راههای تحمل حدیث بسیارند، از جمله:
سماع از کلام و لفظ شیخ[۱].
[۱]– سماع عبارتست از شنیدن مستقیم راوی از زبان شیخ، و فرقی ندارد که شیخ این حدیث را از روی کتابی بخواند یا از حفظ بگوید یا بر راوی املا نماید، و یا آنکه شاگرد حدیث را بشنود و سپس آن را بنویسد و یا ننویسد.
این روش تحمل حدیث همچنان که قاضی عیاض/ میگوید: رفیعترین طریق تحمل و روایت حدیث نزد بسیاری از علماست، و با به قول ابن صلاح رفیعترین اقسام نزد جماهیر علماست، اما قاضی عیاض گفته که جماعتی از اهل حجاز سماع را بالاترین درجه و طریق روایت نمیدانند، بلکه سماع و قرائت را در یک درجه دانستهاند و سپس میگوید: «این قول از امام مالک و ائمهی مدینه روایت شده است و از ایشان (مالک) و غیر او روایت شده که قرائت بر شیخ بالاترین مرتبهی تحمل و روایت حدیث است». (مراجعه کنید به: الإملاع، ص۶۹).
در این روش معمولا راویی که حدیث را از شیخ سماع میکند، حدیث را با الفاظ «حدثنا»، «أخبرنا»، «أنبأنا»، «سمعت فلانا یقول»، «قال لنا فلان» یا «قال لی فلان» و «ذکر لنا فلان» نقل میکند. البته باید بین مفرد یا جمع بودن این صیغهها تشخیص داد، در این مورد عبدالله بن وهب میگوید: «الفاظ روایت چهار لفظ است؛ اگر بگوییم «حدثنی»، یعنی آن را به تنهایی از شیخ شنیدهام، و اگر بگوییم «حدثنا» یعنی روایت را همراه دیگران از شیخ شنیدهام، و اگر بگویم «أخبرنی» یعنی روایت را بر شیخ خواندهام (یعنی حدیث را از طریق سماع نشنیده بلکه از طریق قرائت بر شیخ اخذ نموده)، و اگر بگویم «أخبرنا» یعنی کسی حدیث را بر شیخ قرائت نموده و من نیز میشنیدم». (الکفایه، ص ۲۹۴). و حافظ ابن کثیر/ گفته: «صیغهی مفرد در روایت کردن بالاترین صیغه است، راویی که عبارت «حدثنا» یا «أخبرنا» به کار گیرد، ممکن است جمع کثیری آن روایت را از شیخ شنیده باشند و شیخ راوی مورد نظر را مورد خطاب قرار نداده باشد، و تنها صیغهی مفرد است که که معلوم میکند شیخ راوی را خطاب قرار داده است». (اختصار علوم الحدیث، ص۱۲۲- علوم الحدیث؛ دکتر صبحی صالح، ص۷۱).
خطیب بغدادی گفته: بالاترین عبارات در این الفاظ اینست که راوی بگوید: «سمعت» و سپس «حدثنا» یا «حدثنی» بکار ببرد، زیرا معمول نیست که راوی در اخذ حدیث از طریق «اجازه» و «مکاتبه» از این الفاظ استفاده کند. (الکفایه، ص۲۷۱).
اما باید توجه داشت که رفیع بودن لفظ «سمعت» در تمامی وجوه نیست، چنانکه ابن صلاح میگوید: «حدثنا و أخبرنا» از جهت دیگری از «سمعت» بالاترند، و آن اینست که در صیغهی «سمعت» دلالتی بر خطاب قراردادن شاگرد (راوی) از سوی شیخ هنگام خواندن حدیث وجود ندارد، در حالی که در الفاظ «حدثنا و أخبرنا» چنین دلالتی وجود دارد که شیخ شاگرد را خطاب قرار داده و حدیث را برایش روایت نموده است. (علوم الحدیث، ص۱۴۱). زیرا ممکن است راوی که از لفظ «سمعت» در نقل حدیث خود استفاده میکند، مستقیما مورد خطاب شیخ قرار نگرفته باشد بلکه در جمعی از شاگردان حضور داشته و شیخ حدیث را برای جمع روایت نموده باشد. چنانکه امام زَرکَشی و قسطلانی گویند: اگر شیخ حدیث را بر عموم روایت کرده باشد، پس در این حالت «حدثنا» از «سمعت» رفیعتر است، ولی اگر بر خصوص روایت کرده پس «سمعت» رفیعتر است. (تدریب الراوی، ص۲۴۱).
نکتهی دیگر اینست که لفظ «حدثنا فلان قال: حدثنا فلان» از عبارت «حدثنا فلان عن فلان» بالاتر است، زیرا کلمهی «عن» در تدلیس روایاتِ غیر مسموع بکار گرفته میشد، لذا فرق است بین «حدثنا سفیان» با «عن سفیان». (الکفایه، ۲۹۱).
و ضعیفترین عبارات اینست که راوی بگوید: «قال» یا «ذکر» بدون آنکه لفظ «لی» را بکار بگیرد (یعنی بجای «قال لی» بگوید «قال»)، زیرا این لفظ توهم تدلیس میکند. (علوم الحدیث؛ دکتر صبحی صالح، ص۷۲).