و اهل سنت و الجماعت تفسیر قرآن را با رأی محض مجاز نمیدانند چون چنین کاری یعنی درباره الله بدون علم و آگاهی سخن گفتن و این کار شیطان است. چنان که الله متعال میفرماید: (یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی ٱلۡأَرۡضِ حَلَٰلٗا طَیِّبٗا وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّیۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَکُمۡ عَدُوّٞ مُّبِینٌ* إِنَّمَا یَأۡمُرُکُم بِٱلسُّوٓءِ وَٱلۡفَحۡشَآءِ وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ﴾ [البقره: ۱۶۸-۱۶۹].
«ای مردم! از آنچه در زمین حلال و پاکیزه است بخورید و از گامهای شیطان پیروی نکنید همانا او دشمن آشکار شماست. همانا شیطان شما را به بدی و زشتی فرمان میدهد و اینکه آنچه را که نمیدانید به خدا نسبت دهید».
بلکه قرآن را با قرآن تفسیر میکنند و مجمل را بر آنچه بیان شده عرضه میکنند و مطلق را بر مقید حمل میکنند و عام را بر خاص و متشابه را در پرتو محکم تفسیر میکنند و قرآن را با سنت صحیح نبوی تفسیر میکنند و سپس با اقوال صحابه و سپس با اقوال تابعین و بعد از آن در پرتو زبان عربی که قرآن به آن نازل شده تفسیر میکنند و بعد از آن در پرتو این منابع اجتهاد میکنند و به ضوابط شرعی مقید میباشند و از قواعد آن بیرون نمیروند، و این گونه بین روایت و نظر و فکر جمع میکنند.