رجعت

رجعت یک عقیده شیعی است وبیشتر شیعیان بدان شناخته شده اند که برای اثبات به گفته تعدادی از بزرگان آنها استناد میجوئیم ، شیخ مفید میگوید :« اتفقت ‍‍الإمامیه على وجوب رجعه کثیر من الأموات إلى الدنیا قبل یوم القیامه[۱]» شیعه امامی بر اینکه بسیاری از اموات پیش از قیامت به دنیا بر میگردند اتفاق دارند. محمد جواد مغنیه میگوید : « إن الله سیعید إلى هذه الدنیا قوما من الأموات ویرجعهم بصورهم التی کانوا علیها ، وینتصر الله بهم لأهل الحق من أهل الباطل ، وهو معنى الرجعه [۲] » خداوند جمعی از مردگان را درهمان شکل و قیافه که برآن بوده اند به این دنیا بر میگرداند و به واسطه آنها اهل حق را بر باطل یاری می دهد.

مفتی زاده نیز معتقد است پیامبرصلی الله علیه وسلم ودیگر صالحان بعد از مرگ و رفتن به عالم برزخ می توانند با اذن پروردگار به دنیا برگردند و این کار متحقق نیز گشته است ، با این فرق که اهل شیعه معتقد به برگشت خوب و بد به گمان خویش هستند و مفتی زاده برگشت به دنیا را تا جای که ما اطلاع داریم تنها در مورد صالحان بیان داشته است آنجا که اظهار میدارد :

« هرگاه حضرت رسول _صلوات الله و سلامه علیه و آله _ کسی را سرافراز فرمایند ، با مآموریت و رسالت خاص از طرف خداست . ……….آخر آن حضرت اگر با اذن یا رسالت الهی ، نسبت به کسی ، آشنائی و محبت پیدا کردند ، از پروردگار برایش درخواست مغفرت و رحمت میکند . زیرا میشود اهل این دنیا ، از دعای خیر یکدیگر ، یا اهل برزخ یهره گیرند .[۳] »

کسی که از منبع و سرچشمه وحی فاصله گرفت حتما به بیراهه خواهد رسید و کسی که متون صحیح دینی را به خاطر وهمیات مورد استناد قرار ندهد داشتن انتظاری جز این خطاست ، رسول گرامی اسلام در حدیث صحیح می فرماید : ( اذا مات ابن آدم انقطع عمله الا من ثلاث صدقه جاریه او علم ینتفع به او ولد صالح یدعو له [۴]) هرگاه انسان از دنیا رفت عملش تنها از سه راه جریان خواهد داشت ، صدقه ای که آثارش بعد از مرگ ادامه یابد و علمی که نفع برساند و فرزند صالحی که برایش دعا کند . بنابراین خداوند بندگانش را بعد از مرگ به انجام هیچ کاری همچون دنیا مکلف نخواهد کرد چون در آن صورت لازمه اش تکلیف انسان بعد از مرگ و عدم انقطاع پرونده اعمال بود و از طرف دیگرانسان صالح بعد از مرگش مشمول رضای پروردگار خواهد شد لذا ادعای انجام این گشت و گذارطاقت فرسا برای پیامبران و یاهر فرد صالح دیگر ادعای بدون دلیل و سندی بدون مدرک است و این امور چون ادعاهای خیالبافانه متصوفه است که هر مشکلی را با ادعا اثبات و هر سندی را با خواب و رویا رد میکنند. عقیده به رسالت خاص داشتن پیامبران برای فردی آنهم بعد از مرگ، ادعای است که فاقد هرگونه دلیل شرعی است چون در طول تاریخ اسلام هیچ صالحی مدعی آن نشده است نه اصحاب کرام و نه تابعین و نه امان هدایت یافته چنین مسئله ای را در کتابهای خویش طرح نکرده اند و تنها کسانی مدعی این امور گشته اند که فریب شیطان را خورده و در نهایت ادعای نبوت و گاها الوهیت نموده اند که ملاحظه زندگی باب و بها الله و غلام احمد قادیانی و… موجب عبرت است .

آقای مفتی زاده دنیای بعد از مرگ را با دنیایی که در آن زندگی میکنیم با هم اشتباه کرده است به همین خاطر است که مدعی است : « آخر آن حضرت اگر با اذن یا رسالت الهی ، نسبت به کسی ، آشنائی و محبت پیدا کردند ، از پروردگار برایش درخواست مغفرت و رحمت میکند » رسالت پیامبر با مرگش پایان یافته و بعد ازاو پیروانش باید حامل این رسالت باشند به همین دلیل است که در آخرین خطبه اش در حجهالوداع حاضرین را سفارش میکند که به غائبان برسانند و همچنین دعای رسول خدا صلی الله علیه وسلم برای اهل ایمان در برزخ روی نم دهد بلکه در قیامت و هنگام تحقق شفاعت روی خواهد داد که مفتی زاده چنانکه در نوار مجادله با ملا عزیز ترجان بیان می دارد منکر آن است . و حتی در صورت امکان ، باز هم داشتن چنین انتظاری از رسول نوعی ظلم در حق ایشان بود چون همانگونه که شیخ الاسلام در (قاعده الجلیله فی التوسل والوسیله) بیان میدارد این کار واداشتن رسول خدا به انجام دادن کاری است که خداوند او را بدان مکلف ننموده است چون دنیای پس از مرگ، دنیای عمل برای پاداش نیست درحالی که دعا کننده به سبب دعا برای دیگران پیش خداوند ماجور میگردد، ولی این امر با مرگ انسان پایان می پذیرد . اما مفتی زاده در مورد رسول خدا صلی الله علیه وسلم چنان فکر میکند که ایشان دائم در گشت و گذار است و احتمال عبورکردنشان را حتی درحال عبادت،هنگام نمازخواندن میدهد لذا از پیروانش می خواهد :« در نماز هنگامی که از محبوبترین عزیزان خود و جملگی دوستان سلام میکنید آنهم سلامی رو در رو ، گاه گاهی امیدوار باش که محبوبت از مقابلت بگذرد و سلامت را بشنود و جوابت را بدهد .[۵] » و تنها بدین امر بسنده نمی کند بلکه ذوق زده، لجام زبان را در دست خیال گذاشته تا گویای تمام آن چیزی باشد گه دل تنگش آرزوی آن را دارد و نام چنین فردی را غیر غافل خوشبخت می نهد چنانکه می گوید : « اما توضیحی دیگر راجع به ارتباط اهل برزخ با اهل دنیا ، همه غیر غافلان خوشبخت ، بلی میتوانند درخواست کنند و چه بسا ، بحسب حدود تعهد و دلسوزی شان در دنیا نسبت به خلق درخواستشان ، کم یا زیاد یا همه ، پذیرفته گردد.[۶] » مفتی زاده در عالم خویش چون یک سالک بریده از شریعت بر اساس حدسیات خویش سخن میراند و مستند سخنان خویش را هیچ آیه و حدیثی قرار نمی دهد و به سخن هیچ یک از برگزیدگان امت اعم از اصحاب و دیگران استناد نمی جوید ، که این کار تنها نتیجه همین مسائلی است که او مدعی آنست و خودرا نیز بری از آن غیر غافلان خوش بخت، نمی داند بلکه این ارتباطات ادعایی را نیز وسیله تحول در مورد خویش می داند آنجا که در شعرهایش بدان استناد میکند .ایشان برای اثبات ادعای رجعت و بازگشت پیامبر به دنیا به حکایات توسل می جوید واظهار میدارد :

« دو نمونه هم از مبارکترین حضور در بیداری :۱_ پدرم ارادت عمیق به مرحوم شیخ جبیب الله کاشته ر داشت ….. آن بزگوار برای افراد لایق تعریف کرده : هنگامی که با افراد دیگر در خدمت مرحوم شیخ محمد لون درس حدیث در کتاب شریف بخاری می خواندند در بعضی جلسات ، وجود مبارک حضرت رسول _ ص _ حاضر شده بطوری که هم استاد گرامی و هم چند نفر از شاگردان سرفراز ، از جمله همین مرحوم شیخ حبیب الله ، تشریف آوردن آن حضرت را درک می کنند . …. ۲ _ در یک شب معراج شیخ سیف الله دکاندار و چند نفر دیگرکه به گمانم یکی همین شیخ سیف الله بوده برای احیای شب با عبادات گوناگون به خانه مرحوم ملا عبدالله دشه یی که استادشان بوده میروند . استاد جلسه را با بحث از بعضی ماجراهای حیات پر مشقت و جهاد پیامبر محبوب اسلام _ ص_ مبارک میگرداند و جماعت با حالی مبارک به نماز جماعت می ایستند ، بعد ار مدتی نماز خواندن ، شروع به دعا خواندن می کنند و در آن اثنا رسول گرامی _ ص_ تشریف فرما میشوند و همه از جمله خود شیخ سیف الله هم این تشریف را درک میکنند. [۷]

صوفیها نیز برای شیخهای خویش مدعی کرامات و معجزه اند واگر کسی در خواست دلیل کند برایش یک سری حکایات بازگو میکنند خداوند متعال در قرآن در مورد مردگان می فرماید (… فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَى عَلَیْهَا الْمَوْتَ ..[۸])کسی که خداوند مرگش را مقرر داشته است نگه میدارد . لذا ادعای گشت و گذار با این کفیت احتیاج به دلیل شرعی دارد .

سرانجام مفتی زاده برای رسول خدا صلی الله علیه وسلم ادعاهای خارج از وصف و گمان دارد چیزی که خداوند آن را در حیطه قدرت بشر قرار نداده است او میگوید : « برای حضرت رسول _ ص_ یا هر فرد دیگر این امکان هست که به اراده پروردگار در زمانهای متعدد به نسبت آن عالم که به نظر ما زمان واحد می آید به دیدار چند نفر در چند مکان برود ، همچنانکه د رخواب پیش می آید ( و قطعا ممکن نیست خدا اجازه دهد که احوال ذهنی یا قلبی یا جسمی کسی یا روح هرکس از اهل برزخ یا از اهل این دنیا به جای حضرت محمد _ ص_ شناخته شود .) [۹] » مگرپیامبر خدا صلی الله علیه وسلم بشر نبود؟ پس چگونه مقدور است بشری در یک لحظه در چند مکان متعدد باشد ؟ مگر نه اینست که خداوند در کتابش به او دستور می دهد که به مردم بگوید که من بشری چون شما هستم و فرق من با شما در این است که برای من وحی می آید؟ مگر خود رسول الله صلی الله علیه وسلم ما را از غلو و افراط در مورد خویش منع نفرموده است ؟ و سرانجام نتیجه چنین مسائلی تنها و تنها اینست که مخلوقی را بالاتر از مقام و موقعیتی قرار داد که خداوند به او داده است چیزی که درنهایت موجب شرک و کفر خواهد شد چنانکه در امم گذشته نیز چنین مسائلی روی داد و سبب گمراهی گشت . برای بهتر روشن شدن قضیه امکان دیدن پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم در دنیا ودر حالت بیداری، به شارحان سنت مراجعه کرده و گوش دل به سخنانشان می سپاریم :

درصحیح بخاری از انس رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرموده است : (من رآنی فی المنام فسیرانی فی الیقظه ولا یتمثل الشیطان بی ) هرکس مرا در خواب ببیند پس مرا در بیداری خواهد دیدو شیطان نمی تواند خود را به صورت من درآورد. لطفا معنی آن را توضیح دهید ، آیا ممکن است انسان قادر به دیدن رسول خدا صلی الله علیه وسلم در بیداری شود ؟

جواب : سنت خداوند براین جاری است که انسان را بعد از آنکه نبود خلق کند سپس آنها را بیازماید تا بهترینها معلوم گردند، آنگاه بعد از پایان مدت معلوم جهان را وداع کرده و سرانجام در روز قیامت برای حساب و پاداش زنده گردند خداوند متعال میفرماید : ( کیف تکفرون بالله وکنتم أمواتا فأحیاکم ثم یمیتکم ثم یحییکم ثم إلیه ترجعون ) چگونه به خداوند کافر میشوید در حالی که نبودید و او شما را زنده گرداند و سپس شما را میمیراند و سرانجام شما را زنده میکند سپس به سوی او برمیگردید. و در سوره مومنون می فرماید ( ثم إنکم بعد ذلک لمیتون ثم إنکم یوم القیامه تبعثون ) سپس شما بعد از آن خواهید مرد و سرانجام روز قیامت زنده میشوید . و خداوند متعال این قانون آفرینش را بطور عام برای پیامبران و رسولان حتی پیامبر ما محمد صلی الله علیه وسلم نیز قرار داده است و میفرماید : ( إنک میت وإنهم میتون ثم إنکم یوم القیامه عند ربکم تختصمون) تو می میرید و آنها نیز خواهند مرد و آنگاه روز قیامت نزد پروردگار به شکایات شما رسیدگی می شود . رسول خداصلی الله علیه وسلم بعد از آنکه رسالت را ابلاغ نمود و خداوند به وسیله ایشان دین را تکمیل و حجت را بر مردم اقامه نمود وفات کرد، اصحابش رضی الله عنهم بر او نماز میت خواندند و در همانجای که وفات کرده بود یعنی منزل عایشه صدیقه رضی الله عنها او را دفن کردند وبعد از ایشان خلفای راشدین اداره امور مسلمین را عهده دار شدند و در آن دوران مسائل متعددی روی داد و آنها با اجتهادات خویش در سدد رفع مشکل برآمدند و در هیچکدام از آنها به رسول خداصلی الله علیه وسلم مراجعه نکردند پس هرکس بعد از این مدعی شود پیامبر را درحال حیات و در بیداری قبل از برپایی قیامت دیده است، و یا با او سخن گفته و یا اینکه از او چیزی شنیده گمانش باطل است ،چون ادعایش مخالف نصوص و واقعیت و سنت پروردگار در میان بندگانش می باشد، و این حدیث هم نمی رساند که هرکس اورا درخواب ببیند ذاتش را درحالت بیداری دیده است چون احتمال دارد منظور حدیث این باشد که او در قیامت مرا خواهد دید یا اینکه تفسیر خوابش رامی بیند چون در بعضی از احادیث دیگر آمده ( فقد رآنی ) به تحقیق مرا دیده است و این می رساند که رویایش صادق بوده است لذا مومن در خواب صادقانه پیامبر را در همان صفات و خصوصیات که در دنیا داشته است می بیند. برای توضیح بیشتر به کتاب علامه ابن حجر در فتح الباری مراجعه نمائید .[۱۰] در فهرست فتاوی و مقالات شیخ بن باز _ رحمه الله_ حول همین موضوع می گوید که: در حدیث متفق علیه آمده است که فرمود : (من رآنی فی المنام فقد رآنی فإن الشیطان لا یتمثل فی صورتی )هرکس مرا در خواب ببیند حقیقتا مرا دیده است که شیطان قادر نیست خود را به صورت من در آورد .این حدیث صحیح است و دلالت براین دارد هرکس رسول خدا صلی الله علیه و سلم را در همان صورت معروف که داشت ببینند او را دیده است چون شیطان به صورت رسول خدا صلی الله علیه وسلم در نمی آید، که لازمه اش این نیست که بیننده از جمله صالحین است و در چیزی که مخالف شرع است به او اعتماد نمائیم بلکه واجب است آنچه که بیننده مدعی دیدن و شنیدنش از رسول خداست بر کتاب و سنت عرضه کنیم و هرچیز از آن را موافق با آنها یا یکی از آنها دیدیم بپذیریم و در صورت مخالفت با آنها یا هرکدام، آن را رها کنیم چون خداوند متعال قبل از وفات رسولش دین را برای این امت کامل و نعمتش را بر آنها تمام نموده است ،بنابراین هرکس رسول خدا صلی الله علیه وسلم را برخلاف صفاتی که داشته است مانند اینکه اورا بدون محاسن ویا با رخصار سیاه ببیند خوابش باطل است چون رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرموده است (فإن الشیطان لا یتمثل فی صورتی ) شیطان قادر نیست خود را به صورت من درآورد . این می رساند که شیطان می تواند در غیر صورت اصلی رسول خدا خود را به شکل او در آورد و برای گمراه کردن مردم مدعی شود که رسول خداست ، بعد باید توجه کرد هر مدعی صادق نیست و تنها سخن صادقان ،مورد اطمینان، وپایدار بر شریعت خداوند پذیرفته میشود .

افراد بیشماری چون ابوجهل و ابو لهب و عبدالله بن ابی سلول بزرگ منافقان و دیگران رسول خدا را در حال حیات دیده و به او ایمان نیاورده اند لذا دیدنش علیه الصلاه و السلام در خواب ( به تنهائی )از باب اولی نمی تواند بیانگر چیزی باشد .

وصلی الله علی سلنا محمد و اله و صحبه وسلم

[۱] المقالات ج ۱/۱۳

[۲] [الشیعه فی المیزان/۵۴] [۳] مجموعه ای از نامه های کاک احمد مفتی زاده شماره ۲ ص۱۲

[۴] رواه مسلم و غیره

[۵] مجموعه ای از نامه های کاک احمد مفتی زاده شماره ۲ ص ۳۹

[۶] مجموعه ای از نامه های کاک احمد مفتی زاده شماره ۲ ص ۶۱

[۷] مجموعه نامه های کاک احمد مفتی زاده (۱ الی ۱۲ ) نامه شماره ۸ ص ۱۱۲ و ۱۱۳

[۸] زمر ۴۲

[۹] مجموعه نامه های کاک احمد مفتی زاده (۱ الی ۱۲ ) نامه شماره ۸ ص ۱۱۴

[۱۰] اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه والإفتاء ( فتوی رقم ۹۸۹۸ )

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …