آنچه که باعث اشتباه و خطای خیلی اقوام میشود اغراق و غلو در انبیاء و بزرگان است، برای همین پیامبران همه خود را بشری مانند بقیه مردم معرفی کرده با همان قدرتها و خصوصیات تنها وحی برایشان و نوعی معصومیت خدادادی، وجه تمایز از سایرین میباشد. [الکهف: ۱۱۰]. بلکه خداوند در بسیاری موارد به این موضوع امر میفرماید که ای محمد بگو که: من حتی مالک نفع و ضرر خود هم نیستم و بر غیب آگاه نیستم [الأعراف: ۱۸۸]، [آل عمران: ۱۲۸]، [الجن: ۲۲-۲۱]. با این حساب مشخص میشد که بقیه که پائینتر از پیامبرانند قدرتی نداشته و بر غیب آگاه نیستند و بعد از فوت یا شهادت یا عروج، پیامبران یا بزرگان دینی مردم از فریب شیطان به سوی آنها رو آوردند و پنداشتند که آنها در تدبیر جهان قدرتی دارند، درحالیکه آنها جلوی فوت یا شهید شدن یا عروج خود را نتوانستند بگیرند. پیامبر اسلام در جایی به امر الله تعالی میفرماید: من نمیدانم آینده با من و شما چگونه برخورد میشود و از آینده خود نیز اظهار بیاطلاعی میکند. [الأحقاف: ۹]. بله کسانی که از غیر خداوند در دعا خوانده میشوند بندگان و عبادی مانند خودشان هستند [الکهف: ۱۰۲] [الأعراف: ۱۹۴] مانند عزیز علیه السلام، عیسی علیه السلام، حسین رضی الله عنه و … همه آنها آفریده خدایند که عروج کرده و یا مردهاند یا شهید شدهاند و نمیدانند چه زمانی محشور میشوند [النحل: ۲۰-۲۱] و نمیتوانند دعایی را اجابت کنند و دعایی که به نزد غیر خدا گفته شود تا قیامت هم مستجاب نمیشود. [الأحقاف: ۵] و در روز حساب همه خوانده شدگان اعم از پیامبران یا بزرگان دینی و غیره، خوانده شدن خود را و دعا به سوی خود را انکار میکنند [القصص: ۶۷-۶۶]، [الشعراء: ۹۲-۱۰۲] و مشرکان هم از ترس، خواندن غیر خدا را انکار میکنند و در ازای دعا به جای استجابت و سود، ضرر عاید مشرکان میشود. [حج: ۱۲-۱۳]. و هیچکدام از کسانی که غیر خدا را میخوانند دلیلی برای کار و دعا نزد غیر الله ندارند و عملشان کفر محسوب شده و در زمره کافران قرار میگیرند [النور: ۱۱۷]. از طرفی دیگر، خداوند متعال همه سخنهایی که در دنیا بین موجودات و انسانها رد و بدل میشود از مورچه گرفته تا حیوانات عظیم الجثه و انسان همه را میداند. [الأنبیاء: ۴] و دعایی که انسانها به نزد غیر الله ارائه داده و از دیگران یاری میگیرند میشنود. [العنکبوت: ۴۲]. با توجه به آیه ۶۲ سوره نمل کسانی که خواسته خود را نزد غیر خداوند عرضه میکنند و چیزی میخواهند در حقیقت آن شیء یا انسان را، إله قرار دادهاند در حالیکه طبق این آیه [النمل: ۶۲] الهی غیر الله تعالی نیست.
مطلب دیگر این است که در قیامت هیچ کس بار گناه دیگری به دوش نمیکشد [النجم: ۳۸]، [فاطر: ۱۸] حتی اگر خودش بخواهد گناه دیگری بر دوش او گذاشته نمیشود. [فاطر: ۱۸] و حتی اگر خویشاوند باشند. [لقمان: ۳۳] و همه از یکدیگر فرار میکنند پدر از پسر، برادر از برادر، پسر از مادر و بالآخره همه از یکدیگر فرار میکنند. [عبس: ۳۴-۳۶]. و همه انساب و رابطه بین افراد از بین میرود [المؤمنون: ۱۰۱]. پس وقتی خویشاوندان از یکدیگر فرار میکنند و هیچ رابطهای نیست، حضرت نوح و لوط با اینکه پیامبرند نمیتوانند برای زنان خود شفاعتی کنند. [التحریم: ۱۰]. یا حضرت ابراهیم برای پدر خودش [التوبه: ۱۱۴]. حساب بقیه مردم و عوام مشخص است. و از مضمون وصیت پایانی پیامبر چنین برمیآید که هیچکس شما را فریب ندهد و در دل خویش خیال باطل نپرورانید تا میتوانید در عبادت و عمل صالح به دور از شرک تلاش کنید چرا که روز قیامت، روز قسط و عدل و روز عمل است نه رابطه و نسب و به کسی به قدر ذرهای ظلم نمیشود [النساء: ۴۰]. و قطعاً کسی که غیر خدا را در دعا بخواند جزء عذاب شدگان قرار میگیرد. [الشعراء: ۲۱۳]. برای دانستن اینکه انسان هرگز به غیر خدا مطلب و خواهش و خواسته خویش را نگوید این است که اگر سه نفر با هم نجوا کنند خداوند نفر چهارم آنهاست و اگر پنج نفر با هم نجوا نمایند خداوند نفر ششم آنهاست و اگر از این مقدار کمتر باشد یعنی یک نفر با نفس خود نجوی کند یا با خدا یا غیر خدا نجوا کند خداوند همان لحظه آنجاست و آن را میداند و اگر بیشتر از این مقدار هم باشند باز هم خداوند متعال نفر بعدی آنهاست، یعنی همهجا و همیشه شاهد، ناظر و شنوا است چه بخواهیم چه نخواهیم چه بدانیم چه ندانیم و تنها او بر هر چیز آگاه است [الـمجادله: ۷]. وقتی خداوند حضرت ابراهیم علیه السلام را اسوه و الگو برای همه مردم معرفی فرموده و او را امام الأنبیاء نامیده [الـممتحنه: ۴]. دلیلش اینست که او از هرچه مظاهر شرک و کفر است و کسانی که عبادت غیر الله مینمایند برائت و بیزاری ابدی جسته و گفته است که بین ما و شما (مشرکان) فاصلهای دور و دشمنی و غضب است برای همیشه تا اینکه به یگانگی خداوند در عبادت ایمان آورید و عمل کنید و استغفار او برای پدرش تا زمانی بود که فهمید او دیگر در راه هدایت نمیآید (قول دیگری گوید تا زمان مرگ پدرش) و بعد از آن هرگز برای او استغفار ننمود البته برای هدایت پدر و مادر اگر گمراهند باید از خداوند طلب هدایت کرد، و این حق والدین بر فرزند است و در قیامت حتی شخصی مثل ابراهیم علیه السلام هم نمیتواند برای پدرش شفاعت نماید پس مردم خود را فریفته شفاعت بیقید و شرط بزرگان ندانند چراکه آنها بیاذن الهی و تعیین مشفوعین (شفاعت شوندگان) از سوی خداوند هرگز نمیتوانند شفاعت کنند که در تمام آیات قرآن این مسئله هویدا و روشن است. در اینجا به طور خلاصه به تقسیم بندی آیات مربوط به شفاعت میپردازیم.