الحمدلله
استمنا بر طبق رای ارجح علما حرام است. در این مورد به فتوای شماره (۲۱۷۱) مراجعه کنید.
بنابراین لازمست از این عمل زشت پرهیز شود و درعوض راههای خلاصی از آنرا پیمود.
در زیر برخی از راههای علاج استمنا را بیان خواهیم نمود:
نصیحت برای کسانی که به استمناء عادت کرده اند:
چنانچه کسی بطور مداوم دچار استمناء شود، بزودی به یک عادت مبتلا خواهد شد و برای همین نیز یکی از اسامی استمناء “عادت سِریّه” یعنی “عادت مخفی” میباشد، و ترک آن مشکل خواهد بود، ولی همانطور که در حدیث صحیح از پیامبر صلی الله علیه و سلم نقل شده است “خداوند هیچ مریضی را نازل نمیکند مگر اینکه بهمراه آن دارو و شفاءش نیز نازل میکند”. پس کسی که به این مرض یعنی استمناء دچار شده است باز نیز دارو و شفاءش در قرآن و سنت یافت میشود. بطور خلاصه بعضی از اموری که شخص مبتلا به این بیماری را سود میبخشد عبارتند از:
۱- باید هدف اساسیِ ترک از این کار فقط بخاطر خداوند باشد نه بخاطر آبرو ریزی و یا چیزهای دیگر.
۲- دعاء کردن از خداوند که او را از این بیماری نجات دهد، مخصوصا دعاء در اوقات اجابت مانند سجود، قبل از نماز مغرب در روز جمعه، بین اذان و اقامه در مسجد، ثلث اخیر شب و سحرگاه قبل از طلوع صبح و غیره، و خداوند متعال وعده داده است که کسی که از او چیزی را طلب کند خواسته او را بر آورده میکند، خداوند میفرماید: “و من اصدق من الله قیلا” “و گفتار چه کسی از گفتار خداوند صادقتر است؟” و در سوره بقره میفرماید: “و اذا سألک عبادی عنی فانی قریب، اجیب دعوه الداع اذا دعان” یعنی: “و (ای بیامبر) اگر بندگانم از تو در مورد من سؤال کنند پس من نزدیک هستم، دعای دعاکنندگان را اجابت میکنم”.
۳- ازدواج، زیرا پیامبر صلی الله علیه و سلم در حدیث صحیحی که وارد شده است آنرا برای جوانان توصیه کرده است و فرموده است: “یا معشر الشباب من استطاع منکم الباءه فلیتزوج، فانه اغض للبصر و احصن للفرج ، و ان لم یستطع فعلیه بالصوم فانه له وجاء” یعنی: “ای جوانان، هر کس از شما که استطاعت داشته باشد ازدواج کند، زیرا چشم را بهتر (از گناه) حفظ میدارد و شرمگاه را بهتر (از گناه) نگه میدارد ، پس اگر نتوانست سراغ روزه برود زیرا او را (از گناه و شهوت حرام) نگه میدارد”.
۴- روزه گرفتن، زیرا اولا توصیه بیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم میباشد برای مهار شهوت، و ثانیا هنگام پر خوری شهوت تحریک میشود ولی کمتر خوردن و یا روزه گرفتن از شدت شهوت میکاهد.
۵- چشم پوشیدن از نظر به مناظر شهوت انگیز مانند زنان، نوجوانان خوش صورت، مجله و یا فیلمهای مبتذل و غیره، زیرا شهوت کم کم شروع میشود ولی اگر از همان اول مهار نشود برای تفریغ شهوت فرد را به استمناء و یا زنا میکشاند، و نا گفته نماند که شیطان یک شخص را پله پله استدراج میکند تا اینکه او را دچار استمناء و یا فاحشه کند.
۶- دوری از انترنت و تلیفزیون هنگام خلوت، و یا اینکه آنها را مهار و کنترل کند مثلا از برنامه های فیلتر در کمپیوتر استفاده کند و ماهواره هایی که فیلمهای مبتذل نشان میدهند را ورد خانه اش نکند. در واقع بهترین نصیحت ما برای امراض شهوانی مانند زنا، استمناء، و غیره اینست که اگر ضرورتی نباشد کلا دست از انترنت و تلفزیون بکشد، زیرا اگر کسی سعی کند دست از معصیتهای شهوانی بکشد شیطان با مکر و حیله اش او را دوباره توسط انترنت و یا ماهواره او را به عمل زشت قبلیش بر میگرداند، مثلا او را وادار به شنیدن اخبار، مطالب علمی، پزشکی و از این قبیل اعمال مباح میکند ولی هدفش نزدیک کردن آن شخص به این آلات تکنولوژی میباشد و بمحض نزدیک شدن به آنها و شنیدن اخبار و یا نگاه کردن برنامه های مباح پزشکی و غیره کم کم او را وسوسه میکند و دوباره او را به نظر به تصاویر حرام وادار میکند و طبیعتا برای اشباع غریزه جنسیش نهایتا او را وادار به استمناء و یا حتی زنا میکند، و این مکر شیطان بصورت مستمر پله پله همیشه آنرا انجام میدهد، پس بهترین راه دست کشیدن و دور شدن از این وسائل شهوت انگیز میباشد. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است که: “هر گاه مرد و زنی با هم خلوت کنند شخص سوم آنها شیطان خواهد بود” یعنی آنها را وسوسه به کار حرام میکند، در واقع امروزه نیز میتوان گفت هر گاه شخصی با انترنت و ماهواره و این قبیل آلات خلوت کند و نزدیک شود شخص بعدی او شیطان خواهد بود و او را وسوسه خواهد کرد تا اینکه او را وادار به کار حرام کند، و از آنجاییکه شهوت انسان یک غریزه جنسی بسیار قوی میباشد، لذا همیشه شیطان از این طریق مکرها و حیله ها دوباره او را وادار به انجام کارهای حرام میکند و دست بردار نمیشود مگر اینکه خود شخص این آلات را کاملا از خودش دور کند، و یا اینکه کنترل و تسلط کامل بر این آلات داشته باشد.
۷- از دوست بد دوری کند زیرا بیشتر گناه ها و مصائب سببش دوستهای بد هستند. شاعر میگوید:
تا توانی میگریز از یار بد***یار بد بدتر بُوَد از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند***یار بد بر جان و مال و بر ایمان زند
۸- تنهایی و بیکار ماندن از هر بلایی بدتر است، پس بهتر است که بیکار نماند و وقت فراغ خود را صرف اذکار و عبادت کند، زیرا اوقات فراغت و مخصوصا اگر قدرت مالی همراه آن باشد اساس مفسدات جوانان میباشد، شاعر میگوید: (ان الشباب و الفراغ و الجِده***مفسده للمرء ایَّ مفسده) یعنی: (بدرستیکه جوانی و بیکاری و مال***فاسد کننده یک شخص هست آنهم چه مفسدتی !)، و همچنین ضرب المثل عربی میگوید: “الوقت کالسیف، ان لم تقطعه قطعک” یعنی: “وقت مانند شمشیر میباشد، اگر با آن قطع نکنی آن تو را قطع میکند”.
۹- در نظر گرفتن مخاطر و ضررهای جسمی از قبیل زود عصبانی شدن، ضعف اندامهای تناسلی، کمر درد و غیره برای کسانی که به ان مبتلا شده اند و زیاده روی میکنند.
۱۰-خواندن هر چه بیشتر اذکار، قرآن، نماز های سنت و مشارکت در کاهای خیر دسته جمعی و غیره.
۱۱- نصیحت اخیر اینست که هر چند اگر کسی دچار استمناء شود، چه به آن عادت کرده باشد و چه گاه گاهی آنرا انجام دهد، نباید در این معرکه با شیطان خودش را ببازد و تسلیم هوا و هوس نفس خویش شود، زیرا شیطان در این نوع مسائل از دو راه به بنی آدم ضرر میرساند، یکی اینکه او را وادار به وسوسه های شیطانی و هوا و هوس میکند تا اینکه دچار استمناء شود، و دیگر اینکه بمحض فارغ شدن از این کار، او را وادار به ملامت و سرزنش خود میکند تا جاییکه خود را پست و نا چیز میشمارد لذا ممکن است که از بسیاری از کارهای خیر و یا مشارکت در آنها مانند دروس علمی، حفظ قرآن، نماز جماعت و غیره دست بکشد و ناچارا دچار مکر و کید دیگر شیطان شده است و خنجر دو سره خود را با موفقیت بکار برده است، پس هر چند کسی این کار را انجام دهد بایست با اعمال خیر آنرا جبران کند، و خود را بعلت این کار ذلیل نشمارد و از کارهای خیر بعلت این عمل دست نکشد تا مجال دیگری برای نفود مکر و حیله های شیطانی برای ترک اعمال خیر نگذارد. خداوند میفرماید: “ان الحسنات یذهبن السیئات، ذلک ذکری للذاکرین” (هود : ۱۱۴)، یعنی: “بدرستیکه نیکیها بدیها را از بین میبرند، و آن یک اندرز و یاد آوری میباشد برای پندگرفتگان”.
و عجیب آن است که یک شخص روزانه دچار گناهان کبیره مانند غیبت، نَمّامی، ترک نماز صبح و دیگر نمازها، دشنام، حسد، خیانت، و غیره میشود ولی هیچ احساس گناه نمیکند، و کسی نیز او را سرزنش نمیکند، هر چند از گناهان کبیره و واضح بشمار میروند و در قرآن و سنت صریحا از آنها نهی شده است، ولی بمحض اینکه دچار استمناء شود، گرچه نهی آن در حدیث نیامده، و در قرآن فقط از آن استنباط شده، و علماء در مباح بودن آن اختلاف دارند، ولی غوغایی از سرزنشها را برنفس خویش میانگیزد، و خود را چنان تحقیر میکند که دست از بسیاری از کارهای خیر چه فردی و چه جمعی میکشد زیرا بعلت این استمناء خود را لائق آن اعمال خیر و مجالس علم را نمیبیند، در حالیکه هنگام انجام گناهان کبیره مانند غیبت و غیره این احساس را نمیکند، و این در واقع اختلال در میزان ترک منهیات و فعل اولویات میباشد که باید اصلاح شود.
والله اعلم.