کسی که زندگی را همواره بر یک روال و شیوه میگذراند، قطعاً خسته و رنجور خواهد گشت؛ چون انسان بطور طبیعی از یک حالت خسته میشود. بنابراین خداوند، زمانها و مکانها را متفاوت گردانده و خوردنیها، نوشیدنیها و آفریدههای گوناگون و متنوعی آفریده است؛ شب و روز، زمین همواره و کوهستانی، سیاه و سفید، گرما و سرما، سایه و آفتاب و شیرین و ترش. خداوند، این تفاوت و تنوع را در کتاب خودش بیان نموده است: ﴿یَخۡرُجُ مِنۢ بُطُونِهَا شَرَابٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُ﴾ [النحل: ۶۹] «از شکمهایشان نوشیدنیای با رنگهای متفاوت، بیرون میآید». ﴿مُتَشَٰبِهٗا وَغَیۡرَ مُتَشَٰبِهٖۚ﴾ [الأنعام: ۱۴۱] «همگون و ناهمگون». ﴿وَمِنَ ٱلۡجِبَالِ جُدَدُۢ بِیضٞ وَحُمۡرٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهَا﴾ [فاطر: ۲۷] «و کوههای سفید و سرخ که رنگهای گوناگونی دارند». ﴿وَتِلۡکَ ٱلۡأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیۡنَ ٱلنَّاسِ﴾ [آل عمران: ۱۴۰] «و این روزها را میان مردم به گردش و چرخش در میآوریم».
بنی اسرائیل از خوردن بهترین خوراک خسته شدند؛ چون آنها همیشه همین خوراک را میخوردند. ﴿لَن نَّصۡبِرَ عَلَىٰ طَعَامٖ وَٰحِدٖ﴾ [البقره: ۶۱] «ما نمیتوانیم بر یک نوع غذا صبر کنیم».
مأمون، گاهی نشسته قرائت میکرد و گاهی ایستاده و گاهی در حال راه رفتن و سپس میگفت: انسان خسته میشود. ﴿ٱلَّذِینَ یَذۡکُرُونَ ٱللَّهَ قِیَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ﴾ [آل عمران: ۱۹۱] «آن کسانی که خدا را در حال نشسته و ایستاده و بر پهلو افتاده، یاد میکنند».
اندکی تأمل در عبادتها، نمایانگر تنوع و تازگی آنهاست. بعضی از اعمال و عبادات، قلبی و زبانی هستند و برخی، مالی میباشند. عباداتی از قبیل نماز، زکات، روزه، حج و جهاد؛ نماز، ایستادن، به رکوع رفتن و سجده کردن و نشستن است.
هر کس، میخواهد راحت و بانشاط باشد و به نتیجه خوبی برسد، باید در کار و زندگی روزمرهاش تنوع ایجاد کند. مثلاً هنگام مطالعه، در زمینههای مختلف مطالعه کند و قرآن، تفسیر، سیرت، حدیث، فقه، تاریخ، ادبیات و فرهنگ عمومی، همه را در اوقات مختلف مطالعه نماید. وقت خود را تقسیم کند؛ مدتی به عبادت بپردازد و قسمتی از وقتش را با انجام کار دیگری بگذراند. به دیدار دیگران برود و به استقبال و پذیرایی از مهمانها بپردازد و گاهی ورزش و تفریح کند. آنجاست که خود را چست و چابک و سرحال مییابد. چون او تنوع و تازگی را دوست دارد.
له فی الندی والبأس یومان عاشهما | وما منهمـــــا الا أغــر محـــجل |
«او، در اجتماع و در جنگ، دو روز دارد که سپری نموده و در هر دو سربلند درخشیده است».
فیوم یغیث النــاس من مـزن کفـه | ویوم یصب ّالموت والجیش جهفل |
«پس یک روز با کف دست به مردم آب میدهد و روزی دیگر مرگبار است؛ در حالی که لشکر، انبوه و زیاد میباشد».