مسیحیت نیز همانند یهودیت برده داری را تأیید کرد و در انجیل متنی که این موضوع را حرام کند یا آن را زشت بداند وجود ندارد. عجب این است که مورخ مشهور «ویلیام مویر» بر پیامبر ما ایراد میگیرد که چرا به طور قطعی بردگی را تحریم نکرد. با این وجود او از برخورد انجیل با بردهداری چشم پوشی میکند و از مسیح یا حواریون و یا ارباب کلیسا چیزی در این باره نقل نمیکند. در حالیکه «پولس» در نامههای خود به بردگان سفارش میکند که نسبت به ارباب خود خالص باشند، چنین توصیهای در نامه او به اهل افسس آمده است.
یکی از فیلسوفان قدّیس به اسم «توماس اکوینی» میگوید: رأی فیلسوفان هم مانند رأی رهبران دینی است و آنان نیز برمسئله برده داری اعتراض نکردهاند بلکه آن را نیکو شمردهاند زیرا استاد فلسفه یعنی ارسطو معتقد است که بردگی یکی از حالتهای طبیعی انسان است که برخی انسانها بر آن سرشته شدهاند. و قدیسان نیز تأیید کردهاند که فطرت انسانهاست که برخی از آنها را برده میکند.
در فرهنگ بزرگ قرن نوزدهم «لاروس» آمده است:«انسان نباید از تداوم بردگی تا به امروز در میان مسیحیان دچار حیرت شود، زیرا جانشینان رسمی دین، صحت و درستی آن را تأیید میکنند و مشروعیت آن را پذیرفتهاند».
و نیز چنین آمده است: «به طور خلاصه آئین مسیحیت تا به امروز برده داری را به طور کامل پذیرفته است و برای انسان مشکل است که ثابت کند، مسیحیت در تلاش برای باطل کردن آن بوده است».
در قاموس کتاب مقدس اثر دکتر «جورج یوسف» نیز آمده است که مسیحیت نه از جنبه سیاسی و نه از جنبه اقتصادی به بردگی اعتراضی نکرده و مؤمنان را برای دور کردن نسلشان از گرایش به برده داری در آداب و رسوم و حتی مباحثه در این زمینه بر نیانگیخته است، و بر ضد برده داران چیزی نگفته و بردگان را برای بدست آوردن آزادی تحریک نکرده است. حتی از زیانهای بردگی و زشتیهای آن سخن نگفته و دستوری قطعی برای آزاد کردن بردگان صادر ننموده است و این رابطه شرعی شده میان برده و مالک تغییر نکرده است، بلکه بر خلاف آن حقوق و وظایف هردو طرف [در تداوم این رابطه نامشروع] تأیید گشته است.
اکنون ما همه پدران سفید مسیحی و خواننده گرامی را فرا میخوانیم که دستورات اسلام را با این برنامهها مقایسه کنند.