بعد از پایان شرح عقیده ی اسلامی و بیان ویژگیها و مشخصه های آن، چه زیباست که روش عملی زندگی اسلامی را در مسلمانان زنده کنیم. و در پرتو آن با التزام به اوامر و نواهی پروردگار، با صدق و راستی با نفس روبرو شویم و تمام تلاش خود را در این راه و در پس پرده ی زندگی برتر بذل کنیم؛ حیات و زندگی برتر برای خود، جامعه و امت خودمان.
در مقالات گذشته به علت توجه ما به شیخ الاسلام ابن تیمیه اشاره کردیم بدین جهت که ایشان با منهج سالم و درست و افکار واضح و روشن و استناد به جهت ها و دلایل عقلی از دیگران متمایز می باشد علاوه بر آن، ایشان به فهم قرآن کریم، احاطه ی دقیقی داشته است؛ درایت وسیع و عمیقی نسبت به احادیث نبوی داشت و اجتهادات و آراء و نظریات ایشان موافق با نصوص شریعت بود. استفاده کردن از علم علما جز با نشر و پخش افکار آنها و اجرا کردن آنها نیست – میان قدیم و جدید فرقی نیست -. چرا که ما می خواهیم از نظرات آنان در حل مشکلات جدید، بهره ببریم زیرا برانگیختن تمدن اسلامی ابتدا با تغییر نفس و تزکیه ی آن و شناخت ذات امت و نقش آن حاصل می شود؛ اما توان ما چقدر خواهد بود در سازندگی تمدن اسلامی که از از عقیده و شریعه و ارزش ها نشات می گیرد؟ تمدنی که تنها مطابق با این قانون زنده شده و استمرار می یابد. اما توجه به نقشه ها، مناهج و اهداف بدون تربیت انسان و تعدیل رفتار و منش، تلاشی بیهوده است که طوفان آنرا پخش کرده و برملا می کند…! پس باید نسبت به اقناع مسئولان و صاحبنظران و نویسندگان در باب ضرورت توجه به این دو با هم و وسعت این توجه، حریص باشیم.
این رای و نظر ما توهین به برنامه ها و عملکردها نمی باشد بلکه به نظر ما، ما به شدت نیازمند نقشه ها و برنامه های علمی و در پی آن تفیذ و اجرای عملی آن با دقت و دور اندیشی هستیم و امت ما باید مطابق با این برنامه و طرح محکم، در عصر مجازی و عصر کامپیوتر از دیگران سبقت بگیرند.
ولی آمادگی درونی و عملی و مخاطب قرار دادن عقلهای مردم با اقناع و تشویق به مسابقه در راه تحقق اهداف، باید ملازم و همراه با نقشه های نظری باشد چرا که فواید آنها تنها با مردانی حاصل می شود که به فواید آن قانع و به اهداف آن ایمان دارند که عقیده ی محکم و ایمان قوی آنها را جمع کرده است.
اغلب کتابهای شیخ الاسلام، فتاوی و اجتهادات و … در جواب سوالات مسلمانان آن زمان بود بدین سبب، پاسخهای ایشان انعکاسی از مشکلات عصر وی و تجربه ها می باشد؛ عموم آثار ایشان زمانی که به تنقیه و پاکسازی از عقاید و عبادات بدعی می پردازد شبیه آن است که ما بدان می پردازیم و ایشان با مظاهر فساد و ظلم در اجتماع مبارزه نمود و برای جلوگیری از حمله های استعماری و ویرانگر تاتار در راه الله مبارزه کرد و عجز و ناتوانی فکر فلسفی را در مخالفت با حقایق وحی الهی، آشکار نمود تا زندگی خوشبخت را برای انسان محقق سازد؛ و شریعت خداوند متعال به تنهایی برای تحقق این زندگی کافی است چرا که خداوند متعال خالق انسان بوده و به او آگاهتر است.
و معتقدیم که در برابر گرایشهای فلسفی و آثار قوانین وضعی بر فرد و اجتماع و مشکلات تمدن مادی و مسابقه برای رفاه و آسایش زندگی و فراموش کردن هدف اصلی خلقت خود، قرار داریم و معقتدیم که استنباط های وی از نصوص، دیدگاه ما را در میان این بیماری خطرناک باز می کند. استنباط های وی از قرآن و حدیث، ما مسلمانان قرن ۱۵ هجری را توجیه نموده و چشمان مان را باز می نماید تا از این دو مصدر، برای باورهای صحیح خود بهره بریم تا عقیده ی ما سالم گردد و از سویی به بازگشت نیک، امید داشته باشیم چنانکه ما را به اوج مقاومت رساند تا در برابر طوفان نابود کننده ی جنگی که از قرن پیش شروع شده و همچنان مداوم و مستمر است، بایستیم.
اکنون آن بدون کمترین مبالغه ای، طوفانی ویرانگر است و هرگاه خواننده از ما تقاضای دلیل کند رای فیلسوف دلسوز مسلمان، رجاء جارودی را ارائه می دهیم که شخصیت انسانی را در برابر طغیان تجهیزات جدید برحذر می دارد. تجهیزاتی که انسان را مانند بازیچه ای در دست خود قرار داده و هر طور که بخواهد او را شکل میدهد. وی می گوید: نیروی ترسناک تنها در وسایل ارتباط جمعی در نشر فرهنگ از لابلای روزنامه ها، وسایل تبلیغاتی، تلویزیون و سینما نیست بلکه دقت و ظرافت دستگاههایی است که آن وسایل را با هدف نابودی رفتار افراد برای اغراض اقتصادی، اخلاقی و سیاسی کنترل میکند. و این وضعیتی واقعی را خلق کرده است که اکثر دایره رفتار افراد را در برمی گیرد که به نقشه های بنادین آنها گردن نهاده اند و این ابتدای مونتاژ تبلیغاتی برای دفع واکنش سیاسی میباشد[۱].
[۱] – جارودی، نظرات حول الانسان، ص ۲۹۹ ترجمه د یحیی هویدی- المجلس الاعلی للثقافه ۱۹۸۳ م.