دیدگاه اهل سنت و شیعه درباره تبرک خواستن از چیزهای مبارک

علمای شیعه ادعا دارند که سنی ها نیز چون شیعه ها از سنگ و چوب برکت میخواهند و میگویند این سخن، در کتب اهل سنت نوشته شده است!! ببینیم که منظور شیعه کدام کتاب اهل سنت است ؟!
ادعای شیعه :
‏ ۱ – عبداللّه ، فرزند احمد بن حنبل مى‏گوید: از پدرم پرسیدم: مسّ منبر رسول‏اللّه و تبرّک با مس آن ، و بوسیدن و یا مس و متبرّک شدن به قبر شریف و یا بوسیدن آن به قصد ثواب ، چه حکمى دارد؟ پدرم گفت: هیچ اشکالى ندارد .
الجامع فى العلل و معرفه الرجال ، ج۲ ، ص۳۲ ؛ وفاءالوفا ، ج۴ ، ص۱۴۱۴٫
‏ ۲ – رملى شافعى مى‏گوید: تبرّک به قبر پیامبر ( ص ) و یا عالم و یا اولیا جایز است و بوسیدن و استلام آن ایرادى ندارد . کنز المطالب ، ص۲۱۹٫

‏ ۳ – محب الدین طبرى شافعى گوید: بوسیدن قبر و دست گذاشتن روى آن جایز است و سیره و عمل علما و صالحان بر آن است . اسنى المطالب ، ج۱ ، ص۳۳۱٫

۴ – از نظر تاریخى ثابت شده است که مردم از خاک پاک قبر پیامبر( ص ) و حضرت حمزه بلکه از کلّ مدینه به عنوان تبرک بر مى داشتند و روایاتى هم وارد شده که تربت مدینه شفاى هر دردى است و امان از جذام و صداع.
‏ از جمله زرکشى مى‏گوید : تربت قبر حمزه از منع برداشتن خاک حرمین ، استثنا شده است؛ زیرا اتفاق همگان بر جواز نقل آن براى معالجه صداع است .وفاء الوفا ، ج۱ ، ص۶۹٫
‏ ابو سلمه از پیامبر ( ص ) نقل مى‏کند :غُبارُ الْمَدِینَهِ یُطْفِی الْجذام . ابن اثیر جزرى از پیامبر ( ص ) نقل کرده: سوگند به کسى که جان من در دست اوست ، غبارِ خاک مدینه شفاى از هر دردى است . سمهودى مى‏نویسد: روش صحابه و دیگران این بود که از خاک قبر پیامبر ( ص ) برمى‏داشتند. وفاء الوفا ، ج۱ ، ص۵۴۴

پاسخ اهل سنت
اولا:
مثل همیشه، شیعه از کتابهای نقل قول کرده که هیچکس آنها را نمی شناسد و پیش اهل سنت ارزشی ندارند. شیعه اگر شوق دارد اهل سنت را نیز چون خودش، قبرپرست و خرافه پرست معرفی نماید ،باید حدیث از بخاری و مسلم ، و یا احادیث صحیح از کتب دیگر ما را شاهد بیاورد .
ما نه کتاب وفا الوفا را میشناسیم نه جامع فی علل را و نه کنز المطالب نه اسنی المطالب را ….نویسندگان آنها پیش ما آدمهای بی ارزشی هستند .
دوما:
بفرض (متوجه باشید)محال که امام احمد حنبل نیز ، هم عقیده شیعه باشد باز این حقانیت مذهب شیعه را ثابت نمیکند زیرا ما علمای خود را معصوم نمیدانیم و سخن آنها اگر در مقابل قران و سنت قرار گیرد، نه فقط ارزشی ندارد که مخالفت با آن نیز بر ما واجب میشود.
و احادیثی که شیعه از پیامبرصلی الله علیه وسلم نقل کرده نیز بی آدرس و بی نشانی میباشند و این ثابت میکند که حتی به حدیث جعلی چنگ نزده اند! بلکه جدیدا آنرا ساخته و جعل نموده اند !!! و ما را حواله داده به کتاب وفا الوفا که نه کتاب حدیث است نه کتاب هندوانه!! خداوند میداند که چیست ؟
این ثابت میکند که روحانیون شیعه با نوشتن این حرف ها، و نقل قول از این کتابها، میخواهند پیروان خود را گمراه کنند زیرا شیعه بیچاره ای که میخواند در کتاب وفا الوفا نوشته، فکر میکند علی آباد هم شهری است و تصور میکند این عقیده اهل سنت است!!
یک روز در در مسجد الحرام دیدیم یک مامور اداره امر به معروف، مردی را از چسبیدن به کعبه و بوسیدن دیوار کعبه منع کرد. مرد که دید طرف فارسی میداند فرصت را مغتنم شمرد . گفت که چرا مانع میشوی؟!
مامور گفت: اینکار ها جایز نیست طواف کن، دعا کن، اینها جایز است.
مرد گفت: برو کتاب ابوحنیفه را بخوان!
بار دوم که حرفش را تکرار کرد مامور امر به معروف پرسید :کدام کتاب؟
گفت کتاب ابوحنیفه ! مامور گفت ابوحنیفه رحمه الله که کتابی ننوشته تا من بخوانم! ابوحنیفه که کتابی ننوشته!! مرد هاج و واج ماند !
پدر این سایت های دروغگوی شیعه بسوزد که با دادن معلومات نادرست ،شیعه ها را گمراه میکنند.
سوما
وسایل موجب برکت را رسول الله صلی الله علیه وسلم برای ما شرح داده و در آن لیست، نام خاک مدینه یا خاک قبر حسین یا تربت حمزه نیست.
و بوسیدن حجر الاسود در روایات صحیح است اما بوسیدن مقام ابراهیم و دیوار کعبه نیست .
ای شیعه ها ! اگر شما بهتر از پیامبر میداند، پس ببوسید و ثواب کسب کنید!! اگر از ایشان بهتر نمیدانید، پس تا آن حد پپیش بروید که ایشان انجام دادند، یعنی به بوسیدن حجر الاسود اکتفاء کنید .
اصلا مذهب شیعه چون زیر سلطه شیطان است، میخواهد از راهی ما را از یکتاپرستی باز دارد و بسوی شرک و بت پرستی سوق دهد. حالا اگر بت نشد ، خاک پرستی ( تربت پرستی ) یا قبر پرستی …..

چهارما:
قران کریم و رسول الله صلی الله علیه وسلم، موجبات برکت را برای ما بر شمرده اند .بعضی آز آنها را مینویسم:
اما آنچه که در قرآن است فهرست وار اینهاست
خود قرآن مبارک است
کعبه مبارک است
لیله قدر مبارک است
زمین مبارک است
بیت المقدس و اطرافش مبارک است ( فلسطین )
ماه رمضان مبارک است
مکه مبارک است
خداوند در اولاد ابراهیم برکت قرار داده است ووووووو
و رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز از چیزهای مبارک سخن گفته اند که بعضی از فرموده های ایشان در اینباره را از کتاب جامع صغیر شیخ آلبانی نقل میکنیم، توجه کنید که فقط احادیث صحیح و حسن را انتخاب کردم و به احادیث ضعیف اعتنا ننمودم
رسول الله فرمودند:
۱=إذا وضع الطعام فخذوا من حافته و ذروا وسطه فإن البرکه تنزل فی وسطه
وقتی که غذا بر سفره گذاشته شد از کنار بشقاب بخورید نه از وسط، زیرا برکت دروسط ظرف غذا نازل میشود.
۲=اللهم اجعل بالمدینه ضعفی ما جعلت بمکه من البرکه
ای الله در مدینه دو برابر آن برکتی را قرار بده که در مکه گذاشته ای .
یعنی (مکه برکت دارد و مدینه دوبرابر )

۳=إن الله تعالى جعل البرکه فی السحور و الکیل
خداوند تبارک و تعالی در غذای سحری روزه داران و در دست وزن کردن ( کم فروشی نکردن )برکت قرار داده است
۴=البرکه فی ثلاثه : فی الجماعه و الثرید و السحور
برکت در سه چیز است: در با هم بودن و در غذای شوربا ( نان تر شده در خورش ) و در غذای سحری
۵=البرکه فی نواصی الخیل
برکت در پیشانی اسب است
۶=البرکه مع أکابرکم
برکت بهمراه بزرگان و پیران شماست
۷=کلوا جمیعا و لا تفرقوا فإن البرکه مع الجماعه
یکجا غذا بخورید، نه تنها و جدا جدا. زیرا برکت در گرد هم آمدن و یکجا بودن است.
۸=أبردوا بالطعام فإن الحار لا برکه فیه
غذا را سرد کنید و بخورید، زیرا در غذای گرم برکت نیست
۹=اقرءوا سوره البقره فإن أخذها برکه و ترکها حسره
سوره بقره را بخوانید، تمسک به سوره بقره برکت است و ترکش باعث حسرت و پشیمانی و افسوس خوردن.
۱۰– الغنم برکه
گوسفند برکت است.
۱۱= البیعان بالخیار ما لم یتفرقا فإن صدقا و بینا بورک لهما فی بیعهما و إن کتما و کذبا محقت برکه بیعهما
خرید و فروش با اختیار و اراده طرفین است ، پس اگر راست گفتند و عیب کالا را آشکار کردند الله برای هر دو برکت قرار میدهد و اگر دروغ گفتند و حقیقیت را پنهان کردند پس برکت محو میشود.

۱۲= الحجامه على الریق أمثل و فیها شفاء و برکه
حجامت کردن ( خون زاید بدن را گرفتن ) در حالت گرسنگی بهتر است و در آن شفا و برکت است.
پس براساس این احادیث برکت در این جیزها بود
در غذای سرد در مدینه در گوسفند در حجامت کردن در اسب و در سحری خوردن و در پیران ووووووو
حالا یک نکته خیلی مهم :
فرض کنید کسی بیاید به بهانه اینکه گوسفند مبارک است، دورش طواف کند یا آن را ببوسد!! این عمل چقدر زشت است؟ خود شما بگویید .
مقصود از مبارک بودن این است که گوسفند داری کنید تا زیاد شوند و بفروشید و بخورید و بهره برید.
حالا برعکس :
ما به این بهانه که مکه مبارک است خاکش را بخوریم و یا ببوسیم این کار هم به اندازه کار اول زشت است .
هر نکته جایی و هر حرف مکانی دارد.
خاک کعبه ، برای بوسیدن و خوردن نیست، برای طواف کردن و قبله قرار دادن است .
مبارک بودن پیران به این معنی است که آنها را با خود نگه داریم و تنهایشان نگذاریم و احترامشان کنیم نه اینکه جورابشان را ببوییم .
مبارک بودن رسول الله صلی الله علیه وسلم یعنی اینکه دستوراتش را اطاعت کنیم .
مبارک بودن غذای سحری، یعنی اینکه بخوریم و بی سحری روزه نگیریم.
این خیلی ساده و کاملا مفهوم است.
اما شیعه چون که میخواهد شرک را تبلیغ کند و ترویج دهد خود را به نادانی میزند و انا لله و انا الیه راجعون
پس ای عالم شیعی
مبارک بودن بعضی از چیزها راقبول داریم.
اما دو کار ترا قبول نداریم!
۱ قبول نداریم که از روی مبارک بودن مکه، تو قیاس کنی که کربلا هم مبارک است. هر سخن جدیدی دلیل میخواهد.
۲ روش تبرک جستن ترا نیز نمی پذیریم ، چیز مبارک برای این نیست که بوسیده شود و یا برایش تعظیم کنیم
آب اسمان مبارک است اما برای خوردن و برای کشت زارها
کعبه مبارک است اما برای طواف و حج کردن
غذای سحری و گوسفند مبارک است اما برای خوردن
یک بار بر سر قبر و بارگاه ( امام بری) ؛که در نزدیکی پایتخت پاکستان محل زیارت مردم شیعه و سنی است؛ دیدم که اسبی را آرایش کرده اند و مردم بشکم اسب دست میزنند و بصورت خود میمالند و از این شکم امید برکت دارند
در حدیث آمده که اسب مبارک است اما برای بار بردن و سواری دادن و برای جهاد نه برای این کارهای احمقانه!!
و اشتباه شیعه همینجاست که همیشه سوراخ دعا را گم میکند.

 

منبع: اسلام تکس