اهل سنت و الجماعت معتقدند که دوستی نمودن برای الله، مقتضیات و حقوقی دارد که باید مسلمان آن را بجا بیاورد تا اسلام و ایمانش کامل شود و از افتادن در دام کفرنجات یابد و این مقتضیات و حقوق عبارتند از:
-
هجرت از سرزمین کفر به سرزمین مسلمین و فرد مستضعف و ناتوان مستثنا است.
-
پیوستن به جماعت مسلمین و جدا نشدن از آنها و همکاری کردن با آنان براساس نیکوکاری و تقوی، و امر به معروف و نهی از منکر.
-
آنچه برای خود نمیپسندی برای مومنان پسند نکند و به محبت و همنشینی و مشاوره به آنها بکوشد.
-
علیه مسلمین جاسوسی نکند، و اخبار و رازهای آنان را به دشمن نرساند، و هیچ نوع اذیت و ازاری به مسلمین نرساند.
-
مسلمین را در برابر دشمنانشان یاری کند و به هیچ وجه از حمایت آنان در هر شرایط و هر زمانی دست بر ندارد و با مال و جان و زبان آنها را یاری دهد و در شادیها و غمهایشان شریک آنان شود.
-
حقوق مسلمین از قبیل عیادت مریض، تشییع جنازه، مهربانی با آن ها، دعا و طلب آمرزش برای آنها، سلام کردن به آنها، مهربانی با مستمندان آنان، فریب ندادن آنها در معامله، نخوردن اموالشان به ناحق، اقدام نکردن به خرید یا فروش چیزی که قبلاً مسلمانی خریده یا فروخته، خواستگاری نکردن وقتی قبلاً مسلمانی به آن اقدام کرده، غیبت نکردن، سخنچینی نکردن، را رعایت کند.
و اهل سنت و الجماعت معتقدند دشمنی کردن در راه خدا اموری را میطلبد که در زندگی مسلمان باید رعایت شود و مسلمان به آن مقید باشد از وقوع در کفر و هم آهنگی با کفار در اما بماند، و این امور عبارتند از:
-
نفرت داشتن از همه انواع کفر و شرک و اهل آن و مذاهب آنف و داشتن دشمنی آنها در دل و اعلام برائت از آنها و از معبودان شان و از کفر و شرکشان، و از همه اعتقادات و قوانین آنها و از همه آنچه که علاوه از خدا میپرستند، و راضی نبودن به همه آن.
-
نباید کفار را به دوستی و یاری گرفت و نباید به همراهی و تکیه کردن بر آنها و اعتماد به آنان تمایل پیدا کرد، و نباید آنها را دوست داشت و همچنین نباید آنان را گرامی داشت و نباید با خوشرویی با آنها روبرو شد، بلکه باید کاملاً از آنها جدا شویم حتی اگر خویشاوندان و خواص باشند.
-
ترک گفتن سرزمین کفار و سکونت نکردن در آن و بیشتر نکردن سیاهی لشکر آنها، و سفر نکردن به شهرهایشان مگر آن که ضرورتی باشد و انسان بتواند شعائر دین را اظهار نماید و به سوی آن دعوت دهد و به آن افتخار کند.
-
در خصوصیتهای دینی و دنیوی آنان نباید با آنها مشابهت اختیار شود، و از تشبّه به شعائر دینی آنها و شیوههای عبادتشان و از ترجمه کتابهایشان و فراهم کردن آن برای اطلاع و آگاهی و از فراهم آوردن همه علوم آنها بدون پالایش و بدون ضوابط شرعی، و از اجرای قوانین قضایی و تربیتی و آموزشی آنها و ملزم کردن مردم به آن باید پرهیز شود.
و در امور دنیوی از تشبّه به آنان در اخلاق و آداب و عادتهای مخصوص به آنها مانند شیوه خوردن و نوشیدن و طرز لباس پوشیدن باید پرهیز کرد، و از گذاشتن نام های آنها و پیروی از سنتهایشان و عاداتی که در میان مسلمین شناخته شده نیست باید اجتناب کرد.
-
کفار را نباید یاری کرد، و از ستایش و تمجید آنها و نشر فضایل آنان و یاری کردن آنها بر کفرشان و همراه آنان توطئه کردن علیه مسلمین و نقل اسرار مسلمین به آنها و تمایل به آنها و کمک گرفتن از آنها مگر در صورت ضرورت آن هم علیه کافرانی همچون خودشان، باید به شدت پرهیز کرد، بلکه باید همراهی و همنشینی با آنها را ترک گفت و نباید آنها محرم اسرار مسلمین باشند و یا فرصت یابند که مهمترین کارهای مسلمین را آنها انجام دهند.
-
نباید با کفار در اعیاد و سنتهای دینیشان مشارکت کرد و یا به مناسبت آن به آنها تبریک گفت، و نباید با قول و عمل آنها را تعظیم کرد، مانند خطاب کردن آنها با آقا و سرور، و امثال آن چون که خداوند آنان را خوار و ذلیل گردانده است.
-
نباید بر آنها رحمت فرستاد یا برای آنان طلب آمرزش کرد چون این کار به مفهوم محبت با آنها میباشد و تصحیح فساد و باطلی است که آنها بر آن هستند.
-
نباید به حساب دین با کفار سازش کرد و مدارا نمود و در برابر منکر و باطلی که بر آن هستند سکوت کرد.
-
نباید آنها را دارو و حَکَم قرار داد یا به حکم آنها یا به بخشی از قضاوت و داوریشان راضی بود و نباید از امیال آنها پیروی کرد چون پیروی از آنها یعنی ترک حکم خدا و رسول صلی الله علیه وسلم.
-
از کفار و مشرکین و از دستورات و پیشنهادات آنها نباید پیروی کرد.
-
نباید کلمه «السلام علیکم» که خوشآمد گویی اسلام است را برای آن ها به کار برد.