زندگی اجتماعی در اسلام (۲)
الله میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلدِّینَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُۗ﴾ [آلعمران: ۱۹]
«همانا دین [حق] از دیدگاه الله تعالی، اسلام است.»
﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیۡهِ مِنَ ٱلۡکِتَٰبِ وَمُهَیۡمِنًا عَلَیۡهِۖ﴾ [المائده: ۴۸]
«و [این] کتاب [قرآن] را به حق بر تو نازل کردیم درحالی که تصدیقکنندۀ کتابهای پیش از خود بوده و بر آنها شاهد و نگاهبان است.»
در نتیجه، اسلام خواهانِ اصلاح بشر در تمامی جوانب زندگی است و اصلاح بشر با اصلاح تکتک افراد و سپس با اصلاح جامعه محقّق میشود و از این رو، اصلاح اجتماعی از مهمترین اهداف اسلام به شمار میرود، چنانکه الله ـ میفرماید:
﴿وَلَا تُفۡسِدُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ بَعۡدَ إِصۡلَٰحِهَا﴾ [الأعراف: ۵۶]
«و در زمین، پس از اصلاح آن فساد نکنید.»[۱]
علّامه محمّد طاهر بن عاشور / میگوید: «یکی از عجیبترین تناسبها و زیباترین تأییدات الهی برای این دین و آمادهکردن عوامل ظهور و غلبۀ آن، این است که برای مدّت ظهورش، دو مرحلۀ مهم و بزرگ قرار داد: مرحلۀ اقامت پیامبر ج در زادگاه خویش؛ مکّه؛ یعنی دوران پیش از هجرت، و مرحلۀ پس از هجرت ایشان به یثرب [مدینه].
و دو هدف تشریع اسلامی در این دو مرحله تقسیم شد؛ در مرحلۀ اول بیشتربه اصلاح فردی پرداخت، امّا در بیشترین قسمت مرحلۀ دوم، اصلاح اجتماعی شکل گرفت. هنوز مرحلۀ دوم؛ یعنی هجرت فرا نرسیده بود که اسلام جماعتی صالح و کاملاً آماده بر اثر اصلاح موجود داشت و گروه مسلمانان در آن زمان تشکیل میشد از مسلمانان نخستین و ساکن در مکّه به همراه رسول الله ج که تقریبا ۵۰ نفر بودند و نیز مسلمانان مهاجر به سرزمین حبشه که نزدیک به ۸۰ تن بوده و مسلمانان اوس و خزرج اهل مدینه که تقریباً ۴ هزار مرد میشدند.
این تعداد برای انتشار دعوت اصلاحی اسلام و منتشر ساختن فضیلت آن در دل سایر مردم و آشکارساختن دعوتش در حضور افراد کافی به نظر میرسید. بنابراین اسلام آن روز شایسته بود که در اصلاح اجتماعی و نهادن پایهها و برافراشتن قصرهایش شتاب گیرد.»[۲]
علاوه بر موارد پیشین، هنگام سخن از برخی روابط اجتماعی و اخلاقی که پایههای جامعه را استوار و محکم میسازد، مطالبی دربارۀ توجّه اسلام به جامعه بیان خواهد شد.
[۱]– نک: أصول النّظام الاجتماعی فی الإسلام، محمّد طاهر بن عاشور، صص ۱۱- ۱۲٫
[۲]– همان، ص ۹۷٫