مبحث اول : شعائر حسینی
رسومی هستند که درزمان ائمه نبوده است . آنچه از عزاداری و اعمالی مانند: بر سر وصورت و بدن زدن ، نوحه کردن و … ، هر ساله انجام می شود ، به اعتراف علمای شیعه در زمان ائمه نبوده است.
ابو القاسم نجم الدین معروف به محقق حلی ، یاد آور شده که گرفتن مجلس عزاداری از صحابه و ائمه ، نقل نشده است یعنی : چنین مراسمی در میان ائمه و صحابه وجودی نداشته است و برگزاری چنین جلساتی با راه و روش سلف مخالف است.
آیت الله عظمی جواد تبریزی در پاسخ سؤالی که از ایشان پرسیده بودند نظر شما درباره شعائر حسینی عزاداری و… چیست؟ و در جواب آنانی که می گویند ، اینها رسوم و عاداتی هستند که در زمان ائمه ی اطهار نبوده ، لذا هیچ مشروعیتی ندارد چه می گویید ؟
در پاسخ می گوید: «شیعیان در زمان ائمه با تقیه زندگی می کردند و عدم وجود شعائر در زمان آنها به عدم مشروعیت آن دلالت ندارد و اگر شیعیان در آن زمان مثل الآن امکان اظهار شعائر و انجام آن را می داشتند، انجام می دادند، مانند: اینکه پرچم سیاه بر دروازه های حسینه ها و حتی خانه ها برای اظهار غم و اندوه ، نصب کنند».
از آیت الله العظمی علی حسینی فانی اصفهانی می پرسند که: « این امور ـ مسائل عزاداری ـ در زمان معصومین علیهم السلام نبوده ، در حالی که آنان خانواده ی صاحب مصیبت بودند و به عزاداری بر حسین اولویت داشتند ودرهیچ روایتی از آنان ثابت نشده که به عزاداری دستور داده باشند، امّا شیعیان این مسائل را از خودشان ساختند و شعائر مذهبی نامیدند و در روایات آمده که تمام بدعتها و فرجام همه ی آنها گمراهی وآتش است، آیت الله فانی اصفهانی در جواب می گوید:
پاسخ بسیار واضح است ؛ چون هر چیز جدید بدعت نیست، بدلیل اینکه، بدعتِ منفور و مردود، آنست که حکمی جدید از احکام تشریعی که از دین نبوده در دین بوجود بیاید، و منظور از روایاتی که در آنها بدعت و بدعتگذار مذمت شده این است که حکمی تشریعی به دین افزوده شود، این امر به حکم عقل، زشت و قبیح است ؛ چون حکمی شرعی را آورده که از شارع نبوده و آن را حکم شرعی و الهی قرار داده که از وحی آسمان گرفته شده ، و اگر چنین نیست، شبهات حکمیت که در روایات از آنها بیزاری شده کجا و حکم عقل به قبح مجازات و عذاب بر آنها کجا؟
روشن است که شعائر حسینی اینگونه نیست ؛ چگونه می تواند چنین باشد در حالی که به گریستن دستور داده شده ایم و آن عملی و واکنشی است که نیاز به سبب دارد، که سبب می تواند قولی مانند ذکر مصیبتها و سرودن مرثیه ها و یا عملی مانند اعمال اهل مصیبت باشد؛ لذا فقیه می تواند به جواز این شعائر فتوا دهد .
حسن مغنیه می گوید: در دوران آل بویه در قرن چهارم هجری این روز آزاد شد ـ عزاداری و سینه زنی و …- بنابر این مراسم عزاداری بوسیله آل بویه پایه گذاری شده است و همانطور که شایسته بود در بغداد، عراق، خراسان، ماوراء النهر و تمام دنیا آشکار شد و همه ی شهر سیاه پوش می شد و مردم با کاملترین صورتی که حادثه دردناکی را، عزاداری می نمودند و به عزا می نشستند، عزاداری کردند.
در زمان حمدانی در حلب، موصل و دیگر مناطق به همین صورت بود، امّا در زمان فاطمیان مراسم عزاداری حسینی در عاشوراء، تابع بغداد بود و به مراسم ساده ای که هم اکنون در تمام جهان اسلام بویژه ایران، عراق، هند، سوریه و … برگزار می شود، محدود می شد. و این جلسات نوحه خوانی و عزاداری برای عبرت گرفتن بر پا می شد. بنابراین شعائر حسینی به نمادی از مظاهر خدمت به حق و حقیقت تبدیل شد. »
آیت الله شیرازی در بحث دوران و مراحل شعائر عزاداری در گذر زمان در حالی که از ظلمی که مانع میشد شیعیان این شعائر را اظهار کنند ، شکایت دارد می گوید: «شیعیان در حالی که در ستمهای بنی امیه و بنی عباس محاصره شده بودند ، نمی توانستد اینگونه با جرأت عزاداری کنند ، فقط شرایط سخت گیری و آسان گیری همچون گل در بخشهای مختلف و متفاوت بوده؛ لذا شکلها و صورتهای عزاداری متفاوت و مختلف بوده است».
پس از این شیرازی پنج دوره یا مرحله را ذکر می کند :
دورره ی اول: شیرازی می گوید: «عزاداری شیعیان در این دوره منحصر به جمع شدن تعدادی از آنان در منزلی از شیعیان و سرودن یکی از آنان ابیاتی از شعر یا خواندن چند روایتی در رثای اهل بیت و گریستن دیگران با نهایت پنهان کاری و پوشیده بودن آن از ترس اینکه مبادا حکومتهای ظالم ، همچون دیوا نه بر آنان بپرند و آنان را دستگیر کنند».
شایان ذکر است که این سخن آقای شیرازی مدرک و سندی ندارد و هیچ یک از منابع معتبر شیعه به چنین مراسمی اشاره نکرده اند.
مقاله پیشنهادی
زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم
عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …