به همین سبب، ادوار تاریخی ما براساس نزدیکی و یا دوری از جامعهی اسلامی در عصر خلافت راشده، تقسیمبندی میشود. خلافت راشدهای که در یک دورهی تاریخی تمدن اسلام را محقق ساخت، پس هرگاه از شوری، بیعت و عدالت صحبت میکنیم، هرگاه از برابری در حقوق مردم سخن میگوییم و چون از فتوحات و پرچمهای اسلام که در اقصی نقاط زمین به احتزاز درآمده، صحبت کنیم هیچ مصدر و منبع غنی و کاملی برای تمامی اینها جز در زمان خلافت راشده و اولین و برترین قرنها نمییابیم. به همین سبب تاریخ رابطهی معکوسی بین ظهور و بالندگی تمدن اسلام، وسعت نفوذ و فتوحات آن و بین ظهور فرقهها و تقسیم صفوف مسلمانان به نحلهها و مذاهب که بر جان یکدیگر افتاده و خون هم را میریزند، قایل شده است.
اگر گذری به تاریخ فلسفه تاریخ بیندازیم تا تاریخ مسلمانان را بفهمیم، به رابطهی محکم بین اجرای قواعد شریعت و فهم اسلام از مصادر اصلی آن یعنی قرآن و سنت و بین پیروزی و ظهور مسلمانان و رسیدن تمدن آنها به اوج خود شاهد خواهیم بود.
در اولین قرنها یعنی زمان صحابه و تابعین که با فهم و درک در مسیر شریعت گام بر میداشتند، در جنگها پیروز شده و دشمنانشان را شکست دادند و جامعهی انسانی نمونهای تاسیس نمودند که بشریت تا آن زمان مانندش را ندیده بود.
اما پس از آن سستی در جوامع اسلامی نفوذ کرد و بر اثر ضعف عقیدتی و ظهور بدعتها، ضعف و سستی در بافت جامعه ظهور کرد.
چشمان پژوهشگر کتب تاریخی از دیدن آنچه مسلمانان با فرماندهی پیامبر، سپس صحابه و تابعین، به حقیقت رساندند، به خطا نرفته است.
اگر بخواهیم به صورت کوتاه بیان کنیم، میبینیم که عصر بنیامیه، عصر فتح و پیروزیها بود اما تأخیر در نماز بر فرماندهان آن چیره شده بود و ابتدای خلافت بنیعباس برپایی نمازها در اوقات آن، بهتر از زمان بنیامیه بود. در عصر مامون (۲۱۵هـ) کتابهای یونانی که بر مبنای عقیده استوار بود، به عربی ترجمه شد. و زمانی که مفاهیم فلسفی یونانی وارد جامعهی مسلمانان شد، انحراف در عقیده به وجود آمد و بعد از آن غلو شیعه و سپس تصوف با مذاهب افراطی خود مانند حلولیها و وحدت وجودیها به این انحراف افزود و علم کلام نزد معتزله با اصطلاحات فلسفهی یونان آمیخته شد. آهسته آهسته اسلام اصیل شامل عقیده و اعمال، نزد بسیاری به ضعف و سستی گرایید و افکار بیگانهی فلسفی یا مذاهب کلامی دارای افراط و تفریط، جای آنرا گرفت و در نتیجه اثر عقیده در جانها ضعیف شد. هدف مسلمانها چیزی غیر از اهداف اولین مسلمانان شد. ترس، امید و محبت نسبت به الله متعال و اسماء و صفات نیک او که اولین مسلمانان در میادین زندگی، جهاد و عمران و آبادی سرزمینها، از آن دفاع میکردند، از دلها بیرون رفت و تبدیل به مناقشه و جدال شد. شعلههای فروزان، خاموش و شبیه خاکستر شد. ضعف و سستی ظاهر شد و دشمنان غلبه یافتند.