رد بداء[۲۱] براى خدا و اینکه امامان در هستى دخالت نمیکنند
حضرت على÷ فرمود: «بدان اى فرزند، اگر پروردگارت را شریکى بود، پیامبران او هم نزد تو مىآمدند و آثار پادشاهى و قدرت او را مىدیدى و افعال و صفات او را مىشناختى؛ ولى خداى تو -آن گونه که خود خویشتن را وصف کرده- خدایى است یکتا؛ کسى در مُلکش با او مخالفتى نکند؛ هرگز زوال نیابد و همواره خواهد بود؛ پیش از هر چیز بوده است، که او را آغازى نیست، و بعد از هر چیز خواهد بود، که او را نهایتى نیست؛ فراتر از این است که پروردگاریاش به دانستن و شناختن به دل یا به چشم ثابت شود. چون این را دانستى، اکنون چنان کن که از چون تویى شایسته است؛ با وجود خُردى قدر و منزلتش و اندک بودن تواناییش و فراوانى ناتوانیش و بسیارىِ نیازش بهپروردگارش، در فرمانبردارى از او و ترس از عقوبت او و بیم از خشم او. او تو را جز به نیکى فرمان ندهد و جز از زشتى باز ندارد»[۲۲].
این سخن امیرالمؤمنین دلیلی است بر نفی ارادۀ تکوینی از ائمه و اینکه خداوند متعال از عقیده «بداء» مبرا و منزه است؛ بنابراین تنها به نیکی امر میکند و فقط از زشتی و بدی بازمیدارد. از این رو، چنین نیست که او کسی را به کار خیر امر نماید و سپس [نتیجۀ] آن را برای آن شخص تغییر دهد.
[۲۱]- «بداء» از اندیشههای بدعتآمیز شیعه است. این عقیده میگوید: خداوند متعال در اثر برخی اعمال، سرنوشت انسانها را -که از پیش تعیین کرده است- تغییر میدهد. به بیان دیگر، شیعیان رافضی اعتقاد دارند که سرنوشتشان در دست خودشان است و با تغییر مسیر و روش، قادرند سرنوشت خود را تغییر دهند. این باور بدین معناست که اللهأ امری را مقرر مینماید و بعداً از آن انصراف میدهد. (ویراستار) [۲۲]- نامه ۳۱.