خدا به سبب مرگ ، روح را از بدن افراد بشر جدا می سازد و در روز رستاخیز مردگان را زنده و از قبر ها خارج می کند و آنچه در قلبها و سینه های ایشان بوده است آشکار می سازد.
و هر انسانی که مکلف بوده باشد تمام اعمال نیک و بد خود را حاضر می بیند و با کار های بزرگ و کوچک خویش رو برو می شود و مشاهده می کند که در کتابی ثبت و نوشته شده اند که (( لا یغادر صغیرهو لا کبیره الا احصاها)) هر کس اندازه کارهای نیک و بدش را به وسیله معیار دقیقی که آن را میزان می گویند می فهمد و میزان اعمال مانند ترازوی سنجش جسمهای سنگین نیست.
و همچنانکه اصطرلاب که میزان برای تعیین اوقات است و خط کش که برای اندازه گیری میزان سطر هاست و علم عروض که میزان شعرها است ، با ترازوی معمولی فرق دارند ، میزان اعمال نیز غیر از ترازوی اجسام است و به وسیله آن به حساب کردارها و گفتارهای بندگان و آنچه به باطن و قلبشان خطور کرده است و اعتقادها و نیتهایی که داشته اند اعم از ظاهری و باطنی، نهان و آشکارا رسیدگی می شود .
کتاب الاربعین ، امام محمد غزالی ، ص(۳۷)