بخاری و مسلم ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت میکند که فرمود: «عمرو بن عامر خزاعی را در دوزخ دیدم او اولین کسی بود که سائبه (شترانی که برای بتها نذر میشدند) را رواج داد».[۱]
گفتهاش: (انصاباً) جمع نصب در اصل چیزی است که نصب شود و در اینجا منظور بتهای نقاشی شده به شکل آنها است که در مجالسشان نصب میشود.
گفتهاش: (تا آن که آنها هلاک شدند) منظور کسانی است که مجسمهها را برای تشویق بیشتر به عبادت و برای اینکه با دیدن آنها به یاد کردار صاحبانش بیافتند، ساخته بودند.
گفتهاش: (و این علم فراموش شد) یعنی: و مردم هدفی که این مجسمهها به خاطر آن ساخته شده بود را به فراموشی سپردند و اغلب جاهلان فرق توحید و شرک را نمیدانستند و علمایی که این مطلبها را میدانستند از بین رفتند، آنگاه این بتها و مجسمهها مورد پرستش قرار گرفتند.
گفتهاش: (پرستش شدند)، پیشتر گفته شد که شیطان آنها را وسوسه کرد و گفت: آنها این مجسمهها را میپرستیدند و به سبب اینها باران میباریده است، آنگاه مردم این مجسمهها و بتها را پرستیدند. و در روایتی آمده که گفتند: گذشتگان ما اینها را به خاطر آن تعظیم میکردهاند که به شفاعت آنها نزد خدا امید داشتهاند و به پرستش این صالحان روی آوردند، یعنی به امید آن که این صالحان برای آنها نزد خدا شفاعت میکنند تصاویر و تندیس آنان را مورد پرستش قرار دادند و این شبههایست که همواره شیطان به مشرکین در گذشته و حال القا کرده است. و خداوند در قرآن این قضیه را کاملاً و به روشنی توضیح داده است. و قبلاً در این کتاب این موضوع مورد بحث قرار گرفت، و برای کسی که خدا او را هدایت کرده ، کافی است.
گفتهاش: (امام ابن قیم میگوید: بسیاری از سلف گفتهاند: وقتی این صالحان مردند، مجاورت قبرهای آنان را اختیار کردند. و سپس تصاویر آنان را ساختند، سپس با گذشت زمان به عبادت آن تندیسها روی آوردند).[۲]
ابن قیم، او امام علامه محمد بن أبی بکر بن ایوب زرعی دمشقی معروف به ابن قیم جوزی شاگرد شیخ الاسلام و صاحب تألیفات زیادی است. حافظ سخاوی در مورد وی میگوید: علامهی حجت پیشرو در میدان علم و شناخت اختلاف و نیروی روحانی پنهان، که مخالف و موافق به دانش او اعتراف دارند، صاحب تألیفات و خوبیهای فراوان است، وی در سال ۷۵۱ هـ.ق در گذشت.[۳]
گفتهاش: (بسیاری از سلف گفتهاند …) ظاهراً ابن قیم معنی آن را بدون ذکر لفظش بیان کرده است. و مفهوم این مطلب از بسیاری از سلف روایت شده، از آن جمله ابوجعفر باقر و دیگران.[۴] که سخن پیشین ما بر آن دلالت دارد.
گفتهاش: (سپس زمان طولانی بر آنها گذشت) یعنی زمانی طولانی گذشت و آنان آنچه هدف گذشتگان از ساختن تصاویر بزرگان بود را فراموش کرده و به عبادت آن پرداختند، پس روشن است که آغاز شرک به سبب غلو در صالحان بوده است، همانطور که سبب شرک به وسیلهی ستارگان غلو در مورد ستارگان و اعتقاد داشتن به بد و خوب بودن آن است و این باور بر فلاسفه و امثالشان غالب است و همین باور بر قبرپرستان نیز غالب است و اساس عبادت بتها همین است. چون بتپرستان مردهها را به صورتی بدعتآمیز مورد تعظیم قرار دادند و تصاویر آنها را ساختند و به آنان تبرک جستند و سرانجام کار به جایی رسید که این تصاویر، تندیسها و صاحب تصاویر مورد پرستش قرار گرفتند و این اولین شرکی بود که روی زمین رخ داد و این همان چیزی است که شیطان در این زمانه به قبرپرستان القا میکند. شیطان به آنها چنین القا میکند که ساخت و ساز بر قبرها و نشستن در کنار آن از محبت صالحان و تعظیم آنهاست! و دعا در کنار این قبرها از دعا در مسجد الحرام و دیگر مساجد بیشتر و بهتر قبول میشود، از این رو به این قصد همواره این قبور را مورد زیارت قرار میدادند سپس کار به جایی رسید که به جای خواندن و صدا زدن خداوند صاحب قبر را صدا میزدند و خداوند را به او قسم میدهند.
[۱]– بخاری ش۳۳۳۳ و صحیح مسلم ۲۸۵۶٫
[۲]– اغاثه اللهفان۱/۲۰۳٫
[۳]– شرح حال او را در معجم المحدثین ذهبی، ص۲۶۹ و المقصد الأرشد۲/۳۸۴ ملاحظه کنید.
[۴]– الدر المنثور۸/۲۹۳- ۲۹۵٫