یأجوج و مأجوج دوقبیله ازبشر و بهقولی از طایفه اتراکاند. فساد افگنیشان در زمین بنا به روایتی: عبارت بود از ظلم، جفاجویی، کشتار و دنبال کردن سایر راه و روشهای فسادآلود. نقل است که آنان در بهار بیرون میآمدند و هیچ سبزهای را نمیگذاشتند مگر که آن را میخوردند و هیچ چیز خشکی را نمییافتند مگر اینکه آن را بر میداشتند و میبردند.
صاحب تفسیر «المنیر» به نقل از تفسیر «مراغی» میگوید: «یأجوج و مأجوج دو قبیله از اولاد یافثبننوح اند، یأجوج از قوم تاتار و مأجوج از قوم مغول است و اصلشان از پدر واحدی است که «ترک» نامیده میشد. بعضی برآنند که: این دو قبیله در بخش شمالی آسیا ساکن بودند و قلمروشان از تبت و چین تا اقیانوس منجمد شمالی امتداد داشته و از ناحیه غربی به سرزمین ترکستان منتهی میشود و چنگیزخان منسوب به آنان است. سپس میافزاید: ولی صحیحتر این است که یأجوح و مأجوج قومی ستمگر و خشن هستند که پیشینیانشان از بحیره طبریه میگذرند و خدای عزوجل در هنگام نزول عیسیعلیه السلام از آسمان، آنان را بر میانگیزد چنانکه در صحیح مسلم و شرح نووی بر آن، آمده است».
{قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّهٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْماً (۹۵)}.
«گفت» ذوالقرنین «آنچه پروردگارم به من دسترس داده است» یعنی: آنچه حق تعالی برایم از قدرت و ملک گسترانده و تمکن بخشیده است «بهتر است» از خراج شما و مرا به خراج شما نیازی نیست. سپس از آنان یاری خواست و گفت: «مرا با قوهای مدد کنید» یعنی: نیازی به خراج شما ندارم بلکه مرا به مردانی از خود که با دست و زور بازوی خویش با من همکاری کنند، یاری کنید، یا مرا در تهیه سامان و آلات ساختمانی یاری کنید «تا میان شما و آنان سدی محکم» و نفوذناپذیر «بسازم».