امام احمد میگوید: دوجمله، در دوران رنج و مشقت به من فایده رسانید. نخست: سخن مردی که به علت نوشیدن شراب زندانی شده بود. او، به من گفت: ای احمد! ثابت قدم باش؛ تو در راه احیای سنت شلاق میخوری، اما من، به علت باده نوشی، بارها شلاق خورده و صبر کردهام؛ ﴿إِن تَکُونُواْ تَأۡلَمُونَ فَإِنَّهُمۡ یَأۡلَمُونَ کَمَا تَأۡلَمُونَۖ وَتَرۡجُونَ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا یَرۡجُونَۗ﴾ [النساء: ۱۰۴] «اگر شما دردمند میشوید، آنها هم دردمند میشوند آنگونه که شما دردمند میگردید و شما، از خداوند به چیزهایی امید دارید که آنها ندارند». ﴿فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ وَلَا یَسۡتَخِفَّنَّکَ ٱلَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ ۶٠﴾ [الروم: ۶۰] «پس صبر کن؛ بیگمان وعده خداوند، حق است و هرگز نباید (اجازه دهی) کسانی که باور ندارند، مایه خشم و پریشانی تو شوند (و تاب و توان تو را سلب کنند)».
دوم: سخن بادیه نشینی که وقتی مرا دست و پا بسته، به سوی زندان میبردند، به من گفت: ای احمد! شکیبا باش؛ تو اینجا کشته میشوی و از اینجا وارد بهشت خواهی شد.
﴿یُبَشِّرُهُمۡ رَبُّهُم بِرَحۡمَهٖ مِّنۡهُ وَرِضۡوَٰنٖ وَجَنَّٰتٖ لَّهُمۡ فِیهَا نَعِیمٞ مُّقِیمٌ ٢١﴾ [التوبه: ۲۱] «و خداوند، آنان را به رحمتی از سوی خود و رضامندی و باغهایی مژده میدهد که در آنها نعمتهای پایدار و جاودانه دارند».