قرآن، بنابر اقتضایِ بلاغت داشتن و معجزه و کتاب هدایت و ارشاد بودنِ خود، با اسلوبها و روشهای مختلفی به بیان احکام میپردازد، چنان که احکام را به صورتی مطرح میکند که مردم را به اجرا تشویق کرده، از مخالفت و عناد با آن منزجر و بیزار میکند و به همین دلیل، میبینیم که امور واجب، گاهی در قالب صیغهی امر بیان میشود، مانند این آیه که میفرماید: ﴿وَأَقِیمُواْ ٱلشَّهَٰدَهَ لِلَّهِۚ﴾ [الطلاق: ۲]، «گواهیدادن را برای خدا ادا کنید». یا این که بیان میکند که فعل بر مخاطبان مکتوب و واجب است، مانند این آیه که میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیۡکُمُ ٱلصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ١٨٣﴾ [البقره: ۱۸۳]، «ای کسانی که ایمان آوردهاید! بر شما روزه واجب شده است، همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بودهاند، واجب شده بوده است، باشد که پرهیزگار شوید». گاهی نیز، بیان واجببودنِ یک فعل با ذکر جزای نیک و ثواب برای فاعل آن انجام میگیرد، مانند این آیه که خدای متعال میفرماید: ﴿وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ یُدۡخِلۡهُ جَنَّٰتٖ﴾ [النساء: ۱۳]، «هرکس از خدا و پیامبرش اطاعت کند، خداوند او را به باغهای بهشت وارد میکند».
مقاله پیشنهادی
خیار(داشتن اختیار در معامله)
حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …