سالروز وفات ام المومنین عایشه صدیقه رضی الله تعالی عنها

👈دوستان عزیز، در چنین روزی، یعنی ۱۷ ماه رمضان ، ام المومنین عایشه رضی الله تعالی عنها، همسر محبوبه رسول خدا صلی الله علیه وسلم، در سن  ۶۷ و یا ۶۸ سالگی  وفات نمودند.

امام ابن کثیر در جلد هشتم از کتاب البدایه والنهایه داستان بسیار تاثیر گذار وفات ام المومنین عایشه رضی الله عنها را روایت می کند:

 وقال الإمام أحمد: حدثنا معاویه بن عمر، ثنا زائده، ثنا عبد الله بن خیثم، حدثنی عبد الله بن أبی ملیکه أنه حدثه ذکوان – حاجب عائشه -: أنه جاء عبد الله بن عباس رضی الله عنه یستأذن على أم المؤمنین عائشه رضی الله عنها عند وفاتها فجاء ابن أخیها عند رأسها -عبد الله بن عبد الرحمن بن أبی بکر الصدیق-، فأکب علیها ابن أخیها عبد الله فقال: ” هذا عبد الله بن عباس یستأذن “، وهی تموت، فقالت: ” دعنی من ابن عباس “. فقال: ” یا أماه !! إن ابن عباس من صالح بنیک یسلم علیک ویودعک “. فقالت: ” ائذن له إن شئت “. قال: ” فأدخلته “، فلما جلس قال ابن عباس: ” أبشری “. فقالت أم المؤمنین: ” بماذا؟ “، فقال: ” ما بینک وبین أن تلقی محمداً والأحبه إلا أن تخرج الروح من الجسد، وکنت أحب نساء رسول الله إلیه، ولم یکن رسول الله صلى الله علیه وسلم یحب إلا طیباً. وسقطت قلادتک لیله الأبواء فأصبح رسول الله وأصبح الناس ولیس معهم ماء، فأنزل الله آیه التیمم، فکان ذلک فی سببک، وما أنزل الله من الرخصه لهذه الأمه، وأنزل الله براءتک من فوق سبع سموات، جاء بها الروح الأمین، فأصبح لیس مسجد من مساجد الله إلا یتلى فیه آناء اللیل وآناء النهار “. فقالت: ” دعنی منک یا ابن عباس، والذی نفسی بیده لوددت أنی کنت نسیاً منسیاً “.

 ترجمه: عبد الله بن عباس رضی الله عنه از ام المومنین عایشه رضی الله عنها در هنگام وفاتشان اجازه ورود خواستند، پس پسر برادرش عبد الله بن عبد الرحمن بن ابوبکر الصدیق رضی الله عنه نزد سر ایشان رضی الله عنها آمدند و پسر برادرشان عبد الله در کنار ایشان گفت: این عبد الله بن عباس است که اجازه ورود می خواهد، و ایشان رضی الله تعالی عنها در حال مردن بودند گفتند: مرا نسبت به ابن عباس به حال خود واگذارید. گفت: ای مادر! ابن عباس از از فرزندان صالح شماست بر شما سلام می کند و دعایتان می نماید. عایشه رضی الله عنها گفتند: اگر می خواهی به او اجازه ورود بده. گوید: پس ابن عباس وارد شد و هنگامی که نشست، ابن عباس گفت: به من مژده بده! عایشه رضی الله عنها گفتند: به چه چیز؟ گفت: به اینکه محمد صلی الله علیه وسلم و محبوبه ات را ملاقات می کنی بعد از اینکه روح از جسدتان خارج شود. و شما از محبوب ترین همسران رسول الله صلی الله علیه وسلم بودید و رسول خدا صلی الله علیه وسلم جز پاک و طیب را دوست نمی داشت و گردنبندت را در شبی گم نمودی و رسول خدا صلی الله علیه وسلم صبح کردند در حالی که آبی همراه نداشتند و خداوند آیه تیمم را نازل نمود و این آیه به خاطر شما نازل شد و خداوند آن را به عنوان رخصتی برای این امت نازل کردند و خداوند برائت و پاکی شما را از بالای هفت آسمان نازل کرد و روح الأمین (جبرئیل) آن را آورد وهیچ مسجدی از مساجد خداوند نیست مگر اینکه (این آیات در برائت  و پاکی شما) در روز ها و شب ها تلاوت می شود. عایشه رضی الله عنها گفتند: مرا به حال خود بگذار ای ابن عباس، قسم به کسی که جانم در دست اوست دوست داشتم که  از یادها رفته بودم».

عایشه رضی الله عنها در سال پنجاه و  هفت یا هشت یا نه هجری در شب سه شنبه یعنی در شب هفده رمضان وفات کرد، و ایشان را بعد از نماز وتر در قبرستان بقیع دفن کردند و ابوهریره رضی الله عنه بر پیکر ایشان نماز خواند، و پنج نفر یعنی عبدالله و عروه پسران زبیر (و خواهر زاده های عایشه) و قاسم بن محمد و عبدالله بن محمد بن ابوبکر و عبدالله بن عبدالرحمن بن ابوبکر ایشان را تدفین کردند،

خداوند از ایشان راضی باد.

شعری زیبا در وصف مادر ایمان داران از اسماعیل حسین پور تقدیم شما عزیزان

💝 عایشه ام المؤمنین باشد   /🌺/  رمز ایمان ما همین باشد 💝

💝 دخت بوبکر یار غار نبی   /🌺/  زوجه‌ی شاه مرسلین باشـد💝

 

💝 نام او مصطفى حمیرا کرد /🌺/  خار در چشم حاسدین باشد 💝

💝 او یکی از میان این زوجات / 🌺/  از همه بهتر و برین باشد💝

 

💝 دشمنان خدا و پیغمبر  /🌺/  هر چه گویند ز روی کین باشد💝

💝 جمله ازواج هم‌چو انگشتر / 🌺/  او میان همه نگین باشد💝

 

  از برای رسول پاک خدا / 🌺/  زوجه‌ی پاک و نازنین باشد💝

💝 تو که پاکی ز عیب و از تهمت   /🌺/  غم مخور کار مشرکین باشد💝

 

  من چه دانم بگویم ای مادر   /🌺/  شاهدت وحی و هم امین باشد💝

  عایشه ام هم ابیها شد   /🌺/  زان‌که او ام مؤمنین باشد💝

 

 

 

با تشکر: مجاهد دین