در نظر یهودیان انسانها دو دستهاند: بنی اسرائیل و غیر بنی اسرائیل.
در مورد بنی اسرائیلیها میتوان بنابر آموزشهای مشخصی که در کتب عهد قدیم وجود دارد، برخی از آنان را به بردگی گرفت. اما غیر بنی اسرائیلیها، چون جنس پست بشریتاند میشود که از طریق زور و قدرت هم آنها را به بندگی گرفت، زیرا این دسته جزو نژادهایی هستند که از گذشته تا کنون از طرف آسمان ذلت بر آنها فرض گشته است.
در باب بیست و یکم از سِفر خروج کتاب مقدس (۲-۱۲) چنین آمده است:
«هرگاه بردهای عبرانی خریداری کردی، شش سال برایت خدمت کند و در سال هفتم به طور مجانی آزاد میشود. اگر تنها آمده بود، تنها میرود و اگر به هنگام بردگی شوهر زنی باشد، او هم همراهش آزاد میشود اما اگر آقایش به او زنی داده باشد و از ازدواج آنها فرزندانی حاصل شده باشد، زن و فرزندان برای آقا میماند و برده باید به تنهایی برود. و اگر برده بگوید: من آقایم را دوست دارم و زن و فرزندم را نیز دوست دارم و بدون آنها نمیروم، آقایش میتواند او را به خدا تقدیم کند و او را به درگاه و یا ستون نزدیک میکند و گوش او را سوراخ میکند تا برای همیشه خدمتگذار باشد. اما اگر مردی دخترش را به عنوان کنیز بفروشد، شیوه آزادی او با بردهها تفاوت دارد. اگر مالکش اورا زشت بداند او را به حال خود میگذارد و حق ندارد که به دیگران هم بفروشد زیرا خود او رهایش نموده است. اما اگر آن کنیز را به عقد فرزندش درآورد مانند سایر دختران با او رفتار میکند، و اگر برای خود کنیز دیگری بگیرد، حق اولی در غذا و لباس و معاشرت کم نمیگردد. در غیر این حالتهای سه گانه، کنیز به طور مجانی آزاد میشود».
اما غیر عبرانیها معتقدند که میتوانند از طریق اسیر گرفتن و تسلط بر دیگران، برده بگیرند، زیرا نژاد خود را برتر از دیگران میدانند. آنان برای این حق خود از تورات دلیل میآورند:
حام پسر نوح -که پدر کنعان است- پدرش را عصبانی کرد. زیرا نوح مست شده بود و به حالت لختی در خیمه خود خوابیده بود و حام او را در این حالت دید، پس از اینکه نوح بیدار شد و متوجه شد که حام او را دیده است عصبانی شد و نسل کنعان را نفرین کرد و همانگونه که در تورات، سِفر تکوین، باب ۹/۲۵-۲۶ آمده است. نوح گفت که کنعان ملعون است و بردگی برای برادران او میباشد. و گفت: خدای سام رب مبارکی است و کنعان بنده آنان باشد. در همان باب/۲۷/ آمده است:«خداوند برای یافث گشایش کند تا در خانههای سام سکنی گزیند و کنعان بندگان آنان باشند».
ملکه «الیزابت اول» از این متون برای توجیه تجارت بردگان استفاده کرد زیرا همانگونه که روشن خواهد شد در این تجارت سهم فراوانی داشت.