رسول خدا صلی الله علیه وسلم دو مطلب را برایمان بیان نمودند که من یکی از آنها را دیده و منتظر دیگری هستم

در صحیحین از حذیفه ‌بن الیمان رضی الله عنه روایت شده که فرمود:

رسول خدا صلی الله علیه وسلم دو مطلب را برایمان بیان نمودند که من یکی از آنها را دیده و منتظر دیگری هستم فرمودند:

امانت{ امانت در اینجا به معنای اطاعت از دستورات الهی و به عبارتی همان امانتی است که خداوند آن را به انسان سپرده است} در ریشه دل‌ها جای گرفت و سپس قرآن نازل شده و مردم از قرآن و سنت آموختند و در مورد رفع و از بین رفتن امانت نیز چنین فرمودند: فرد می‌خوابد و امانت از دلش برداشته می‌شود و فقط اثری سیاه‌رنگ از آن باقی می‌ماند. سپس دوباره در حالت خواب از دلش برداشته می‌شود و این بار اثرش همچون پینه‌ای باقی می‌ماند. مثل اینکه اخگری را از روی پایت حرکت‌ دهی که بر اثر آن پای تو تاول زده و کمی باد کند و احساس کنی که آب کرده، در صورتی که چیزی نیست.{ شاره‌ای است به از بین رفتن تدریجی امانت در قلب‌ها که در مرحله اول کمی رنگ عوض می‌کند. بعد از آن رنگ مقداری دوام آورده می‌رود و بعد از آن اثری از خود باقی می‌گذارد همچون اخگری که بر پا قرار گرفته و آن را می‌سوزاند والله اعلم}

و کار به جایی می‌رسد که مردم در معاملاتشان امانتداری را کنار می‌گذارند تا جایی که گفته می‌شود: در فلان قوم مردی امانتدار وجود دارد و به مرد گویند: چه مرد قوی خوب و اندیشمندی است! در حالی که در قلبش به اندازه دانه خردلی هم ایمان وجود ندارد (زمانی بود که اصلاً برایم مهم نبود با چه کسی معامله می‌کنم. اگر مسلمان بود، اسلامش او را به من باز می‌گرداند، اگر نصرانی بود، مسئول مسلمانش او را به نزدم می‌آورد، ولی امروز فقط با فلان و فلان معامله می‌کنم).{ یعنی فقط با افرادی کم خرید و فروش می‌کنم. اشاره‌ای است به ازدیاد فتنه و کم شدن امانتداری جمله اخیر (زمانی بود تا آخر) از سخنان حذیفه است}

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …