از لابهلای بررسی قرآن مشخص میشود که خداوند متعال در کتابش اصول دین را با نصوص صریح و قطعی ثابت کرده است. نصوصی که احتیاج به تفسیر ندارند تا آنها را توضیح دهد و همچنین احتیاج به روایتی ندارد که آنها را تقویت کند و یا رأی و نظری که دلالت آنها را تقویت کند و به عنوان مستند آنها قرار گیرد.
قرآن از ذکر هیچ مسئلهای از مسئلههای اساسی و ضروری غفلت نکرده است. مسایلی که تسامح و اختلاف در آنها به خاطر به وجود آمدن فساد در دین و دنیا، صحیح نیست. بلکه به شیوهای فراگیر همه را بدون استثناء در برگرفته است، چنانچه میفرماید:
«و این کتاب را به عنوان روشنگری برای هر چیز بر تو نازل کردیم».
بدون تردید منظور از این کلیت یا تعمیم اصول اساسی است، زیرا همان طور که قبلاً بیان داشتیم اغلب فروعات در آن به تفصیل بیان نشده است.
این مسایل اساسی به دو قسم، تقسیم میشوند: قسمی داخل در باب ایمان و عقیده است و قسم دیگر داخل در باب اعمال و شریعت میباشد، و همین اقتضا میکند که همهی بحثهای روش قرآن در این دو قسم را به اندازهی کافی توضیح دهم.