ده یار بهشتی (۲)

عادات وصفات ابوبکر رضی الله عنه

امت اسلامی به اجماع او را صدیق نامیده اند چوت او راستگویی را همواره برخود لازم گرفته بود ونیز بلافاصله رسالت پیامبر صلی الله علیه وسلم را تصدیق نمود، هرگز اشتباه و دروغی از او سر نزده که کسی آن را به یاد داشته باشد. روزی پیامبر صلی الله علیه وسلم در کعبه نماز می خواند، عقبه بن ابی معیط نزدیک وی آمد وچادرش را به گردن پیامبر صلی الله علیه وسلم پیچید وداشت اورا خفه می کرد، ابوبکر، عقبه را از کنار پیامبر دور نمود واو را سرزنش کرد وگفت: ((آیا می خواهی مردی را بکشی که می گوید پروردگار من الله است در حالی که از طرف پروردگارتان دلایل روشنی ارائه کرده است))[۷].

در صبح روز اسراء که پیامبر صلی الله علیه وسلم از معراج برگشته بود، مشرکین نزد ابوبکر رضی الله عنه آمدند وگفتند: آیا می دانی دوست تو چه می گوید، او می گوید که دیشب به بیت المقدس برده شده است!

ابوبکر از آنها پرسید: آیا محمد چنین گفته است؟ مشرکین گفتند: بله. ابوبکر رضی الله عنه قبل از اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم را ببیند و از او اخبار اسراء و معراج را بشنود گفت: ((او راست گفته است من او را در چیزی بالاتر از این که او می گوید: اخبار آسمانی صبح وشام به او می رسد تصدیق می کنم))[۸].

ابوبکر رضی الله عنه بزرگوار وسخاوتمند بود و از آنجا که اموال خود را به کثرت صدقه می کرد خداوند در قرآن آیه ای در مورد ایشان نازل فرمود:

﴿وَسَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى  الَّذِی یُؤْتِی مَالَهُ یَتَزَکَّى﴾ (الشمس: ۱۷- ۱۸).

((ونجات می یابد از آتش دوزخ کسیکه بیشتر از همه پرهیزکار است. ومال خود را در راه خدا می دهد تا تزکیه شود)).

حضرت عمر رضی الله عنه در مورد اینکه ابوبکر رضی الله عنه در صدقه کردن اموال خود از تمام صحابه سبقت می گرفت، می گوید: پیامبر صلی الله علیه وسلم به ما دستور داد تا در راه خدا صدقه کنیم، نزد من هم مقدار مال بود با خود گفتم امروز از ابوبکر سبقت خواهم گرفت ومن نصف دارایی خود را صدقه کرده و پیش پیامبر صلی الله علیه وسلم آوردم. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: برای خانواده ات چه گذاشتی؟ گفتم: همین مقدار را در خانه نیز گذاشته ام. اما ابوبکر رضی الله عنه تمام اموال ودارایی خود را آورده بود، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: ای ابوبکر برای خانواده ات چه گذاشته ای؟ گفت: برای آنها خداوند وپیامبر را گذاشته ام. عمر رضی الله عنه با خود گفت درهیچ چیزی از او سبقت نمی توانم بگیرم[۹]. این واقعه در روز آماده کردن لشکر عسره در غزوه تبوک روی داده است.

ابوبکر رضی الله عنه بسیار دانا وهوشیار بود، درمقابل مانعین زکات قاطعانه ایستاد وفرمود: ((سوگند به خدا! با کسی که میان نماز وزکات فرق می گذارد خواهم جنگید، سوگند به خدا! اگر زانو بند شتری را که آنها به پیامبر صلی الله علیه وسلم می دادند، ندهند با آنها می جنگم)).

ابوبکر رضی الله عنه با زیرکی خود هدف پیامبر صلی الله علیه وسلم را از سخنانش فهمید، که آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمود: ((خداوند تبارک و تعالی بنده ای را اختیار داده که از دنیا یا آخرت یکی را قبول کند و آن بنده آنچه را نزد خداست اختیار نمود ))[۱۰].

ابوبکر رضی الله عنه بعد از شنیدن این سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم بلافاصله منظور پیامبر صلی الله علیه وسلم را درک نمود وشروع به گریه کرد وگفت: ((پدر و مادرهایمان فدایت باد)) یاران پیامبر صلی الله علیه وسلم ازگریه ایشان تعجب کردند. اما هنگامی که وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم نزدیک شد و اجلش فرا رسید آنها دانستند که بنده ای که آنچه نزد خدا هست آن را قبول کرده، پیامبر صلی الله علیه وسلم است ونیز دانستند که ابوبکر رضی الله عنه مردی زیرک وهوشیار است.

مقاله پیشنهادی

فضیلت مهاجران و انصار

الله متعال می‌فرماید: ﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ ٱلَّذِینَ أُخۡرِجُواْ مِن دِیَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا …