آری گاهی عقلهای ما از درک حکمت و علت حدیث قاصر است و این عدم درک سبب ابطال صحت حدیث و حجت بودن آن نیست بلکه هرگاه حدیثی از رسول الله صلی الله علیه وسلم ثابت شد بر ما واجب است آن را قبول کنیم و به آن حسن ظن داشته باشیم و به مقتضای آن عمل کنیم و عقلهای خویش را متهم نماییم.
ابن عبدالبر میگوید: ابو اسحاق بن یسار میگوید: به من ابلاغ شده بود که رسول الله صلی الله علیه وسلم از آب خوردن از راه دهانهی ظرف نهی کرده است.
پیش خود میگفتم حتماً این حدیث موقعیت خاصی را بیان میدارد که در غیر این صورت خوردن از راه دهانهی کوزه آب چه اشکالی دارد تا اینکه از آن نهی شود؟ تا اینکه به من خبر رسید مردی از طریق دهانهی کوزه آب خورده و ماری که در کوزه بوده به دهنش افتاده و بلعیده است و در نتیجه مرده است که مارها و افعیها گاهی به کوزهها وارد میشوند آنگاه فهمیدم هر چیزی را که من قادر به تفسیرش نباشم حتماً راهی برای فهمش موجود است گرچه من به آن جاهل بمانم.
شبهه ی چهارم:
احادیث دیگری که به آن استناد میکنند، روایاتی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم در آن فرموده است:
«إنی لا أحلُّ إلا ما أحلَّ الله فی کتابه، ولا أحرِّم إلا ما حرَّم الله فی کتابه»[۱]
(من فقط آنچه را که خدا در کتابش حلال کرده، حلال میکنم و فقط آنچه را در کتابش حرام کرده، حرام میکنم.)
«لا یمسکنَّ الناس علیَّ بشیء، فإنی لا أحلُّ إلا ما أحلَّ الله ولا أحرَّم علیهم إلا ما حرَّم الله»[۲]
(مردم در چیزی بر من توقف نکنند چون من تنها چیزی را که خداوند حلال نموده، حلال کردهام و چیزی را که خداوند حرام نموده، حرام کردهام.)
آنها میگویند که پیامبر محور تحلیل و تحریم را بر اساس قرآن قرار داده و خودش را کنار گذاشته است.