بعضی وقتها باید بر حال شیعیان غبطه خورد زیرا گاهاً چنان در قرآن تدبر می کنند و چنان برداشتهایی ارائه می دهند که به قول معروف! به عقل جن هم قد نمی دهد! وقتی از شیعیان می پرسیم دلیل شما برای ساختن گنبد و بارگاه و تکریم و تعظیم قبور چیست؟
در جواب ما ( شیعه ) چنین می گویند. تعمیر و حفظ قبر اولیاءتعظیم شعائر الهی است.
ذَلِکَ وَمَن یعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ
( هر کس شعائر الهی را تعظیم و تکریم کند، آن نشانه تقوی هست.) *حج۳۲*
بطور مسلم انبیاء و اولیای الهی از بزرگترین و بارزترین نشانه های دین الهی هستند، که به وسیله آنان گسترش یافته است.
به هر حال با ملاحظه دو چیز تکریم قبور اولیای الهی خدا روشن می شود:
الف: اولیای الهی، به خصوص آنان که در راه گسترش دین جانبازی کرده اند، از شعائر الهی و نشانه ای دین خدا هستند.
ب: یکی از راه های تعظیم این گروه، پس از درگذشتشان؛ علاوه بر حفظ آثار و مکتبشان، همان حفظ و تعمیر قبور ایشان می باشد.
جواب: این است جواب شیعه به ما !! سربازان میلیونی آخوند و آیت الله و… عقلهای خود را روی هم گذاشته و این جواب را برای تأیید این عقیدۀ شرک آمیز خودشان عَلَم کرده اند.
مَثَل اینها مانند شخصی است که معده اش درد می کند و به بیمارستان مراجعه می کند سپس جماعت پزشکان بالای سر بیمار جمع شده و بعد از کلّی فکر و مشورت دست به قیچی شده و سبیل طرف را قیچی می کنند و سپس می گویند: آخِیش ، خطر رفع شد!!!
کار شیعیان هم به همین بی ربطی و بلکه از آن هم بدتر است!
الف:خداوند در ابتدای آیه میفرماید: «ذَلِکَ ….» یعنی «این است ..» این است و هر که شعائر الهی را گرامی دارد از پاکی دلهاست. این قید”ذلک”=”این است” نشان می دهد که خداوند ما قبل این آیه اصل شعائر الهی را معرفی کرده است چنانکه در آیۀ ۲۵ از مسجد الحرام شروع می شود و در آیۀ ۲۶ از ساخته شدن آن به وسیلۀ ابراهیم و در آیۀ ۲۷ از حج و آیۀ ۲۸ از قربانی در حج و در آیۀ ۲۹ از طواف و آیۀ ۳۰ نیز در مورد قربانی است و آیۀ ۳۱ نیز چنین است:,«حُنَفَاء لِلَّهِ غَیرَ مُشْرِکِینَ بِهِ = مخلص و حقگرا باشید و نه از شریک گیرندگان به خدا»
و آیۀ بعدی که آیۀ مورد بحث است و در آیۀ بعد از آن (۳۳) قربانی و از کعبه صحبت شده تا اینکه در آیۀ ۳۶ می فرماید:
«وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ (حج:۳۶) = و شتران فربه را براى شما از [جمله] شعائر خدا قرار دادیم»
بله! قرآن اینگونه دهن سوء استفاده کنندگان را می بندد.
میبینیم که در این سوره(حج) از مناسک حج سخن رفته و آیۀ مورد بحث نیز در میان آیات مناسک حج آمده است و خداوند صریحاً شتر قربانی را از شعائر الهی می داند و این به این معنی است که فقط حج و مناسک آن از شعائر الهی هستند ، همانطور که در سورۀ بقره آیۀ ۱۵۸ نیز چنین می فرماید:«إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَهَ مِن شَعَآئِرِ اللّهِ (البقره : ۱۵۸) = یعنی همانا که صفا و مروه از “شعائر خداوند” است»
و در سورۀ مائده می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَکُم بَهِیمَهُ الأَنْعَامِ إِلاَّ مَا یتْلَى عَلَیکُمْ غَیرَ مُحِلِّی الصَّیدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللّهَ یحْکُمُ مَا یرِیدُ * یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْی وَلاَ الْقَلآئِدَ وَلا آمِّینَ الْبَیتَ الْحَرَامَ یبْتَغُونَ فَضْلًا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا (مائده:۱و ۲)
= اى کسانى که ایمان آوردهاید به قراردادها[ى خود] وفا کنید براى شما [گوشت] چارپایان حلال گردیده جز آنچه [حکمش] بر شما خوانده مىشود در حالى که نباید شکار را در حال احرام حلال بشمرید خدا هر چه بخواهد فرمان مىدهد* اى کسانى که ایمان آوردهاید حرمت ”شعائر خدا” و ماه حرام و قربانى بىنشان و قربانیهاى گردن بند دار و راهبان بیت الحرام را که فضل و خشنودى پروردگار خود را مىطلبند نگه دارید.»
این بود شعائر الهی که خداوند نیز آن را شرح داده است ولی چرا از شعائر خیالی شیعیان که آن را اینقدر مهم میدانند هیچ نامی نیست؟ بلکه برعکس در ذم این شعائر خیالی ده ها آیه داریم!!
ب: در آیۀ مورد بحث آمده که شعائر الهی را تعظیم کنیم ، از کی قبر فلان پیر و امام از شعائر الهی شده اند؟ آیا شما این آیات را در قرآن نخوانده اید که خداوند در ذم مشرکین می فرماید: «أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ* حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ (تکاثر:۱و۲) = تفاخر به بیشتر داشتن شما را غافل کرد تا جایی که کارتان به مقابر کشید!»
بله! پس اصولاً اسلام ما را دعوت به خدا و خالص بودن در پرستش او می کند و ما را از قبرها و مقابر نهی می کند مگر برای زیارت و دعا کردن برای آنها نه اینکه بر قبرها ضریح های طلایی و قلکها غول پیکر قرار دهیم! و قبور را طواف کرده و محل اجتماع سازیم!
پ:شعائری را که خدا در قرآن آنها را معرفی کرده را بیخیال شده اند و شعائری که خودشان ساخته اند که در حقیقت شعائر انسانی است ونه الهی را ، از شعائر الهی بالاتر میدانند و میگویند:
یک طواف مرقد سلطان علی موسی الراضا … هفت هزار و هفتصد و هفتاد حج اکبر است!
کامل الزیارات ابن قولویۀ قمی:
عنوان باب۶۶:زیارت حسین علیه السلام معادل با چندین حج است!
عنوان باب۸۳: نماز فریضه در حرم امام حسین معادل حج و نماز نافله معادل عمره محسوب میشود!
بله این شعائر الناس(در حقیقت دکان دکاندارن) که خود شیعیان آن را ساخته و به دین چسپانده اند از شعائری که خداوند آن را بیان کرده بالاتر هستند بلکه نزد شیعیان زیارت کربلا ، صد حج و عمره را حریف است!!
ت: اگر تکریم و تعظیم قبور از شعائر الهی است چرا خود رسول خدا صلی الله علیه وسلّم قبر بزرگانی چون حمزه و جعفر طیار و …. را تعظیم نکرده و بنایی بر قبرهایشان نساخته است؟؟ چرا حضرت علی در دوران خلافتش چنین نکرده است؟؟؟ آیا می شود گفت: حضرت رسول صلی الله علیه وسلّم و ائمه شعائر الهی! را تعظیم نکرده ولی شیعیان آن را تعظیم میکنند!؟
ث: از همۀ اینها میگذریم .. می پرسیم: آیه فرموده: تعظیم کنید، بزرگ دارید، چرا شما نتیجه گرفتید که باید بر قبرهای آن بزرگان بنا بسازید و ضریح و مرقد برپا کنید؟؟؟ این است دلیل شما برای ساختن ضریح بر قبور و طواف کردن دور آن قبور؟ این است دلیل شما برای سجده کردن بر قبر حسین علیه السّلام؟؟؟
ج: آیا اهمیت دادن به این شعائر خیالی باعث کم رنگ شدن شعائر الهی نمی شود؟
ح: آیا عملی که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم مردم را از آن بازداشته تا جایی که می فرماید: «لعنه الله على الیهود والنصارى اتخذوا قبور أنبیائهم مساجد» (وسائل الشیعه ج۲ ص ۸۸۸ و بخاری و مسلم) = «لعنت خدا بر یهود و نصاری که قبور پیامبران خود را سجده گاه قرار دادند.»
آیا چنین کار ملعون و منفوری از شعائر الهی به حساب می آید؟؟
در سوره حج/۳۲ آمده که هرکس شعائر الهی را تعظیم و تکریم کند نشانه تقوای اوست و نگفته هرکس قبور را تعظیم کند(و مثل ابوجهل و ابولهب برای خدای یکتا قائل به واسطه و شفیع شود)، فردی با تقواست!!!
بعد هم اولیاء را جزء خود دین دانسته، در صورتیکه ایشان نه اصل دین هستند و نه فرع آن، بلکه تنها تابع دین اسلام هستند و نمی توانید بگوئید که امام از امامت جداست و امامت همچون نبوت است و مثل نبی و نبوت می ماند و بدین طریق امامت را وارد دین کند، چون اولاً: این قیاسی مع الفارق و نادرست است، ثانیاً: به پیامبر وحی می شده و حتی خود نبی اکرم تابع آن بوده و نبوت در واقع همان وحی و دستورات الهی و تشریعی دین اسلام است که هر کس باید تابع آن باشد و البته به امام وحی نمی شود، ثالثاً: ایمان به نبوت در قرآن بیان شده و شما می بایست ثابت کنید که ایمان به امامت هم وجود دارد،
رابعاً: اگر شما به امامت دعوت می کنید و نه به امام، پس چرا می گوئید که علی می بایست خلیفه می شد؟ و در حقیقت به شخص امام اشاره دارید، پس شما در واقع شخص امام و خلافت الهی او را واجب و اصلی از دین می دانید. براستی آیا هر کسی می تواند به این بهانه بیاید و بدعتی را وارد دین کند و بگوید این از شعائر الهی است ؟
بعد هم در مورد اولیاء نوشته: به خصوص آنان که در راه گسترش دین جانبازی کرده اند، از شعائر الهی و نشانه ای دین خدا هستند. باید به ایشان گفت پس چرا نمک به حرامی می کنید و جانبازیها و مجاهدتهای صحابه را به روی مبارکتان نمی آورید؟ البته حواس من نبود که شیعیان نفرت صحابه را به دل دارد و آنها را مرتد، غاصب و ظالم می داند.
بعد هم حفظ و تعمیر قبور اولیاء را یکی از راههای تعظیم ایشان و حفظ مکتبشان دانسته.حفظ و تعمیر قبور سودی نداشته و ندارد و شما اعمالتان را همچون اولیاء کنید نه اینکه بر سر قبر ایشان بر سر و روی خود بکوبید و ضریح ایشان را بوس کنید.
منبع: اسلام تکس