دو نفر یکی کشاورز و دیگر دامدار پیش حضرت داوود علیه السلام شکایتشان را بردند، کشاورز گفت: تمام گوسفندان این مرد وارد مزرعهی من شدهاند و تمام محصولات من را خوردهاند. وقتی داوود علیه السلام میخواست تصمیم بگیرد، حضرت سلیمان عرض کرد صاحب گوسفند تمام گوسفندان خود را به صاحب مزرعه میدهد تا صاحب مزرعه یک سال از شیر گوسفندان او استفاده نماید و صاحب گوسفندان یکسال در مزرعهی آن مرد کار خواهد کرد تا ضرر آن کشاورز جبران شود! همه از هوش و ذکاوت سلیمان در عَجب ماندند([۱]).
[۱]– داستان پیامبران / تألیف محمّد احمد جاد مولی و ترجمۀ صلاح الدّین توحیدی.