اهل سنت بر این باور هستند که مختار شخصیتی است که به شیعه بودن تظاهر میکرد در صورتی که باورهای منحرفی مانند کهانت داشت.
و همچنین با توجه به حدیث رسول الله که میفرمایند: «أَنَّ فِى ثَقِیفٍ کَذَّابًا وَمُبِیرًا». [صحیح مسلم: ح ۲۵۴۵].
بر این باور هستند که منظور از کذاب همین مختار است همانگونه که مبیر به معنی هالک را به حجاج به یوسف ثقفی تفسیر میکنند.
همچنین مختار را موسس مذهب کیسانیه یکی از مذاهب بسیار منحرف شیعه میدانند. قابل توجه که مختار ادعای نزول جبریل بر خودش را نیز داشته و در این زمینه از رفاعه القبانی روایت است که روزی بر مختار وارد شد و مختار زیر اندازی را برایش پهن کرد، و گفت:
اگر برادرم جبریل از روی این زیر انداز بلند شود تو را جای او مینشانم. و به عبدالله بن عمرب که شوهر خواهر مختار بود گفته شد که مختار ادعای نزول وحی بر خویش را میکند، عبد الله بن عمر فرمود: مختار راست میگوید، چون الله متعال میفرماید: ﴿وَإِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ لَیُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِیَآئِهِمۡ﴾ [الأنعام: ۱۲۱]. «شیاطین به اولیای خود وحی میکنند». [البدایه والنهایه: ۸/۳۲۱].
همچنین از انیسه بنت زید بن أرقم روایت است که پدرش بر مختار وارد شد، مختار به او گفت: ای ابو عامر اگر کمی زودتر آمده بودی جبرئیل و میکائیل را میدیدی، زید بن ارقم به او گفت: پست و خوار گردی، تو خیلی پستتر از این حرفها هستی، غیر از اینکه انسانی دروغگو و افترازن بر الله و رسولش باشی چیز دیگری نیستی. [معجم کبیر طبرانی: حدیث ۵۱۲۷].
درست است که مختار قاتلین حسین بن علی را به سزای کارشان رساند و همهی آنها را از دم شمشیر گذراند ولی در کنار کفریاتی که بدان باور داشته و ادعای نبوتی که میکرده نمیتوان او را انسان درستی دانست، بلکه ظالمی بوده که الله متعال او را بر جان دیگر ظالمین انداخته است،
و یکی از اصلیترین دلایلی که عبدالله بن الزبیر صحابی رسول الله به برادرش مصعب دستور کشتن مختار و هوادارنش را داد همین موضوع بود، و گفتهی محمد بن الحنفیه نیز همین را مورد تاکید قرار میدهد، آنجایی که از طرف مختار اشخاصی نزد او آمده و از او خواستند که مختار را وکیل گرفتن خون برادرش سازد، محمد بن الحنفیه نیز فرمود: من در این زمینه همیشه آرزو داشتم که هر انسانی پیدا شود و چنین کاری را انجام دهد.
یعنی اینکه برایش فرقی نمیکرده چه شخصی و با چه اعتقادی چنین کاری را انجام بدهد.