برای پیروزی در زندگی و رسیدن به محبت الهی، راه و رسم مشخص و معلومی وجود دارد که سرآغاز این راه و روش، پیروزی از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلمو قبول رفتار و اخلاق و آداب اوست. این بهترین و نزدیکترین راه هدایت و نشانۀ کمال ایمان و صدق یقین است.
خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
﴿قُلۡ إِن کُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِی یُحۡبِبۡکُمُ ٱللَّهُ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡ ذُنُوبَکُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ ٣١﴾ [آلعمران: ۳۱].
«بگو: اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناه شما را ببخشاید و خداوند آمرزنده و مهربان است».
اقدام برای عمل به شریعت اسلام و دستورات آن، و قدرت و توانایی انجام فرائض و مسنونات الهی، سرمایۀ اساسی برای کسانی میباشد که قصد قربت به الله و نزدیکی به خدا را دارند. از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده که حضرت محمد صلی الله علیه و سلمفرمود: خداوند تبارک و تعالی در حدیث قدسی فرموده است:
«هرکس با دوستی از دوستانم دشمنی کند با او اعلان جنگ کردهام، بندهام به چیزی دوست داشتنیتر از آنچه که بر او فرض کردهام به من نزدیکی نمیجوید؛ همیشه بندهام به وسیله نوافل، به من نزدیکی کرده تا این که دوستش بدارم و چون دوستش داشتم من گوش او میشوم که با آن میشنود و چشمش که به آن میبیند و دستش که به آن چنگ میزند و پایش که با آن راه میرود، و اگر از من خواست به او میدهم و اگر از من پناه جوید به او پناه میدهم»([۱]).
دوستان خدا جانشینان او هستند که به اخلاق خدایی تربیت شده اند، حق هرچیز را میشناسد و کارها را به موقع انجام میدهند و واسطه رحمت برای مسلمانان و موجب نگرانی و قهر کافران و همیشه مهیا و آماده برای اعلای «کلمه الله» میباشند و یار و یاور حق هستند و از مرگ هراسی ندارند و نمیترسند.
﴿فَسَوۡفَ یَأۡتِی ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ یُحِبُّهُمۡ وَیُحِبُّونَهُۥٓ أَذِلَّهٍ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ یُجَٰهِدُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوۡمَهَ لَآئِمٖۚ ذَٰلِکَ فَضۡلُ ٱللَّهِ یُؤۡتِیهِ مَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِیمٌ ۵۴﴾ [المائده: ۵۴].
«خداوند گروهی را به جای ایشان بر روی زمین خواهد آورد که خداوند دوستشان میدارد و آنان خداوند را دوست میدارند، نسبت به مؤمنان نرم و فروتن بوده و در برابر کافران سخت و نیرومندند، در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ سرزنش کنندهای هراسی ندارند و این هم فضل خداست، آن را به هرکس که بخواهد میدهد».
نظافت بدن و لباس، پاکی قلب سلامت عقل و اخلاق خوب، وسیله تقرب و نزدیکی به خداوند است.
﴿إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِینَ وَیُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِینَ ٢٢٢﴾ [البقره: ۲۲۲].
«خداوند توبهکاران و پاکیزهگان را دوست دارد».
و نجاست، (نجاست بدن، لباس، دل و عقل) انسان را از خدا دور نگه میگرداند.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡمُشۡرِکُونَ نَجَسٞ﴾ [التوبه: ۲۸].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! مشرکان ناپاکند».
﴿وَیَجۡعَلُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِینَ لَا یَعۡقِلُونَ ١٠٠﴾ [یونس: ۱۰۰].
«و خداوند بر کسانی که نمیاندیشند پلیدی را قرار میدهد».
خداوند پاک است و پاکی را دوست دارد، قدرتمند است و انسان شجیع را دوست دارد، سخی است و سخاوتمندان را دوست دارد.
حضرت رسول صلی الله علیه و سلمفرمود: «خداوند تبارک و تعالی پاک است و پاکی را دوست دارد، پاکیزه است و دوستدار پاکیزگی، خداوند بخشنده است و بخشش را دوست دارد، خداوند سخی است و بسیار بخشنده را دوست دارد، پس جلو خانههایتان را نظافت کنید و خود را به یهود تشبیه نکنید»([۲]).
اعتراف به نعمت خدا و حمد و ثنای او عمل صالح است. حضرت صلی الله علیه و سلمفرمود: «بندگان خدا، هرگاه هنگام خوردن و نوشیدن، حمد و ثنای خدا را به جا بیاورند خداوند از آنان راضی میشود»([۳]). و فرمود: «رأس الشکر الحمد لله» «اول شکر حمد و ثنای خداوند است». و فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ یُحِبُّ أَنْ یُحْمَدَ»([۴]) «خداوند دوست دارد که ستایش شود».
اقدام به کردار نیک و فضائل انسانی آنچه خیرش جنبه عمومی داشته باشد تأثیر به سزایی دارد و نیز میدان پیشگیری در خیرات وسیع است.
پس صبر و پایداری و جهاد و نیرومند بودن و حقخواهی و عدالت و توکل به خدا و تقوا و پرهیزکاری همۀ اینها برای رغبت در خیر و صلاح لازم است و باید در این رابطه در آیات الهی تفکر و تأمل کرد.
﴿وَکَأَیِّن مِّن نَّبِیّٖ قَٰتَلَ مَعَهُۥ رِبِّیُّونَ کَثِیرٞ فَمَا وَهَنُواْ لِمَآ أَصَابَهُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا ٱسۡتَکَانُواْۗ وَٱللَّهُ یُحِبُّ ٱلصَّٰبِرِینَ ١۴۶﴾ [آلعمران: ۱۴۶].
«و چه بسیار پیامبرانی که همراه او تودههایی انبوه کارزار کردند و در برابر آنچه در راه خدا بدیشان رسید سستی نورزیدند و ناتوان نشدند و تسلیم دشمن نگردیدند و خداوند شکیبایان را دوست دارد».
﴿إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلَّذِینَ یُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِهِۦ صَفّٗا کَأَنَّهُم بُنۡیَٰنٞ مَّرۡصُوصٞ ۴﴾ [الصف: ۴].
«در حقیقت خدا دوست دارد کسانی را که در راه او صف در صف، چنان که گویی بنایی ریخته از سرب هستند جهاد میکنند».
﴿إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُتَوَکِّلِینَ ١۵٩﴾ [آلعمران: ۱۵۹].
«خداوند توکلکنندگان را دوست میدارد».
﴿وَأَقۡسِطُوٓاْۖ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِینَ ٩﴾ [الحجرات: ۹].
«و عدل به پا دارید که خداوند دادگران را دوست دارد».
﴿وَأَحۡسِنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ١٩۵﴾ [البقره: ۱۹۵].
«و نیکی کنید که خدا نیکوکاران را دوست دارد».
﴿بَلَىٰۚ مَنۡ أَوۡفَىٰ بِعَهۡدِهِۦ وَٱتَّقَىٰ فَإِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِینَ ٧۶﴾ [آلعمران: ۷۶].
«آری! هرکس به پیمان خود وفا بکند و پرهیزکاری نماید، بیتردید خداوند پرهیزکاران را دوست دارد».
به کارگیری این قاعده و دستورات موجب پیشرفت فرد میشود، و اجتماع را به انتها درجۀ کمال میرساند.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلمفرمود: «خداوند متعال عمل شما را هرچه خوبتر و استوارتر و پارساتر باشد دوست دارد»([۵]).
«خداوند همکاری با غمزدگان و مصیبتدیدگان را دوست دارد»([۶]).
«خداوند لطف و نیکویی در هرکار را دوست دارد»([۷]).
یعنی خداوند خوشخلقی و مهربانی در قول و عمل، سهلگیری در امر دین و دنیا و در معاشرت با خویشاوندان را، دوست دارد.
«خداوند گشادهروی خندان و خندهرو را دوست دارد»([۸]).
«خداوند جوان توبهکننده را دوست دارد»([۹]).
«خداوند متعال جوانی را که جوانیاش را صرف عبادت خدا کند، دوست دارد»([۱۰]).
«خداوند شخص اهل تقوا و بخشندۀ (پنهانی) را دوست دارد»([۱۱]).
«خداوند بندۀ مؤمن صاحب حرفه و پیشه را دوست دارد»([۱۲]).
«خداوند کسانی را که در دعا الحاح و اصرار ورزند دوست دارد»([۱۳]).
«خداوند دوست دارد که از رخصت الهی استفاده کنید، همانگونه که دوست دارد و اجباتش را ادا کنید»([۱۴]).
«خداوند همین که اثر نعمتش را بر بنده خودش میبیند خوشحال است و دوست دارد»([۱۵]).
«خداوند انسان زرنگ و غیرتمند را دوست دارد»([۱۶]).
غیرتی که خدا آن را دوست دارد، آن است که با یقین قیام به حق نماید و غیرتی که نکوهیده است و خدا آن را دوست ندارد، آن است که با سوء ظن پیش آید.
«خداوند مسامحه و گذشت و مهربانی در خرید و فروش و ادای دین را دوست دارد»([۱۷]).
«خداوند بنده مؤمن و فقیر و پاکدامن و عیالوار را دوست دارد»([۱۸]).
«زن زائو نزد خداوند از زن زیبای نازا خوبتر است. من روز قیامت به فراوانی شما افتخار میکنم»([۱۹]).
«خداوند کار ارزشمند و شرافتمندانه را دوست دارد و کار پست و سخن بیهوده و بیمعنی را مکروه میداند»([۲۰]).
«خداوند دوست دارد که حمد او گفته شود»([۲۱]).
«خداوند عدالت و انصاف را در بین فرزندان حتی در بوسیدن، دوست دارد»([۲۲]).
«خداوند خوب و نیکو است و نیکویی را دوست دارد و هنگامی که اثر نعمتش بر بندهاش را ببیند خوشحال است و نیازمندی که اظهار فقر و تنگدستی کند، دوست ندارد»([۲۳]).
«خداوند متعال خوب است و نیکویی را دوست دارد، بخشنده است و بخشنده را دوست دارد و همچنین اخلاق حسنه را دوست دارد و سخن بیهوده و بیمعنی را نمیخواهد»([۲۴]).
«نزد خداوند، مؤمن نیرومند و توانا از مؤمن ضعیف و ناتوان محبوبتر است و در هردو خیر و منفعت است»([۲۵]).
«اگر دو مرد به خاطر خدا باهم محبت کنند، هرکدام از آنها محبت بیشتر به دیگری داشته باشد پیش خدا محبوبتر است»([۲۶]).
«خداوند متعال بسیار آمرزنده است و عفو و گذشت را دوست دارد»([۲۷]).
«بهترین اعمال و محبوبترین آن نزد خدا با دوامترین آن است، اگرچه کم باشد»([۲۸]).
«کسانی که به خاطر من و دوستی من و به خاطر محبت من مینشیند و بذل بخشش میکنند آنان شایسته محبت من هستند»([۲۹]).
«حضرت رسول دستهای از سپاهیان را به سرکردگی مردی به سریه فرستاد، آن مرد نمازها را همیشه به سوره اخلاص ختم میکرد. وقتی که باز گشتند این موضوع را به حضرت گفتند، حضرت صلی الله علیه و سلمفرمود: از او بپرسید چرا همیشه سوره اخلاص را در آخر فاتحه خوانده؟ از او پرسیدند، گفت: چون سوره اخلاص صفات خداوند رحمان است، خوشم آمد که همیشه آن را بخوانم. حضرت صلی الله علیه و سلمفرمود: به او بگویید که خدا او را دوست دارد»([۳۰]).
«واعظان و خیرخواهان نزد خدا محبوبترین بندگان خدا هستند»([۳۱]).
«محبوبترین بندگان نزد خدا کسی است که کار نیک و انجامدهندۀ آن را دوست دارد»([۳۲]).
«محبوبترین و نزدیکترین بندگان پیش خدا در روز قیامت امام عادل و دورترین و مبغوضترین بندگان امام ظالم است»([۳۳]).
«محبوبترین نامها پیش خدا عبدالله و عبدالرحمن است»([۳۴]).
«بهترین و نزدیکترین شما به من در روز قیامت، اخلاق درستان و حاجت برآورندگان و الفتدهندگان هستند».
«زشتترین و ناپسندترین شما نزد من در روز قیامت بسیار بیهودهگویان و دانشمندان متکبر میباشند»([۳۵]).
«محبوبترین ادیان پیش خداوند دین پاک و مایل به حق است»([۳۶]).
«بهترین و محبوبترین کردار نزد خدا، نماز در وقت خودش، بعد نیکی به پدر و مادر، سپس جهاد در راه خدا میباشد»([۳۷]).
«بهترین حالات و محبوبترین اعمال نزد خدا آن است که در حالت مردن، زبانت با ذکر خدا باشد»([۳۸]).
«بهترین کردار نزد خدا آنست که گدای گرسنه را سیر نمایید و یا دفع بدهکاری او نمایید و یا مشکلات او را برطرف نمایید»([۳۹]).
«بهترین و خوبترین روش بعد از ادای فرائض آنست که مسلمانی را شاد نمایید»([۴۰]).
«محبوبترین و بهترینِ اعمال نزد خدا حفظ و نگهداری زبان است»([۴۱]).
«بهترین رفتار نزد خدا آن است که دوستی به خاطر خدا باشد و دشمنی و قهر هم به خاطر خدا باشد»([۴۲]).
«محبوبترین نامها نامی است که عبادت خدا انجام دهد و درستترین اسمها حارث و همام است»([۴۳]).
«محبوبترین جای شهر نزد خدا، مساجد و مبغوضترین آن بازار است»([۴۴]).
«محبوبترین جهاد پیش خدا گفتن کلمه حق است که در پیش امام ظالم و ستمکار گفته شود»([۴۵]).
«محبوبترین سخنان نزد من راستترین آن است»([۴۶]).
«محبوبترین کلام نزد خدا چهار است: سبحان الله، الحمد لله، لا إله إلا الله، الله اکبر که با هرکدام آنها شروع کنید اشکالی ندارد»([۴۷]).
«بهترین بازیها و سرگرمیها نزد خداوند تیراندازی و اسبسواری است»([۴۸]).
«محبوبترین بندگان پیش خدا سودمندترین شما برای عیالش است»([۴۹]).
«محبوبترین بندگان نزد خدا کسانی هستند که دارای اخلاق حسنه میباشند»([۵۰]).
«محبوبترین خانهها نزد خدا خانهای است که یتیمی عزیز و محترم در آن باشد»([۵۱]).
«ترک دنیا کن، خدا شما را دوست دارد. و آنچه در دست مردم است ترک کن، مردم شما را دوست دارند»([۵۲]).
[۱]– روایت بخاری.
[۲]– روایت ترمذی بسند حسن از سعد.
[۳]– روایت مسلم از أنس.
[۴]– روایت طبرانی.
[۵]– روایت ابویعلی و ابن عسکر از عایشه.
[۶]– روایت ابویعلی و دیلمی از انس و ابن عساکر از ابوهریره.
[۷]– روایت بخاری و مسلم از عایشه.
[۸]– روایت بیهقی و شیرازی و دیلمی از ابوهریره.
[۹]– روایت ابوشیخ از أنس به سند ضعیف.
[۱۰]– روایت ابونعیم.
[۱۱]– روایت مسلم از سعید بن ابی وقاص.
[۱۲]– روایت طبرانی و بیهقی به سند ضعیف از ابن عمر.
[۱۳]– روایت بیهقی و طبرانی از عایشه.
[۱۴]– بیهقی و طبرانی از ابن عمر.
[۱۵]– ترمذی از عبدالله بن عمرو بن عاص.
[۱۶]– ابوداود طیالسی از علی بن ابی طالب.
[۱۷]– روایت ابوهریره.
[۱۸]– از عمران بن حصین.
[۱۹]– از قانع در معجم الصحابه.
[۲۰]– روایت طبرانی از حسن بن علی.
[۲۱]– روایت طبرانی.
[۲۲]– روایت ابن بخار از نعمان بن بشیر.
[۲۳]– روایت بیهقی از ابوسعید.
[۲۴]– روایت بیهقی از طلحه بن عبیدالله.
[۲۵]– روایت مسلم.
[۲۶]– روایت طبرانی و ابویعلی و ابن حبان و حاکم و گفته: صحیح الإسناد است.
[۲۷]– روایت ابن عدی از عبدالله بن جعفر.
[۲۸]– روایت بخاری و مسلم.
[۲۹]– روایت مالک از ابی ادریس خولانی.
[۳۰]– روایت بخاری و مسلم.
[۳۱]– روایت عبدالله بن امام احمد از حسن.
[۳۲]– روایت ابن ابی دنیا و ابوشیخ.
[۳۳]– روایت احمد و ترمذی.
[۳۴]– روایت مسلم.
[۳۵]– روایت ترمذی.
[۳۶]– روایت احمد.
[۳۷]– روایت احمد.
[۳۸]– روایت طبرانی و بیهقی.
[۳۹]– روایت طبرانی.
[۴۰]– روایت طبرانی.
[۴۱]– روایت بیهقی.
[۴۲]– روایت احمد از ابی ذر.
[۴۳]– روایت طبرانی از ابن مسعود.
[۴۴]– روایت احمد از جبیر.
[۴۵]– روایت احمد از ابی امامه.
[۴۶]– روایت احمد از مسور.
[۴۷]– روایت احمد از سمره.
[۴۸]– روایت ابن عدی از ابن عمر.
[۴۹]– از مراسیل حسن.
[۵۰]– روایت طبرانی.
[۵۱]– روایت بیهقی.
[۵۲]– روایت طبرانی و بیهقی.