– حدیث «علی خیرالبشر من شک فیه کفر». یعنی: علی برترین بشر (عالم) است و کسی که در آن شک داشته باشد، به حقیقت کافر شده است!
– حدیث «کنت کنزا مخفیا فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق فبی عرفونی». یعنی: من گنج مخفی و پنهان بودم دوست داشتم که شناخته شوم پس مخلوقات را آفریدم و بدین وسیله ایشان وجودم را شناختند. شیخ الاسلام ابن تیمیه/ میگوید: این حدیث موضوع و ساختگی است و کلام پیامبر ج نیست و سند صحیح و یا ضعیفی برای آن شناخته نشده است. زرکشی و حافظ ابن حجر وسیوطی در «الآلی المصنوعه» و غیر ایشان با امام ابن تیمیه موافقند و از او پیروی کردهاند. و شیخ اسماعیل بن محمد عجلونی میگوید: اینگونه موارد به صورت زیادی در کلام صوفیه یافت میشود و بر آنها اصولی را برای خود بنا کردهاند.[۱]
– حدیث «من عرف نفسه عرف ربه». یعنی: هر کس خود رابشناسد خدا شناخته است.
و آن نیز حدیثی موضوع است که علامه سیوطی در کتاب (ذیل الموضوعات) آورده است و امام نووی در مورد آن گفته: این حدیث ثابت نیست، و ابن یتیمه گفته: حدیث موضوع است، و شیخ ناصرالدین ألبانی درکتاب «سلسله الأحادیث الضعیفه» شماره ۶۶ گفته: هیچ اصلی ندارد.
این دو حدیث اخیر پایه و اساس عقاید صوفیه خصوصاً طرفداران وحدت وجود میباشد. طرفداران عقاید وحدت وجود معتقدند که درکائنات جز الله چیزی وجود ندارد، و مخلوقات چیزی جز مظاهر او نیستند و انسانها مظهر و محل تجلی خداوند هستند. به گمان آنان معنای «من عرف نفسه فقد عرف ربّه» یعنی: هرکس خود را شناخته است پس دانسته که خودش الله بوده یعنی شکلی از صورتهای خداوند است! چرا که در اعتقادات باطل آنان خداوند در موجودات متعدد متجلّی شده و ظاهر میشود. اینجاست که مثلاً یک وحدت وجودی میگوید: «پاک و منزهام!» و میگویند: «درعبای من جز الله کسی نیست». و نیز گفته است:
أنـا هـو هـو أنـا | ونحن روحـان حلا بدنـا | |
من او هستم او من | ما دو روح هستیم در یک بدن |
طرفداران وحدت وجود، برای اثبات ادعای کفرآمیز خود حدیثی را ساختهاند و به پیامبر ج نسبت دادهاند! که گویا رسول خدا ج فرموده باشند: «ما وسعنی أرضی ولا سمائی ولکن وسعنی قلب عبدی المؤمن». یعنی: نه زمین و نه آسمانم توان ظرفیت و جای دادن من را درخود نداشتند، اما قلب بندهی مؤمن من چنین ظرفیت و وسعتی را داراست. این روایت موضوع را امام غزالی در «احیاء علوم الدین» آورده است که حافظ عراقی در تخریج آن گفته: ندیدهام که اصلی داشته باشد. و شیخ الاسلام ابن تیمیه گفته: این سخن در بین اسرائیلیات ذکر شده و سند معروف و شناختهای ندارد. اینجاست که اگر عقیدهی خود را بر احادیث موضوع و ضعیف بنا نماییم، دچار کفر و الحاد و شرک میشویم و پناه بر خدا از این انحراف بزرگ.
[۱]– منبع: کشف الخفاء، ج۲ ص۱۳۲٫