دو نکته اساسی وجود دارد که هر گونه شبهه را از نبی بزرگوار صلى الله علیه وسلم رفع نموده و دهان هر افترا زننده یاوه گو که بخواهد به حرمت این رسول بزرگ انسانیت محمد بن عبدالله دست درازی کند را می بندد. هرگاه بخواهیم از امهات المومنین و حکمت تعدد روجات پیامبر گرامی سخن بگوییم باید همواره این دو نکته را در مد نظر داشته باشیم.
اولاً: تعدد زوجات رسول صلى الله علیه وسلم در پیری و هنگامی که سالهای عمر او از پنجاه گذشته بود انجام گرفت.
ثانیاً: تمامی زنان طاهره او ثیبات (بیوه) بودند، مگر ام المومنین عایشه رضى الله عنها که دوشیزه بود و تنها همسر پیامبر بود که در حال جوانی و بکارت با ایشان ازدواج کرد.
در نتیجه به راحتی می توان از نکات فوق الذکر پوچی این تهمت و بطلان آن ادعا را که مستشرقین حاقد و کینه توز به ایشان الصاق نموده اند ثابت نمود. چون اگر منظور از این ازدواجها شهوترانی و هوی پرستی می بود ایشان در سن جوانی و نه در سن سالمندی و پیری و آن هم با دوشیزگان کم سن و سال و نه بیوه های سالمند ازدواج می نمود. ایشان بودند که هنگام دیدار با جابر بن عبدالله که بر چهره اش اثر شادمانی و بشاشت ظاهر بود و به ملاقات آن بزرگوار آمده بود، فرمود: ((آیا ازدواج کرده ای؟)).
و او جواب داد: ((آری)).
و ایشان فرمودند: ((دوشیزه یا بیوه))؟
و جابر جواب داد: ((بیوه، یا رسول الله)).
و ایشان به او فرمودند: ((آیا بهتر نبود دوشیزه باکره ای می گرفتی که با او بازی کنی و او نیز با تو بازی کند و او را می خنداندی و او نیز تو را می خنداند.))
پس می بینیم که رسول صلى الله علیه وسلم ، او را به ازدواج با دختران باکره نصیحت می کند و آن بزرگوار راه و رسم را می داند، پس برای کسی که هدفش خوشگذرانی و شهوترانی است آیا عاقلانه و معقول است که دوشیزگان باکره را رها نموده و پس از دوران جوانی و پای گذاشتن در سن پیری به ازدواج با زنان بیوه راضی گردد؟