج وقعه بدر وسائر الحروب التی کانت بین رسول الله  صلی الله علیه و سلم وبین مشرکی قریش فیما قال عروه بن الزبیر ما کان من قتل واقد بن عبدالله عمرو بن الحضرمی»([۱]).

«آنچه جنگ بدر و جنگ‌های دیگر را که میان آن حضرت  صلی الله علیه و سلم و مشرکان به وقوع پیوست، بوجود آورد. طبق نظر عروه بن زبیر، کشته‌شدن عمرو بن حضرمی به دست واقد بن عبدالله تمیمی بود».

یکی دیگر از اشتباهات تاریخی که در واقعه بدر نیز اشتباه به وجود آورده، این است که شایع شده است: اولین جنگی که با کفار انجام گرفته، جنگ بدر است. حال آنکه قبل از غزوۀ بدر جنگ‌های دیگری نیز بوقوع پیوسته بود. نامه عروه ابن زبیر که به عبدالملک درباره غزوۀ بدر نوشته چنین آغاز می‌شود:

«إن أبا سفیان بن حرب أقبل من الشام فی قریب من سبعین راکبا من قبائل قریش فذکروا لرسول الله  صلی الله علیه و سلم وأصحابه وقد کانت الحرب بینهم فقتلت قتلى وقتل ابن الحضر فی أناس بنخله وأسرت أسارى من قریش وکانت تلک الوقعه الحرب بین رسول الله  صلی الله علیه و سلم وبین قریش وأول ما أصاب به بعضهم بعضا من الحرب وذلک قبل مخرج أبی سفیان وأصحابه إلى الشام» (طبری/۱۲۸۵).

«ابوسفیان بن حرب تقریباً با هفتاد سوار که همه آن‌ها قریشی بودند، از شام می‌آمد؛ آن حضرت  صلی الله علیه و سلم با صحابه در این باره مشورت کردند. و قبلاً میان دو طرف جنگ‌هایی رخ داده بود، و چند نفر از کفار از جمله: ابن حضرمی به قتل رسیده و تعدادی اسیرشده بودند. همین جریان باعث جنگ میان آن حضرت  صلی الله علیه و سلم و قریش گردید و اولین حادثه‌ای بود که فریقین به یکدیگر ضرر و زیان رساندند، و این جنگ قبل از حرکت ابوسفیان از شام واقع شده بود».

در اینجا تصریح شده که پیش از اینکه ابوسفیان از شام حرکت کند، آن جنگ آغاز شده بود و غزوۀ بدر پس از بازگشت از شام روی داد.

بزرگترین وسیلۀ تحقیق کیفیت واقعی یک واقعه این است که اظهارات و گفته‌های طرفین درگیر در جنگ مورد بررسی قرار گیرند. این نوع اظهارات بسیار اندک به دست می‌آیند، ولی خوشبختانه در این واقعه اینگونه اظهارات در حد کافی وجود دارند. حضرت حکیم بن حزام برادرزادۀ حضرت خدیجه در غزوۀ بدر شرکت داشت و تا آن موقع مسلمان نشده بود؛ او به لحاظ سنی پنج سال از رسول اکرم  صلی الله علیه و سلم بزرگ‌تر بود و اگرچه در دوران جاهلیت با آن حضرت بی‌نهایت محبت می‌کرد و بعد از بعثت نیز این محبت تداوم داشت، ولی تا فتح مکه ایمان نیاورد. وی از سران قریش بود، منصب «رفاده» (اطعام زیارت‌کنندگان) از مناصب بزرگ حرم در اختیار او قرار داشت. او مالک و سرپرست دارالندوه نیز بود.

حکیم بن حزام([۲]) تا زمان حکومت مروان بن حکم در قید حیات بود. یک بار به ملاقات مروان رفت، مروان از وی تکریم و تعظیم به عمل آورد و از جایگاه خود بلند شد و در کنارش نشست و اظهار داشت: واقعه بدر را بیان کنید. وی شروع به بیان واقعه بدر کرد و گفت: هنگامی که سپاه ما در میدان بدر قرار گرفت من نزد عتبه رفتم و به او گفتم:

«یا أبا الولید! هل لک أن تذهب بشرف هذا الیوم ما بقیت، قال: أفعل ماذا؟ قلت: إنکم لا تطلبون من محمد إلا دم ابن الحضرمی وهو حلیفک فتحمل دیته فترجع بالناس»([۳]).

«ای ابوالولید! آیا می‌خواهی که در تمام عمر خوش‌نام باشی؟ عتبه گفت: چگونه؟ من گفتم: شما قریشی‌ها غیر از خونبهای ابن حضرمی چیز دیگری از محمد طلبکار نیستید و ابن حضرمی در پناه تو برده است، از این جهت خونبهای او را بپرداز تا همه مردم بازگردند».

عتبه این پیشنهاد را پسندید، ولی ابوجهل موافقت نکرد و برادر حضرمی، «عامر حضرمی» را طلبید و به او گفت: فرصت خوبی برای گرفتن انتقام است، بلند شو و به مردم اعلان کن. عامر طبق عرف عرب خود را عریان کرد و فریاد برآورد: واعمراه! واعمراه!

در آغاز جنگ کسی که قبل از همه وارد میدان جنگ شد، همین عامر حضرمی بود. حکیم بن حزام و عامر حضرمی تا هنگام غزوۀ بدر کافر بودند. عتبه و ابوجهل که از سران بزرگ قریش بودند، تا دم مرگ بر کفر باقی و استوار ماندند. این گروه غزوۀ بدر را نبرد انتقام خون حضرمی می‌دانستند. گرچه کسانی که صدها سال بعد آمدند، علت وقوع غزوۀ بدر را نجات کاروان قریش دانسته و بیان کرده‌اند، ولی این نظرشان غیرمعتبر و غیرقابل توجه است.

 

 

[۱]– طبری /۱۲۸۴، عبدالله بن جحش که به فرماندهی وی این قتل واقع شده بود، خواهرزادۀ حضرت حمزه و پسر عمۀ آن حضرت  صلی الله علیه و سلم بود. قاتل «یعنی واقد بن عبدالله» تحت حمایت و هم‌پیمان خاندان حضرت عمر و تا آغاز خلافت حضرت عمر در قید حیات بود. طبقات ابن سعد، تذکره عبدالله بن جحش و واقد بن عبدالله.

[۲]– اصابه، تذکره حکیم بن حزام.

[۳]– طبری /۱۳۱۳٫

مقاله پیشنهادی

روش حج رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ رضی الله عنهما قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه …