- شخص حاجی در روز هشتم ذی الحجه که آن را روز ترویه([۱]) میگویند به نیت حج از جایی که ارادۀ حج نموده احرام میکند، به این صورت که لباس معمولی خود را از تن به در میآورد و همانند غسل جنابت غسل میکند و با بهترین عطری که دارد سر و ریش خود را خوشبو میکند و اگر در وقت فریضه بود نماز فرض را به جای میآورد و در غیر این صورت دو رکعت به نیت سنت وضو میخواند. پس از پایان نماز، احرام میکند یعنی به نیت اِحرام برای حج لبیک میگوید. روش لبیک برای حج چنین است: «لَبَّیکَ حَجّا» و اگر ترس این داشت که مانعی در راه حج وی قرار گیرد و نتواند آن را کامل کند در نیت خود شرط میگذارد و میگوید: «وإن حَبَسنی حابِسٌ فمَحَلی حیثُ حبَسَتنی»، یعنی اگر مانعی مرا باز داشت، محل من جایی است که مرا باز داشت، اما اگر ترس مانعی ندارد، شرط نمیگذارد.
- سپس به سوی مِنی خارج میشود و در آنجا نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را به صورت قَصر و بدون جمع به جای میآورد (یعنی هر نماز را در وقت خود میخواند و نمازهای چهار رکعتی را دو رکعت به جای میآورد)، زیرا رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ در منی نمازها را قصر میکرد اما جمع نمیکرد. منظور از قصر، دو رکعت خواندن نمازهای چهار رکعتی است.
- با طلوع خورشیدِ روز عرفه از منی به سوی عرفه میرود و در صورتی که برایش امکان داشت تا زوال آفتاب در نمره توقف میکند، اما اگر برایش ممکن نبود اشکال ندارد، زیرا توقف در نمره سنت است.
- با زوال آفتاب نماز ظهر و عصر را در وقت ظهر در دو رکعت به جای میآورد، سپس همۀ وقت خود را در عرفه به ذکر و دعا و تضرع به درگاه خداوند عزوجل صرف میکند و رو به قبله دستان خود را بلند میکند و هر دعایی را که میخواهد از درگاه خداوند میخواهد.
بیشترین دعای پیامبر در آن جایگاه بزرگ چنین بود: «لا إله إلا الله وحدَه لا شریک له، له الملک وله الحمدُ وهوَ علی کلِّ شیء قدیر»، و سعی میکند تا آخرین وقتِ روز فرصت دعا را غنیمت بشمارد زیرا بهترین دعا، دعای روز عرفه است.
- با غروب خورشید به سوی مزدلفه میرود و پس از رسیدن به آنجا نماز مغرب و عشاء را یکجا میخواند، مگر آنکه پیش از عشاء به مزدلفه برسد که در این صورت مغرب را در وقت آن میخواند، سپس منتظر میماند تا وقت عشاء فرا رسد و آن را نیز در وقت خود به جای میآورد.
اما اگر به سبب خستگی یا کم بودن آب یا هر مشکل دیگری نیاز به جمع بین دو نماز داشت اشکالی ندارد که نماز مغرب و عشاء را با هم بخواند حتی اگر وقت عشاء وارد نشده باشد، و اگر میترسد تا پیش از نیمه شب به مزدلفه نرسد میتواند پیش از رسیدن به مزدلفه نمازهایش را بخواند و به تاخیر انداختن نماز تا پس از نیمه شب جایز نیست.
- سپس شب را در مزدلفه میماند و با سر رسیدن وقت فجر نماز صبح را در اول وقت آن با یک اذان و یک اقامه به جای میآورد و به سوی مشعر الحرام میرود و لا اله الا الله و الله اکبر میگوید و هر دعایی که دوست دارد میکند تا هوا کاملا روشن شود. اما اگر نتوانست به مشعر الحرام برود همان جایی که هست دعا میکند به این صورت که رو به قبله دستانش را به آسمان بلند میکند.
- پس از آنکه هوا روشن شد پیش از طلوع خورشید به منی میرود و در «وادی محسر» سرعت خود را زیاد میکند. پس از آنکه به منی رسید هفت سنگریزۀ پی در پی ـ یکی پس از دیگری ـ را به سوی جمرۀ عقبه پرتاب میکند و با انداختن هر سنگریزه تکبیر میگوید. سنگریزۀ رمی جمرات باید تقریبا به اندازۀ هستۀ خرما باشد. عقبه آخرین جمرات و نزدیکترین آنان به مکه است.
- پس از پایان رمی، هَدی خود را قربانی میکند، سپس اگر مَرد است سر خود را میتراشد و اگر زن است تنها به اندازۀ یک بند انگشت از موی سرش را کوتاه میکند.
- سپس به مکه میرود و طواف و سعیِ حج را به جای میآورد و به منی برمیگردد و شبهای یازدهم و دوازدهم را در آنجا میماند و جمرات سه گانه را پس از زوال آفتاب در دو روز رمی میکند. بهتر آن است که پای پیاده برای رمی جمرات برود، اما اگر سواره برود اشکالی ندارد. نخست جمرۀ اول را که دورترین جمره از مکه است و پس از مسجد خیف قرار دارد با هفت سنگریزۀ پی در پی رمی میکند و با هر پرتاب تکبیر میگوید. سپس کمی جلو میرود و دعای طولانی میکند ـ در دعایی که دوست دارد ـ اما اگر زیاد ایستادن و دعا کردن برایش سخت است هر قدر که برایش ممکن است دعا میکند، اما شایسته نیست ایستادن و دعا را ترک کند زیرا دعا سنت است. سپس جمرۀ عقبه را با هفت سنگریزۀ پی در پی رمی میکند و با هر پرتاب تکبیر میگوید و پس از آن دعا نمیکند.
- با پایان رمی جمار در روز دوازدهم اگر خواست زودتر از آنجا میرود و در منی منزل میگیرد، و اگر خواست تأخیر کند، به منی میرود و شب سیزدهم را در منی میماند. همانطور که پیشتر گفتیم رمی جمرههای سه گانه پس از زوال آفتاب است، و دیرتر رفتن به منی بهتر است. رمی سوم واجب نمیشود مگر پس از غروب خورشید روز دوازدهم در حالی که خودش در منی است. در این صورت باید در منی بماند تا جمرات سهگانه را پس از زوال آفتاب رمی کند. اما اگر در روز دوم خورشید غروب کند در حالی که بر خلاف اختیار خود به سببی مانند ازدحام و ترافیک همچنان در منی باشد، ماندن در روز سیزدهم برای وی واجب نیست زیرا این ماندن خلاف اختیار او بوده [و قصد تاخیر نداشته است].
- وقتی میخواهد از مکه به سوی سرزمین خود بیرون رود پیش از رفتن، طواف وداع را به جای میآورد زیرا رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «کسی از شما [به سرزمین خود] نرود مگر آنکه آخرین دیدارِ وی با خانه [ی کعبه] باشد».([۲]) و در روایتی دیگر آمده که: «مردم را امر نمود تا آخرین دیدارشان با خانۀ کعبه باشد، جز آنکه برای زنان حائض تخفیف قائل شد».([۳]) زیرا بانوانی که در عادت ماهیانه یا نفاس هستند طواف وداع ندارند.
[۱]– روز هشتم ذی الحجه را برای این ترویه نام نهادهاند که مردم در این روز از مکه به منی آب میبردند به طوری که تا آخرین روز ایام حج برایشان کافی باشد زیرا در آن دوران در منی آب وجود نداشت. برخی گفتهاند برای این آن را ترویه نام نهادهاند که خداوند متعال در آن روز مناسک را به ابراهیم نشان داد (از ریشۀ رؤیه).
[۲]– به روایت مسلم در کتاب الحج، باب وجوب طواف الوداع وسقوطه عن الحائض (۱۳۲۷).
[۳]– بخاری در کتاب الحج، باب طواف الوداع (۱۷۵۵)، و مسلم در کتاب الحج، باب طواف الوداع (۱۳۲۸).