روش عمره

روش عمره‌‌ای که رسول الله صلی الله علیه وسلم انجام داده و آن‌‌ را بیان کرده‌‌ است

کسی‌که نیت عمره دارد و از میقات می‌‌گذرد، از آن احرام می‌‌بندد و کسی‌که در فاصله‌‌ی مواقیت و مکه است، از هر جایی که نیت عمره کرده، احرام می‌‌بندد.

مستحب است که در شب یا روز از قسمت بالای مکه از ناحیه کَداء وارد مکه شود. – اگر در مسیر وی باشد- که امروز به بریع‌‌الحجون مشهور است. و نیز مستحب است از پایین مکه از ناحیه کُدی از مکه خارج شود – اگر در مسیر وی باشد- و چون وارد حدود حرم شد، تلبیه را قطع می‌‌کند. وقتی به مسجدالحرام رسید از هر دری که خواست با وضو وارد می‌‌شود؛ و در طواف کعبه از حجرالاسود شروع کرده و در حالی طواف می‌کند که خانه در سمت چپ او قرار دارد.

برای مرد سنت است که قبل از طواف یکی از بازوهایش را نمایان کند چنانچه وسط ردایش را زیر بخش راست گردنش قرار دهد و دو طرف آن ‌‌را سمت چپ گردنش و روی شانه‌‌ی چپ قرار دهد. (=اِضطِباع) و در تمام دورهای طواف چنین عمل کند.

سنت است که در سه دور اول با قوت و نشاط طواف کند (=رَمل) و در چهار دور دیگر آهسته‌‌تر به طواف ادامه دهد.

در طواف قدوم در حج و طواف عمره، اِضطِباع و رَمل فقط برای مردان سنت است.

– در هر دور چون در برابر حجرالاسود قرار گرفت، رو به آن کرده و آن‌‌ را لمس نموده و می‌‌بوسد. اما اگر بوسیدن حجرالاسود میسر نبود، با دست راستش آن ‌‌را لمس نموده و دستش را ببوسد. و اگر این مقدار هم میسر نبود آن ‌‌را با عصا یا چیزی مانند آن لمس کند و آن ‌‌را نبوسد. اگر این مقدار هم میسر نبود، با دست راستش به سوی آن اشاره کند و این بار دستش را ببوسد. و پس از این نایستد و به طواف ادامه دهد. و چون در راستای حجرالاسود قرار گرفت، یک‌‌بار الله اکبر بگوید و این کار را در هر دور انجام دهد. و پس از این در اثنای طوافش هر دعای شرعی که می‌‌خواهد، بخواند و به راز و نیاز با الله مشغول باشد و ذکر الله گفته و او را به یگانگی یاد کند و جز سخن نیک نگوید. و برای او جایز است که در اثنای طواف و سعی بین صفا و مروه، بخورد و بنوشد.

– چون از رکن یَمانی گذشت، در هر دور با دست راست آن ‌‌را لمس کند -درصورتی که میسر بود- اما نه آن‌‌را ببوسد و نه تکبیر بگوید. و اگر لمس آن میسر نبود، طوافش را ادامه دهد و نه تکبیر بگوید و نه به سمت آن اشاره کند. و بر زنان حرام است که در طواف به صورت فشرده در کنار مردان باشند.

بین رکن یمانی و حجرالاسود می‌‌گوید: ﴿رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِی ٱلدُّنۡیَا حَسَنَهٗ وَفِی ٱلۡأٓخِرَهِ حَسَنَهٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ﴾ [البقره: ۲۰۱]. «پروردگارا، به ما در دنیا نیکی [= روزی، سلامتی، دانش و ایمان] عطا کن و در آخرت [نیز] نیکی [عطا فرما] و ما را از عذاب آتش نگه دار».

سپس هفت دور کامل اطراف کعبه می‌‌چرخد. و هر بار که در برابر حجرالاسود قرار گرفت، تکبیر گفته و اگر میسر بود آن ‌‌را لمس می‌کند و می‌‌بوسد. و دو رکن دیگر را لمس نمی‌‌کند.

اگر امکان داشت بعد از طواف قدوم یا وداع یا هر طواف دیگری، بین حجرالاسود و دربِ خانه قرار می‌‌گیرد و سینه و صورت و دو ساعدش را بر خانه قرار داده و به دعا مشغول شده و خواسته‌‌هایش را از الله بخواهد.

– چون از طواف فارغ شد، شانه راستش را بپوشاند و به سوی مقام ابراهیم برود درحالی‌‌که این آیه را می‌‌خواند؛ ﴿وَٱتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبۡرَٰهِ‍ۧمَ مُصَلّٗى﴾ [البقره: ۱۲۵]. «و [مقرر کردیم که] مقام ابراهیم را نمازگاهی برای خویش انتخاب کنید».

– پس از این سنت است که دو رکعت کوتاه پشت مقام ابراهیم بخواند، البته اگر میسر بود. و اگر امکان آن نبود در هر قسمتی از مسجدالحرام که میسر بود، بخواند. و سنت است که در رکعت اول و دوم بعد از فاتحه، آنچه از قرآن میسر است، بخواند.

دعا کردن پس از این دو رکعت، جایگاه شرعی ندارد. و همچنین دعا کردن نزد مقام ابراهیم هیچ اصل و اساسی در شریعت ندارد. و هرکس با سنت مخالفت کند، در بدعت می‌‌افتد.

– چون از نماز فارغ شد، سنت است به سوی حجرالاسود رفته و در صورت امکان، آن‌‌ را لمس کند.

– در مرحله‌‌ی بعد متوجه صفا شود و سنت است که چون به آن نزدیک شد، فقط یکبار این آیه را بخواند: ﴿إِنَّ ٱلصَّفَا وَٱلۡمَرۡوَهَ مِن شَعَآئِرِ ٱللَّهِۖ فَمَنۡ حَجَّ ٱلۡبَیۡتَ أَوِ ٱعۡتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیۡهِ أَن یَطَّوَّفَ بِهِمَاۚ وَمَن تَطَوَّعَ خَیۡرٗا فَإِنَّ ٱللَّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ١۵٨﴾ [البقره: ۱۵۸]. «صفا و مروه از نشانه‌های [ظاهریِ شریعتِ] الله است؛ پس هر کس که حج خانه [کعبه] یا عمره به جای می‌آورد بر او گناهی نیست که طواف [= سعی] بین آن دو را [نیز] انجام دهد [و این کار، از رفتارهای جاهلیت تلقی نمی‌گردد]؛ و کسی که به میلِ خود کارِ نیکی انجام دهد، [بداند که] بی‌تردید، الله سپاس‌گزار [= بیش از عمل فرد به او پاداش می‌دهد] و داناست. [= می‌داند چه کسانی کار خیر انجام می‌دهند و سزاوار دریافت پاداش هستند]».

و می‌‌گوید: از قسمتی آغاز می‌‌کنم که الله آغاز کرده است. چون بالای صفا رفت و خانه را دید، رو به قبله ایستاده و سه بار تکبیر بگوید درحالی‌‌که دستانش را برای ذکر و دعا بالا می‌‌برد. چنان‌‌که کف دستش رو به آسمان باشد. سپس از الله به یگانگی یاد کرده و تکبیر و حمد او تعالی می‌‌گوید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ، أَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَهَزَمَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ».[۱]

«هیچ معبود راستینی جز الله یگانه‌‌ی بی‌‌همتا وجود ندارد. پادشاهی و ستایش تنها از آن اوست و او بر هرچیز تواناست. هیچ معبود راستینی جز الله یگانه‌‌ نیست؛ کسی‌که وعده‌‌اش را راست گردانید و بنده‌‌اش را یاری داد و احزاب را به تنهایی شکست داد».

بعد از این به هر دعایی خواست، بپردازد. سپس این ذکر را برای بار دوم خوانده و با آن هر دعایی خواست، می‌‌خواند. و این ذکر را برای بار سوم می‌‌خواند. در هر بار این ذکر را با صدای بلند گفته و دعا را آرام می‌‌خواند.

– چون این اعمال را انجام داد، از صفا به سوی مروه حرکت می‌کند و در این میان به ذکر الله و دعا به درگاه او با رعایت خشوع و فروتنی بپردازد. و به حالت عادی راه می‌‌رود تا اینکه در برابر عَلَم سبز قرار می‌‌گیرد. چون به علم سبز رنگ رسید، تا علم سبز دیگر با سرعت بیش‌تر حرکت می‌‌کند. و با رسیدن به علم سبز دوم، تا مروه به صورت عادی حرکت می‌‌کند. در طول انجام این اعمال، مشغول تهلیل و تکبیر و دعا می‌‌باشد. اما زنان در تمام رفت و برگشت‌‌های بین صفا و مروه به صورت عادی حرکت می‌‌کنند.

– چون به مروه رسید، از آن بالا رفته و رو به خانه کرده و سه بار تکبیر می‌‌گوید درحالی‌‌‌‌که دستانش را بالا می‌‌برد. و توقف کرده و به ذکر و دعا می‌‌پردازد. و به همان ترتیب کوه صفا عمل می‌‌کند.

سپس از مروه به سوی صفا پایین می‌‌آید؛ در بین دو علم سبز با سرعت بیش‌تر و در باقی مسیر به صورت عادی حرکت می‌‌کند. و این کار را هفت بار تکرار می‌‌کند. عمل سعی را از کوه صفا آغاز کرده و در مروه به پایان می‌‌رساند.

سنت است که برای سعی بین صفا و مروه طهارت داشته و این عمل را پشت سر هم انجام دهد. زنی که طواف خانه کرده و پس از آن دچار عادت ماهیانه شد، سعی و اعمال پس از آن ‌‌را کامل می‌‌کند.

سعی بین صفا و مروه، پس از طواف می‌‌باشد و برای کسی‌که دچار عادت ماهیانه یا عذر دیگری شده، جایز نیست که ابتدا سعی صفا و مروه را انجام دهد و بعد از پاک شدن، طواف را انجام دهد.

سنت این است که طواف و سعی را در طبقه هم‌‌کف انجام دهد. و نیز جایز است طواف و سعی را در طبقات بالاتر انجام دهد.

اگر میسر باشد، سنت است که طواف و سعی پشت سر هم انجام شود هرچند جایز است به دلیل عذری چون خستگی و… در اثنای انجام این دو عمل استراحت کند. اما در اثنای انجام این اعمال، آن‌ها را ترک نکند مگر به دلیل ضرورت یا عذری مباح چون وضو و امثال آن؛ و پس از برطرف شدن عذر بلافاصله برگردد و این اعمال را کامل کند.

زنان در طواف و سعی همچون مردان هستند جز اینکه در طواف عمل رمل را انجام نمی‌دهد و در سعی صفا و مروه به سرعت خود در میان دو علم سبز نمی‌‌افزاید. و از اظهار زینت و زیورآلات و اینکه چهره‌‌اش در برابر مردان بیگانه آشکار باشد و بلند کردن صدا و اختلاط با مردان خودداری می‌‌کند.

– چون عمل سعی به پایان رسید، افضل این است که سرش را بتراشد یا اینکه مقداری از موهای سرش را به طور یکسان از تمام سر کوتاه کند. و افضل این است که تمام سرش را با تیغ بتراشد.

در تراشیدن مو با ماشین، اگر تمام موهای سر را بتراشد، در حکم تراشیدن است و اگر چیزی از موها باقی بماند، در حکم کوتاه کردن خواهد بود. و تراشیدن و کوتاه کردن مو در انجام مناسک، از تمام بخش‌‌های سر به طور یکسان می‌‌باشد. و هرکس تنها بخشی از موهایش را بتراشد یا کوتاه کند بخشی از عمل واجب را انجام داده است و تراشیدن یا کوتاه کردن وی ناقص است. بنابراین بر وی واجب است بخشی را که نتراشیده یا کوتاه نکرده، تراشیده یا کوتاه کند، تا اینکه پاداش کامل این عمل را از الله متعال دریافت کند. کسی‌که موهایش ریخته باشد و در اصطلاح تاس باشد، نه مکلف به تراشیدن است و نه کوتاه کردن؛ و بر او واجب نیست که سرش را تیغ یا ژیلت بزند. چون با نداشتن مو، این امر واجب از وی ساقط می‌‌شود. زنان در ادای این بخش از مناسک، به طور یکسان از تمام موهای خود به اندازه سر انگشت کوتاه می‌‌کنند. و با این عمل مناسک عمره به پایان می‌‌رسد و برای عمره‌‌گزار تمام اعمالی که با احرام بستن حرام شده بود، حلال می‌‌شود. مانند لباس پوشیدن، عطر زدن، ازدواج و …

[۱]– متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۴۱۱۴ و مسلم حدیث شماره ۱۲۱۸ با لفظ مسلم

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …