از امام صادق روایت است: «صبر و مصیبت برای رسیدن به مؤمن سبقت می گیرند، اگر به مصیبت گرفتار
شد صبر و شکیبائی میکند و مصیبت و بی صبری برای رسیدن به کافر سبقت می گیرند، به مصیبت که گرفتار می شود، بی صبری و جزع و فزع می کند».
محمد بن مکی عاملی ملقب به شهید اول می گوید: «شیخ در المبسوط و ابن حمزه، نوحه خوانی را تحریم کرده اند و شیخ ادعا کرده که نوحه خوانی به اجماع ـ شیعیان ـ حرام است».
منظور از شیخ ابو جعفر محمد بن حسن طوسی ملقب به شیخ الطائفه است که نوحه خوانی را حرام دانسته و ادعا کرده نوحه به اجماع حرام است. یعنی: تا زمان طوسی شیعیان بر حرام بودن نوحه خوانی اجماع داشته اند.
شما را به خدا قسم بین این و آنچه که علمای شیعه فتوی می دهند مقایسه کنید.
آیت الله عظمی محمد حسین شیرازی می گوید: «لیکن از شیخ طوسی در المبسوط و ابن حمزه ثابت است که نوحه خوانی را مطلقاً حرام دانسته اند».
شیرازی می گوید: «در جواهر ادعا شده که به سر و صورت زدن و شیون و واویلا نمودن قطعا حرام است».
و محقق حلی متوفی ۶۷۶ هـ می گوید:
شیخ ـ طوسی ـ به دلیل اجماع می گوید: گرفتن مجلس عزا مکروه است؛ چون از هیچ یک از ائمه ثابت نشده که به خاطر عزاداری جلسه گرفته باشند. لذا مجلس عزاداری با سنت و راه و روش سلف مخالف است.
محمد بن مکی عاملی می گوید:
شیخ نقل کرده است که نشستن دو یا سه روز برای تعزیه به اجماع مکروه است و ابن ادریس او را رد کرده که این جمع شدن و ملاقات یگدیگر است و محقق، شیخ را بر حق دانسته؛ چون از کسی از صحابه و ائمه نقل نشده که برای عزاداری جلسه گرفته باشند؛ بنابر این جلسه ی عزاداری با سنت و راه وروش سلف مخالف است، اما به حد تحریم نمی رسد.
از روایات مذکور در این باره می توان استنباط نمود، لذا لازم دانستن استدلال به ملاقات با یگدیگر امری بی معناست و گواهی بر اثبات مقدم است …».
یوسف بحرانی در تعلیق بر روایات تحریم نوحه خوانی می نویسد:
بیشتر سخن اصحاب ما بر اساس اعراض و روی گردانی از این اخبار است و این اخبار را تأویل می کنند و حتی سخن شیخ را تأویل می کنند، که منظور نوحه ای است که در آن امور ممنوعه باشد، همانطور که از ظاهر سیاق حدیث اول فهمیده می شود، در « الذکری» پس از نقل قول شیخ و ابن حمزه مبنی بر تحریم نوحه خوانی آورده است که مقصود نوحه خوانی است که در آن امور باطل و حرام باشد، همانطورکه در النهایه تحریم نوحه را مقید کرده است و سپس دسته ای از روایات نهی از نوحه خوانی را نقل کرده می گوید: پاسخ این است که ما آن را حمل بر نوحه خوانی می کنیم که در آن امور منهیه باشد تا که بین روایات جمع کرده باشیم و چون که نوحه خوانی جاهلیت غالباً اینگو نه بوده و بدلیل اینکه اخبار و روایات ما خاص است و خاص بر عام مقدم است.
در ادامه می گویم: احتمال دارد روایات اخیر را بتوانیم حمل بر تقیه کنیم؛ چون نظریه تحریم نوحه خوانی را صاحب « المعتبر » از بسیاری از محدثین و جمهور نقل کرده است».
نتیجه سخن اینکه: شیخ طوسی وقتی می گوید: نوحه خوانی به اجماع علمای شیعیان حرام است، و مقید کردن و توجیه و احتمال آوردن امری معقول بنظر نمی رسد.
ای عاقلان شیعه بعد از این منتظر چه چیزی هستید؟.
مبحث دوم: به سر وصورت زدن جایز نیست.
امام محمد باقر می گوید: «بدترین نوع بی صبری فریاد کشیدن با واویلا و زدن به سر وصورت و سینه، وکشیدن موی پیشانی است و هر کس نوحه خوانی کند قطعا بی صبری کرده و از راه وروش ما خارج شده است».
امام صادق می فرماید: «هر کس در هنگام مصیبت دستش را به رانش بزند، پاداشش از بین می رود و نابود می شود».
بدیهی است که وقتی با زدن به پا و ران اجر و پاداش مصیبت زده از بین برود، زدن به سر وصورت و سینه به طریق اولی موجب از بین رفتن اجر و پاداش خواهد شد.
پیامبر می فرماید: «لیس منا من ضرب الخدود و شق الجیوب»: هر کس به صورت بزند و گریبان چاک کند، از جماعت ما مسلمانان نیست.
تیجانی می گوید:
از باقر صدر درباره ی صحت و سقم این حدیث سؤال کردم، گفت: شکی نیست که این حدیث صحیح است.
از یحیی بن خالد روایت می کنند که مردی به خدمت پیامبر آمد و گفت:
چه چیز موجب نابودی اجر و پاداش در مصیبت می شود؟
فرمود: اینکه مرد هر دو دستش را بهم زند، و صبر حقیقی آن است که در اولین مصیبت و یا آغاز مصیبت، صبر کنی و هر کس به مصیبت راضی باشد، خداوند از او راضی است و هرکس خشمگین و ناراضی باشد، همان نارضایتی نصیب او خواهد بود و پیامبر می فرماید:
«از کسی که به خاطر مصیبت، سر و موهایش را بتراشد و صدایش را بلند کند، بیزارم».
جعفر بن محمد از پدرانش از پیامبر روایت می کند که پیامبر از بلند کردن آواز در هنگام مصیبت و نوحه خوانی و گوش دادن به این آواز نهی کرد و نیز از زدن به سر وصورت نهی کرده است.
محمد مکی عاملی می گوید: «زدن به سر و صورت و خراشیدن صورت و کندن مو، به اجماع شیعیان حرام است، این را در مبسوط گفته است، چون این اعمال نشانه ی عدم رضایت از قضا و قدر الهی است».
شیرازی می گوید: «در هنگام مصیبت، زدن به صورت و کندن مو حرام است»
تیجانی سماوی ـ شیعی ـ با اشاره به گریه کردن پیامبر بر عمویش ابوطالب، حمزه و همسرش خدیجه، می گوید: «پیامبر در تمام حالات اشک رحمت می ریخت ….»
اما از اینکه فرد مصیبت زده، اندوهش را به حدی برساند که به سر و صورت بزند و گریبانش را بدرد، نهی کرده اند، وقتی از این نهی کرده، حال آن کسی که بدنش را با آهن و زنجیر می زند تا جایی که از آن خون جاری می شود ، چگونه است؟!
و نیز تیجانی می گوید: «امیر المؤمنین علی علیه السلام، آنچه عوام شیعه امروزه بنام عزاداری انجام می دهند انجام نداده اند و امام حسن، حسین و سجاد نیز انجام نداده اند .
تیجانی در خصوص امام سجاد می گو ید:
«او شاهد صحنه ای بوده استکه کسی از مردم آنچنان صحنه ای را ندیده اند،آری فاجعه ی غم انگیز کربلاء را با چشمانش مشاهده کرد که در آن پدر، عموها و تمام برادرانش کشته شدند، و مصیبتهایی دید که از دیدنشان کوهها نابود می شد. و در تاریخ نیامده که کسی از ائمه چیزی از این ـ عزاداریها را انجام داده باشد و یا به پیروان و شیعیان دستور داده باشد که به این صورت عزاداری کنند.
و نیز می گوید: «اغلب اهل سنت و جماعت از کارهایی که شیعیان در عاشوراء انجام می دهند؛ مانند: زنجیر زنی، قمه زنی و دیگر انواع عزاداری، انتقاد می کنند، علی رغم اینکه شیعیان در هند و پاکستان بیشتر از جاهای دیگر این کارها را انجام می دهند، اما رسانه های نمایشگر مانند تلویزیون فقط بر بخش عزاداریهای که در ایران می شود، متمرکزند.و آن هم بخاطر حاجتی که در دل یعقوب است که تمام افرادی که حوادث را دنبال می کنند و به امور اسلام و مسلمانان اهمیت می دهند، از آن آگاه هستند».
تیجانی اضافه می کند که حق را باید گفت: آنچه برخی از شیعیان انجام می دهند، در دین هیچ جایگاهی ندارد، هر چند تلاش گران برای دینی معرفی کردن آنها تلاش نمایند و یا مجتهدان، اجتهاد کنند و فتوا دهندگان فتوا دهند، تا آنرا در ثواب بزرگ و پاداش عظیمی قرار دهند، اینها فقط عادات و رسوم و عواطفی است که افراد را به طغیان کشانده و از حالت عادی خارج نموده و در نتیجه به یکی از رسوم ملی که فرزندان از پدران به ارث می برند، تبدیل شده که کور کورانه و بدون درک، تقلید می کنند و حتی برخی از عوام گمان می کنند که ریختن خون با زدن موجب نزدیکی به خداوند می شود، و برخی بر این باورند که هر کس این کارها را نکند، حسین را دوست ندارد» .