الله متعال میفرماید: ﴿فَبِمَا رَحۡمَهٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِکَۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُتَوَکِّلِینَ١۵٩﴾ [آل عمران: ۱۵۹].
«[ای پیامبر،] به [سببِ] رحمت الهی است که تو با آنان [= اصحاب،] نرمخو [و مهربان] شدی؛ و اگر تندخو و سنگدل بودی، قطعاً از اطرافت پراکنده میشدند؛ پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنان مشورت کن و آنگاه که تصمیم [بر انجام کاری] گرفتی، بر الله توکل کن؛ [چرا که] بیتردید، الله توکلکنندگان را دوست دارد».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَبَّلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم الحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَعِنْدَهُ الأَقْرَعُ بْنُ حَابِسٍ التَّمِیمِیُّ جَالِسًا، فَقَالَ الأَقْرَعُ: إِنَّ لِی عَشَرَهً مِنَ الوَلَدِ مَا قَبَّلْتُ مِنْهُمْ أَحَدًا، فَنَظَرَ إِلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم ثُمَّ قَالَ: «مَنْ لَا یَرْحَمْ لَا یُرْحَمْ».[۱]
از ابوهریره روایت شده که گفت: پیامبرصلی الله علیه وسلم حسن بن علی را بوسید، اقرع بن حابس که نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم بود، گفت: من، ده فرزند دارم و هیچیک از آنها را نبوسیدهام. رسول الله صلی الله علیه وسلم به او نگاه کرد و فرمود: «کسی که رحم نکند، مورد رحمت قرار نمیگیرد».
عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه وسلم قَالَ: «إِذَا صَلَّى أَحَدُکُمْ لِلنَّاسِ فَلْیُخَفِّفْ، فَإِنَّ مِنْهُمُ الضَّعِیفَ وَالسَّقِیمَ وَالْکَبِیرَ؛ وَإِذَا صَلَّى أَحَدُکُمْ لِنَفْسِهِ فَلْیُطَوِّلْ مَا شَاءَ».[۲]
ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت میکند که فرمود: «هرگاه یکی از شما برای مردم پیشنماز شد، نماز را کوتاه بخواند؛ زیرا در میان نمازگزاران، (افرادِ) ضعیف، بیمار و سالخورده هستند. و اگر برای خود (یعنی به تنهایی) نماز خواند، هر اندازه که خواست، نمازش را طولانی بگرداند».
وَمِنْ رَحْمَتِهِ بِالخَدَمِ قَولُهُ صلی الله علیه وسلم: «هُمْ إِخْوَانُکُمْ، جَعَلَهُمُ اللهُ تَحْتَ أَیْدِیکُمْ، فَأَطْعِمُوهُمْ مِمَّا تَأْکُلُونَ، وَأَلْبِسُوهُمْ مِمَّا تَلْبَسُونَ، وَلَا تُکَلِّفُوهُمْ مَا یَغْلِبُهُمْ، فَإِنْ کَلَّفْتُمُوهُمْ فَأَعِینُوهُمْ».[۳]
و از جمله رحمش بر خدمتکاران این است که فرمود: «آنها برادران شما و خدمتکاران شما هستند که الله آنها را زیر دست شما قرار داده، آنها را از آنچه میخورید، بخورانید و از آنچه میپوشید، بپوشانید. و آنها را به چیزی مجبور نکنید که توانایی آن را نداشته باشند و اگر آنان را به کاری واداشتید، پس کمکشان کنید».
عَنْ أَنَسٍ قَالَ: کَانَ غُلامٌ یَهُودِیٌّ یَخْدُمُ النَّبِیَّ صلی الله علیه وسلم فَمَرِضَ، فَأَتَاهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم یَعُودُهُ، فَقَعَدَ عِنْدَ رَأْسِهِ، فَقَالَ لَهُ: «أَسْلِمْ». فَنَظَرَ إِلَى أَبِیهِ وَهُوَ عِنْدَهُ، فَقَالَ لَهُ: أَطِعْ أَبَا الْقَاسِمِ، فَأَسْلَمَ، فَخَرَجَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم وَهُوَ یَقُولُ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْقَذَهُ مِنَ النَّارِ».[۴]
انس میگوید: نوجوانی یهودی که برای رسول الله صلی الله علیه وسلم خدمت میکرد، بیمار شد. پیامبر صلی الله علیه وسلم به عیادتش رفت و بر بالینش نشست و به او فرمود: «مسلمان شو». آن پسر، به سوی پدرش که نزد او نشسته بود، نگاه کرد. پدرش گفت: از ابوالقاسم (محمد صلی الله علیه وسلم) اطاعت کن. (یعنی اسلام را بپذیر). او مشرف به اسلام شد. رسول الله صلی الله علیه وسلم در حالیکه از منزل خارج میشد فرمود: «سپاس بر الله که او را از آتش دوزخ، نجات داد».
[۱]– متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۵۹۹۷ و مسلم حدیث شماره ۲۳۱۸ با لفظ بخاری
[۲]– متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۷۰۳ و مسلم حدیث شماره ۴۶۷ با لفظ بخاری
[۳]– متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۳۰ و مسلم حدیث شماره ۱۶۶۱ با لفظ مسلم
[۴]– بخاری حدیث شماره ۱۳۵۶