راههای نصبکردن امام دولت اسلامی و شروط اجمالی امام
برای نصبکردن امام دولت اسلامی دو راه وجود دارد که در بین اهل علم بر آن دو اجماع است.([۱])
اولینشان: با برگزیدن اهل حلّ و عقد: و آنان کسانی از علما و رؤسا و وجهای مردم و اهل شوکتاند که گردآمدن و حضور آنان میسّر باشد، کسانی که با برگزیدن آنان، اطاعت کردنشان برای او و مقصود از امامت حاصل میگردد، و آن، قدرت و سلطان است، و برای اهل حلّ و عقد شروطی است که اینجا محل بسطدادن آن نیست. ([۲])
دومینشان: با عهد امامی که قبل از او بوده، و این همانی است که به «استخلاف» نامیده میشود.
و اینجا راه سومی است که اجماع است بر اینکه امامت با آن نیز منعقد میشود، و آن امامت غلبهگر است، جز اینکه این راه، جادهی اصلی یا طریق مأمور شده به آن در ابتداء نمیباشد، مگر اینکه در حالات خاص باشد،([۳]) امام احمد بن حبنل میگوید: «و کسی که با شمشیر بر آنان غلبه یابد، خلیفه میشود، و امیر المومنین نامیده میشود، و برای احدی که به الله و روز آخرت ایمان دارد، حلال نیست که برای او نقشه بکشد و او را امام نبیند». انتها. ([۴])
و حافظ ابن حجر میگوید: «فقها اجماع کردهاند بر واجب بودن اطاعت کردن از سلطان متغلب، و جهاد کردن به همراه او، و اینکه اطاعتکردن از او بهتر از خروج بر او است، برای اینکه چنین کاری باعث جلوگیری ریختن خونها و آرامش مردم میشود».([۵])
و شیخ مجدد محمد بن عبد الوهاب میگوید «ائمه از همهی مذاهب اجماع دارند بر اینکه کسی که بر سرزمینی غلبه یابد، برای او حکم امام است؛ در همه چیزها».([۶])
[۱]– نک: الأحکام السلطانیه از ماوردی، غیاث الأمم از جوینی.
[۲]– نک: منهاج السنه از ابن تیمیه، و نهایه المحتاج إلی شرح المنهاج، ۷/۳۹۰٫
[۳]– نک: الغیاثی: ۳۳۱٫
[۴]– الأحکام السلطانیه از ابو یعلی: ۳۳٫
[۵]– فتح الباری، ۴/۳۳٫
[۶]– الدرر السنیه: ۱/۳۳۳٫