ولی در مورد روایت «لَا یَمسِکنَّ الناس علیَّ بِشَیء…» امام شافعی در مورد آن گفته است که این حدیث از طریق طاوس منقطع میباشد. ولی به فرض ثابت بودن حدیث، معنی آن حرام بودن پیروی از آنچه از او ثابت است و یا استدلال نمودن به آن نیست بلکه بدین معنی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم در مقام اقتدا و اسوه بودن میباشد ولی خداوند متعال او را بر خلاف سایر مردم به چیزهایی تخصیص داده است و اموراتی را که برای دیگران مباح نیست برای او تجویز نموده است همچنان که چیزهایی را که برای دیگران حرام نیست بر او تحریم کرده است. بنابراین معنی حدیث این است که مردم در چیزهایی که خداوند مرا به آن تخصیص داده است و حکم مرا در آن مورد بر خلاف حکم آنها قرار تأسی و اقتدا نکنند و هیچ کس در این امور خود را با من مقایسه نکند چون حاکم در همهی این موارد خداوند متعال است. اوست که در بعضی از احکام مرا با دیگران مساوی قرار داده و در بعضی دیگر فرق گذاشته است.
با این توضیحات معلوم و مشخص گردید احادیثی که صاحبان شبهات به آن استناد مینمایند بعضی از آنها نزد اهل علم به ثبوت نرسیدهاند و در بعضی که صحیح و ثابتند دلیلی برای ادعای آنها نیست. بنابراین برای اهل بدعتی که سنت را رها کردهاند و قرآن را بر خلاف ظاهر و بدون دلیل تأویل کردهاند حجت و دلیلی جز پیروی از هوای نفس نمیماند و پروردگار متعال راست میگوید آنجا که میفرماید:
﴿فَإِن لَّمۡ یَسۡتَجِیبُواْ لَکَ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّنِ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ بِغَیۡرِ هُدٗى مِّنَ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ۵٠﴾ [القصص: ۵۰].
«پس اگر دستور تو را اجابت نکنند بدان که تنها از هوی و هوسشان پیروی کردهاند و چه کسی گمراهتر از آن کسی است که بدون دلیل از جانب پروردگار از هوی و هوسش پیروی میکند. براستی که خداوند قوم ظالم را هدایت نمیکند.»
از پیروی هوی و هوس و گمراهی بعد از هدایت به خداوند متعال پناه میبریم.