پیامبران شریعت خداوند ـ که هر آنچه به سود بشر است دربر دارد ـ را با خود آوردهاند، و این نشان میدهد که فرستندهی آنها پروردگار جهانیان است، به ویژه این قرآن مجید که بشر از آوردن همانند آن عاجز و ناتوانند.
از دیگر نشانههای وجود خدا، حیوانات و دشتها و کوهها و رودها و دریاها و گوناگونی زبانها و رنگ پوست مردمان و اختلاف آنان در عقل و فهم و کردار و خوشبختی و نگون بختی میباشند، و همچنین قرار گرفتن هر یک از اعضای بدن آدمیان در همان جایی که به آن نیاز دارند. به همین سبب پروردگار متعال میفرماید:
﴿وَفِیٓ أَنفُسِکُمۡۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ ٢١﴾ [الذاریات: ۲۱].
(و در وجود خودتان [نشانههایی است]؛ آیا نمیبینید؟)
فیا عجبا کیف یعصى الإله ولله فی کل تحریکه وفی کل شیء له آیه |
أم کیف یجحده الجاحد وفی کل تسکینه شاهد تدل على أنه واحد |
شگفتا که خداوند نافرمانی میشود، یا اینکه منکران او را انکار میکنند در حالی که هر حرکت و سکونی گواه وجود او هستند و در هر چیزی نشانهای وجود دارد که به یکتایی او رهنمون میکند.
ابونواس راست گفت که:
تأمل فی ریاض الأرض وانظر عیون من لجین شاخصات على قضب الزبرجد شاهدات |
إلى آثار ما صنع الملیک بأحداق هی الذهب السبیک بأن الله لیس له شریک |
در بوستان زمین بیاندیش، و به آثار آفرینش خداوند مالک بنگر، [به گل هایی بنگر که] مانند چشمهایی از نقرهاند که پیرامون آن را حاشیهای از طلا پوشانده است و بر شاخه های زمردین قرار گرفتهاند، گواهی میدهند که الله هیچ شریکی ندارد.
چه زیباست پاسخ آن عرب بادیهنشین هنگامی که از وی دربارۀ وجود پروردگار پرسیدند؛ وی گفت: سبحان الله! پِشکل دلیلِ بر شتر است، و جای پا نشانۀ مسیر حرکت است؛ چه رسد به آسمانی که برجها دارد و زمینی که راهها دارد و دریایی که موجها؛ آیا این نشانۀ وجود آن لطیفِ خبیر نیست؟
مورد دوم: از جملۀ آنچه ایمان به خدا در خود دارد، ایمان به الوهیت (معبود بودن) خداوند است؛ به این معنا که با اعتقاد قلبی و اقرار زبانی او را تنها معبود حقیقی بدانند که در الوهیت خود هیچ شریکی ندارد و همۀ چیزهایی که جز او مورد عبادت قرار میگیرد همه باطل است. پروردگار متعال میفرماید:
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ هُوَ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡکَبِیرُ ۶٢﴾ [الحج: ۶۲].
(این بدان سبب است که الله خود حق است و آنچه به جای او میخوانند آن باطل است و و خداوند بلند مقام و بزرگ است).
و میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ ٱعۡبُدُواْ رَبَّکُمُ ٱلَّذِی خَلَقَکُمۡ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ ٢١﴾ [البقره: ۲۱].
(ای مردم پروردگارتان را که شما و کسانی را که پیش از شما بودهاند آفریده است پرستش کنید، باشد که به تقوا گرایید).
﴿۞وَقَضَىٰ رَبُّکَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِیَّاهُ﴾ [الإسراء: ۲۳].
(و پروردگارت مقرر کرد که جز او را مپرستید).
و رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ به نقل از خدای متعال میفرماید: «من بینیازترین شرکاء از داشتن شریکم. هر که کاری را انجام دهد که در آن کسی را با من شریک گرداند او و شرکش را ترک میگویم»([۱]).
بنابراین بر بنده واجب است که در هیچ یک از انواع عبادات مانند نذر و قربانی و دعا و استغاثه و یاری جستن و فروتنی و خضوع و خشیت و انابه و نماز و حج و زکات و دیگر عبادات رو به سوی هیچ کس جز خداوند متعال نیاورد چرا که انجام این عبادات برای غیر خدا شرک است.
مسالۀ سوم: از دیگر مواردی که زیر مجموعهی ایمان به خدا میباشد: ایمان به نامها و صفات خداوند متعال است.
ایمان به نامهای خدا و صفات او یعنی اثبات نامها و صفاتی که الله متعال در قرآن کریم و سنت پیامبرش ـ صلی الله علیه وسلم ـ برای خود اثبات نموده به صورتی که شایستۀ اوست، بدون هیچگونه تحریف و یا تعطیل و یا بیان چگونگی و تمثیل آن. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا﴾ [الأعراف: ۱۸۰].
(و الله دارای نامهای نیک است؛ پس او را با آن [نامها] فرا خوانید).
بنده باید عظمت این نامها و صفات را احساس کرده و با آنها بندگی خداوند ـ عزوجل ـ را به جای آورد.
[۱]– به روایت مسلم در کتاب «الزهد» باب «من أشرک فی عمله غیر الله» (۲۲۹۸).