و اگر آنان دوست میداشتند که در بین امت، مجتهدانی پیدا شود، هرکسی را که علاقمند به یادگیری بیشتر علم و تحقیق است و درست دارد که نقصان علمی خود را تکمیل کند، تشویق میکردند، و تمامی سعی و تلاش خود را برای از بین بردن دیوار و مانع تعصب و بازگشت امت است به سوی پهنه وسیع و هموار کتاب و سنت بکار میبردند، وروش خود را در تحقیق و رای و نظر تغییر داده و برای طلاب علمی کتابهای فقهی که دلایل شرعی را ذکر کرده، و خالی از عیبهای زیادی که در کتابهای فقهی قدیم وجود دارند، انتخاب میکردند، و در رفع موانع سخت مذهبی گام برداشته و فقه را بروشی که امروز آن را فقه مقارن مینامند، مورد تعلیم و تعلم قرار میدادند. ولی متاسفانه بجای این کارها، میبینی که آنان با هر کسی که میخواهد عقل و فکر خود را بکار برد، برای کسب علم تلاش کرده، و از اسارت تقلید آزاد گردد، و از محدوده و چهاردیواری زندان مذهب خارج شود، با او به جنگ و دشمنی میپردازند، و شدیداً با مخالفت کرده و حملات جدّی بر ما تحمیل میکنند، فقط بخاطر اینکه هر گاه مسألهای فقهی بر ما مبهم، دو پهلو، گنگ و و یا نامعلوم باشد، و از حکم خداوند تبارک و تعالی در مورد این مساله از عالمی سئوال کنیم، از ما میپرسد؟مذهب شما چیست؟ در جواب به او میگوئیم: ما ملتزم به یک مذهب واحد نیستیم، تمامی امامان مذاهب، امامان ما هستند و از تمامی نظرات و اقوال آنان استفاده میکنیم، خودمان را نسبت به تبعیت کردن از اجتهاد مجتهدی خاص در تنگنا و فشار قرار نمیدهیم بلکه رای و نظر هر کدام از مجتهدین به کتاب و سنت نزدیکتر باشد آن را انتخاب کرده و به آن عمل میکنیم و ضمناً میخواهیم که حکم برتر از جهت دلیل را درباره این مساله برای ما بیان کنند، یعنی برای ما مشخص کنند که حکم کدامیک از امامان به لحاظ دلیل قوی تر و ارجح تر است. زمانی که موضوع را اینگونه مطرح میکنیم، استاد یا عالمی را که از او سئوال کردهایم، میبینی از فرط عصبانیت و ناراحتی شکل ظاهری او تغییر کرده و چهره اش عبوس و گرفته شده و خشم و عصبانیتش زیادتر میشود، صدایش را بلند کرده و آشفته و سراسیمه از کوره در رفته و با انواع اتهام ما را سنگ باران میکنند میگوید:مبتدع، گمراه کننده، و دشمن امت هستید شما خوارج و اصحاب مذهب پنجم… و غیره و بالاخره هر چه اتهام و سبّ و دشنام در سر دارد، به ما نسبت میدهد. متاسفانه اغلب اساتید و بزرگان دینی در جامعه ما اینگونه هستند، زمانیکه از آنان در رابطه با دلیل شرعی برای حکم مسألهای سئوال میکنی، عصبانی یا ناراحت و خشمگین میشوند، اگر بر حسب تصادف یکی از آنان سعه صدر بیشتری داشته باشد – اگر چه تعداداندکی از آنان این طرز هستند – و هیچگونه ناراحتی و عصبانیتی در قبال این حرکت از خودشان نشان نمیدهند، بدان که بحقیقت درون او پر از کینه و دشمنی نسبت به تو است و آن را از تو و در مقابل تو مخفی و پنهان میکند مگر ما چکار کردهایم و میخواهیم چه کار بکنیم – ما جماعت سلفی – ای مردم، که علما و بزرگان دینی اینگونه از کسانی که در بین ما مردم را دعوت میکنند، ناراحت و خشمگین میشوند؟آیا عدم التزام ما به یک مذهب معین و مشخص جرم گناه و گمراهی و سرپیچی از او امر و دستورات خداوند- تبارک و تعالی- و رسول اوص است؟
مقاله پیشنهادی
خیار(داشتن اختیار در معامله)
حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …