اهل سنت و الجماعت مردم را در پرتو عقیده دوستی و دشمنی به سه دسته تقسیم میکنند:
اول کسانی که مستحق محبت مطلق هستند، آنان مومنانی خالص هستند که به الله به عنوان پروردگار و به رسول او به عنوان پیامبر ایمان دارند و آئینهای دین را در علم و عمل و اعتقاد برپا میدارند و دین و عبادت را فقط برای خدا انجام میدهند، چنان که خداوند میفرماید: ﴿إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِینَ یُقِیمُونَ ٱلصَّلَوٰهَ وَیُؤۡتُونَ ٱلزَّکَوٰهَ وَهُمۡ رَٰکِعُونَ۵۵ وَمَن یَتَوَلَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ۵۶﴾ [المائده: ۵۵-۵۶].
«تنها خدا و پیامبر او، و مؤمنان یاور شما هستند، کسانیکه نماز را خاشعانه برپا میدارند و زکات را میپردازند. و هرکس خدا و پیامبرش و مؤمنان را به دوستی بگیرد، بیگمان حزب و گروه خدا پیروز است».
دوم کسانی که از جهتی مستحق دوست و محبت هستند و از سویی سزاوار برائت و دشمنی میباشند، آنان مومنان گناهکارند که در مورد آنها هم محبت و هم عداوت میشود، به خاطر ایمان و فرمانبرداری و پرهیزگاری که در آنهاست مورد محبت قرار میگیرند و به خاطر گناه و فسقی که کمتر از کفر و شرک است مورد نفرت واقع میشوند همانند مسلمانی که عمل صالح و ناصالح با هم انجام میدهد و کسی که در انجام واجبات کوتاهی میورزد و مرتکب بعضی از امور حرام میشود که در حد کفر نیستند با چنین افرادی به مقدار خوبی و نیکویی که از آنها برمی اید محبت میشود و به اندازه شرّ و بدیشان مورد نفرت و دشمنی قرار میگیرند و نصیحت کردن آنها واجب است و نباید در برابر گناهشان سکوت اختبار کرد بلکه باید به معروف امر شوند و از منکر نهی گردند و حدود و تعزیرات بر آنها اقامه شود تا از گناهان خود دست بکشند، چنان که رسول خدا صلی الله علیه وسلم با فردی که اسمش عبدالله بود و ملقب به حمار بود چنین کرد، وقتی او شراب خورده بود و او را به نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آوردند و بعضی از صحابه رضی الله عنهم او را نفرین کردند، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «او را لعنت نکنید، آنچه میدانم این است که او خدا و رسول را دوست میدارد»[۱]. اما با این وجود مجازات شرابخوری را به او داد.
سوم کسانی که مستحق دشمنی مطلق و نفرت مطلق هستند: آنها کافران خالصی هستند که کفر و شرک آنها آشکار است از قبیل یهود و نصارا و مشرکین و ملحدین و بتپرستان و مجوسیها و منافقان و پیروانشان از منحرفین و احزاب سکولاریستی، و این حکم نیز بر مرتدینی که منسوب به اسلام هستند و کارهایی انجام میدهند که مسلمان را از دایره ایمان خارج میکند، انطباق مییابد. کارهایی همچون ارتکاب ناقضی از نواقض اسلام یا شریک کردن مخلوقی در عبادت خدا، و یا انجام عبادتی از انواع عبادتها همچون دعا و کمک خواستن و توکل و قربانی و نذر برای غیر از خدا، و یا ناسزا گفتن به خدا و پیامبر یا دینش و یا ترک نماز فرض بدون عذر، و یا جدا کردن دین از زندگی با این اعتقاد که دین مناسب این عصر نیست، و دیگر کارهایی از این قبیل که فرد را بعد از اقامه حجت بر او از دایره دین خارج میکند، سپس مسلمین و حکام آنها باید با این نوع از مرتدین جهاد کنند و راهها را به رویشان ببندند و اجازه ندهند که روی زمین فساد و تباهکاری کنند، خداوند متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ جَٰهِدِ ٱلۡکُفَّارَ وَٱلۡمُنَٰفِقِینَ وَٱغۡلُظۡ عَلَیۡهِمۡۚ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِیرُ٧٣﴾ [التوبه: ۷۳].
«ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر، و جایگاهشان جهنم است و چه بد جایگاهی است!».
و میفرماید: ﴿لَّا تَجِدُ قَوۡمٗا یُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ یُوَآدُّونَ مَنۡ حَآدَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَوۡ کَانُوٓاْ ءَابَآءَهُمۡ أَوۡ أَبۡنَآءَهُمۡ أَوۡ إِخۡوَٰنَهُمۡ أَوۡ عَشِیرَتَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ ٱلۡإِیمَٰنَ وَأَیَّدَهُم بِرُوحٖ مِّنۡهُ﴾ [المجادله: ۲۲].
«گروهی را که به خداوند و روز قیامت ایمان میآورند نخواهی یافت با کسیکه با خدا و پیغمبرش مخالفت ورزیده است دوستی کنند هرچند پدرانشان یا فرزندانشان یا برادرانشان یا خویشاوندانشان باشند. اینانند که (خداوند) در دلهایشان ایمان را نگاشته است و آنانرا به فیضی از سوی خود توان دادهاست».
[۱]– بخاری.